رفتن به محتوای اصلی

دانش آموزان را تقسیم بندی نکنیم

دانش آموزان را تقسیم بندی نکنیم
از پوشش و فرم لباس دانش اموزان تجارت نکنیم

باز اول مهر نزدیک است،بیایید  شغل پدر‌ها را نپرسیم ؛ دانش آموزان را به شغل پدر ها تقسیم بندی نکنیم وقتی هنوز احترام به همه‌ی شغل‌ها و افتخار به همه‌ی پدر‌ها را به دانش آموزانمان یاد نداده‌ایم. حالا قصه‌ی چشمان یتیمی که نم می‌خورد، بماند...

باز مهر نزدیک است و باز بی مهری حاکم بر جامعه آموزشی و نگرانی خانواده هایی که بضاعت مالی ندارند. باز مهر نامهربانی می کند،باز صدا و سیمای کشور،دریافت هر گونه وجه نقد را هنگام ثبت نام ممنوع و خلاف قانون اعلام می کند! در این روزها مدارس کم کم آماده ثبت نام می شوند و مدارس دولتی خود را آماده می کنند تا به ترفندهای جدیدتری،مخارج مدرسه را از اولیا دریافت کنند. سالها قبل در کتاب های تاریخ می خواندیم بنا به ظلم حاکمان،تحصیل فقط اختصاص به طبقه اشراف داشته است و امروز هم شرایط گویا چندان تغییر نکرده است. اکثریت جامعه زیر خط فقر زندگی می کنند و این امر صدای اعتراض خانواده ها  را در آورده است. همانطور که می دانیم مدارس دولتی در امر دریافت هزینه فقط مجاز به دریافت هزینه بیمه دانش آموزی هستند اما در همان ابتدا،اجبار تهیه لباس فرم مدارس فقط از سوی مدرسه،حتی با داشتن والدین خیاط، دست پنهانی در جیب والدین نفوذ می کند. همه ما می دانیم عدم پرداخت بودجه  و سرانه دانش آموزی از سوی نهادهای دولتی باعث شده است که مدارس دولتی با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم کنند. با توجه به این که دریافت شهریه از دانش اموزان اجباری نیست ولی اشتیاق مدیران به دریافت هزینه کمک به مدرسه،نگاه اولیا را به خود جلب کرده است؛ نگاهی که پرسشگر است و پاسخی دریافت نمی کند. نگاهی که می گوید برای اینکه فرزندم در مدرسه با آرامش درس بخواند،برای اینکه هنگام کارنامه ترم تحصیلی فرزندم به جای خوشحالی از نتیجه امتحانش،شرمسار این نباشد که تا شهریه نیاورد از کارنامه خبری نیست،ناچار به پرداخت شهریه هستم. جالب این است وقتی از مدیران می پرسید چرا این کار را انجام می دهید خود عاجز و درمانده می گویند چه باید کرد؟  پرسش این است که آیا در چنین مدارسی می توان به دانش آموزان  آموخت که زیر بار زور سر فرود نیاورد و از حق خود دفاع کند ؟! اما دانش آموزان هم دریافته اند که اگر شهریه پرداخت کنند مورد لطف مدیران اجرایی مدارس قرار می گیرند و در مواقع لزوم از این امر به نفع خود استفاده می کنند برای کسب نمرات کذایی؛ و این امر به واقع و متاسفانه در حال اتفاق است زیرا متوجه هستند دانش اموزانی که شهریه بیشتری پرداخت می کنند بسیار راحت تر در مدارس حضور دارند با نمره انضباط بیست! انکار از مسولان و اجبار از مدیران، نتایج مخربی از قبیل : ایجاد تبعیض بین دانش آموزان، تقویت حس حقارت در دانش آموز کم بضاعت یا بی بضاعت، تحمل اضطراب همیشگی در طول سال تحصیلی به خاطر کوتاهی در پرداخت شهریه،فشار مالی بر دوش خانواده ها،کم انگیزگی برای تلاش بیشتر برای فراگیری علم زیرا دانش اموزان به این نتیجه رسیده اند با پرداخت شهریه مورد لطف اولیا مدارس قرار می گیرند. یک مثال ساده : دانش آموز ضعیف از نظر تحصیلی با پرداخت شهریه از مدیران مدارس انتظار قبولی در خرداد را دارد در نتیجه مدیر از معلم انتظار بخشش نمره از معلمان و در این بین معلمی که مقاومت کند مورد خشم مدرسه و دانش آموزان، و این انتظار حتی تا جایی کشیده شده است  که برای هر عملکرد سوء آموزشی و تربیتی دانش آموز،معلم نباید عکس العملی داشته باشد زیرا بر این باور گشته اند " پول می دهیم که منت نکشیم".  مدرسه هم اداره نمی گردد اگر ما هزینه پرداخت نکنیم و این جملات را به معلمانی می گویند که خود هزینه یک لیوان چای خود را خودشان پرداخت می کنند! این روزها حتی پرداخت شهریه بر روی هدایت تحصیلی دانش آموزان نیز اثر گذاشته است. هستند مواردی که دانش آموزان با استعداد و بار علمی سطح پایین، ولی دارای توان مالی بالا در رشته هایی ثبت نام می شوند که کمر معلم برای تفهیم مطالب درسی می شکند و نهایت هم بازدهی علمی ندارد! البته بهای قبولی قبلا از جیب والدین پرداخت شد و جای نگرانی نیست!

اما چرا آموزش و پرورش با تمام مشکلات موجود سعی در رفع این مشکل بر نمی آید؟ آیا براین تصمیم هستند که مردم را به این نتیجه برسانند هزینه تحصیل فرزندانشان تماما به عهده خودشان باشد؟ آیا قصد بر این است که مدارس را به بخش های خصوصی واگذار نمایند با توجه به اینکه تحصیل رایگان حق تمام فرزندان این مرز و بوم است؟ آیا بسترهای مناسب برای خصوصی سازی آماده است؟ آیا کارنامه خصوصی سازی در کشور موفق بوده است؟ آیا اصلا آموزش و پرورش که اهمیت اش در حد مجلس شورای یک کشور است را می توان کاملا خصوصی کرد؟ به راستی آیا وقت آن نیست که مسئولین این نهاد جلوی ضرر های این کم لطفی را هرچه زودتر بگیرند و آرامش را به مدارس باز گردانند؟ آری،آرامش را به مدارس برگردانند.

 

درد دل یک معلم

31/6/1401

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید