رفتن به محتوای اصلی

نکاتی پیرامون بیانیە میر حسین موسوی

نکاتی پیرامون بیانیە میر حسین موسوی

بیانیە اخیر موسوی کە در سایت کلمە منتشر شد، با واکنش منفی و تهدید آمیز بسیاری از سوی جمیع باندهای سرکوبگر زیر مجموعە بیت خامنەای روبرو گردیدە. اکثر رسانە های این مجموعە با الفاظ تندی بە گفتە های میرحسین موسوی برخورد نمودە و موسوی را متهم بە وابستگی بە بیگانە، مدافع داعش، فتنە گر... متهم کردەاند.

آنچە کە بیشتر از همە سبب خشم و حملە بە موسوی از طرف این جماعت مستبد و سرکوبگر و فاسد شدە است، محکومیت آشکار سیاستهای داخلی و منطقەای رژیم هستند. موسوی در بیانیە خود، نسبت بە موروثی کردن ولایت هشدار دادە و آن را یک خطر خواندە است، سیاست سرکوب داخلی و دخالت در امور کشورهای منطقە خاصە سوریە را محکوم نمودە است. یعنی در واقع سیاست پر هزینە و زیانبار و دخالتگرانە عمق استراتژیک" حکومت را مورد حملە قرار دادە است.

میرحسین موسوی در بخشی از بیانیە خود می نویسد:"

مگر سلسلە ٢٥٠٠ سالە برگشتەاند، کە فرزندی پس از پدرش بە حکومت برسد؟"

و در بخش دیگری از آن پس از اشارە بە سابقە استفادە از اراذل و اوباش "بد سیرت" در سرکوب جنبش ٨٨ و نقش سردار سرتیپ همدانی در سازماندهی آنان کە در سوریە کشتە شد می نویسد:"سزای آن سردار بی اختیاری کە بە این جنایات اعتراف و مباهات کرد، جز آنکە جانش در غربت بە قربانی مستبد دیگری تلف شود چە بود"

موسوی با کجروی خواندان دخالت حکومت:" میلیون‌ها مهاجر و صدها هزار کشته در سوریه، بدنامى حزب‌الله لبنان، پیدایش داعش، جنگ‌هاى قومى و قبیله‌اى در یمن و گرایش کشورهاى عربى به پیوند با اسرائیل و شعار هلال شیعى، شاهدی برشوم بودن نیات این کجروى" عنوان کرد.

اتهامات رسانەهای جریانات حاکم بە موسوی توسط سرکوبگران جنبش ٨٨ و جنبشهای ٩٦ و ٩٨ و عاملان سرکوبگران اعتراضات مردمی همگی ناروا هستند و با سابقە، منش و رفتارموسوی همخوانی ندارند. در واقع وسیلە هستند برای بدنام کردن موسوی بخصوص در میان مردم. همین نوع اتهامات جعلی را آنان بە همە مخالفان حکومت نسبت می دهند. بهمین جهت این اتهام زنی ها نە تنها از تاثیر بیانیە موسوی نمی کاهد، بلکە سمپاتی برای گویندە بیانیە درست می کند.

پیداست کە بە چالش کشاندن سیاستهای اصلی داخلی و منطقەای برای حکومتی کە پایگاە اجتماعی آن بە حداقل رسیدە، در محاصرە بحرانهای خود ساختە قرار گرفتە و همان اندک هواداران باقی ماندە خود را دارد از دست می دهد آنهم توسط کسی کە ١٣ سال حبس خانگی خود و همسرش نتوانستە است او را ساکت و منزوی نماید بسیار گران بیاید و نتواند در برابر حملات تیز و برندە موسوی کە روزگاری ازخودیترین خودی ها حکومت بودە است ساکت بماند. گزندە تر و نگرانی آور تر و تحریک کنندە تر از میان حملات مندرج در بیانیە میر حسین موسوی همانا هشدار وی نسبت بە نقشە جریان حاکم برای موروثی کردن ولی فقیە و نشاندن مجتبی خامنەای بە جای خامنەای است کە محافل و جریانات بسیاری را علیە جریان حاکم کە نارضایتی اجتماعی و سیاسی از حکومت بسیار گستردە است خواهد شوراند و دشواری زیادی برای حکومت بوجود خواهد آورد.

با این همە مشکل وضعیت موجود و آنچە کە در بیانیە موسوی بە چالش کشیدە شدەاند، بە ساختار و ماهیت حکومت فقاهتی بر می گردد و موروثی شدن ولایت هر چند کە سیستم موجود را بیش از این کە هست غیر دمکراتیک می کند، ولی تغییری در اساس آن بوجود نمی آورد. آنچە باید در بیانیە موسوی بە چالش کشیدە می شد و نشدە است کل ساختار ارتجاعی و غیر دمکراتیک و پرفساد و غیر قابل کنترل فقاهتی است. اصولا نظام مبتنی بر رهبر و فقاهت گذشتە از اینکە چە کسی در راس آن قرار بگیرد، استبدادی و فساد زا و نافی حقوق شهروندی و زیانبار برای جامعە است. هم از این رو بیانیە میر حسین موسوی هنگامی کە از مخالفت با موروثی کردن ولایت فراتر نمی رود، حاوی حرف تازەای نیست و بە نظر می رسد همچنان چشم امید بە اصلاح نظامی دارد کە خود یکی از قربانیان آن بودە است. با این حال نیروی مخالفان حکومت را توسعە می دهد و برای اپزوسیون حکومت فقاهتی فضا و فرصت مناسبتری بوجود می آورد.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید