اخیرا مقالاتی علیە تعدادی از تشکلهای مستقل و غیر رسمی کارگری کە ساختار غیر سنتی دارند و در شرایط اختناق بالاجبار بە شیوە های دیگری تشکیل شدەاند توسط دو تن از فعالین سندیکایی داخل کشور نوشتە شدە کە بە نظرم بیشتر از آنکە انتقادی باشند دشمنانە و حاوی اتهامات ناروا بە سازماندهندگان آنها است و تفرقە بر انگیز. چکیدە و جوهر هر دو نوشتە یکی است. بهمین دلیل من مروری کردەام بر چکیدە دومی کە با نام "سازمانهای جعلی از عوامل موثر در گمراهی و بی سازمانی کارگران"در نشریەای بنام "راە کار های سوسیالیستی" درج گردیدە. نقدهای جدی بە ادعاهای طرح شدە در سراسر مقالە وجود دارد کە طرح یک بە یک آنها باعث طولانی شدن نوشتە می شود و گمان نمی کنم خوانندگان حوصلە خواندن نوشتە طولانی را داشتە باشند.
اختلاف بر سر تشکل های کارگری در ایران عمری بە درازای تاریخ جنبش کارگری دارد. وجود اختلافات و تفاوت نظر ها البتە نظر بە ساختار جامعە ایران پدیدەای غیر طبیعی نیست کە هیچ، بلکە لازم و ضروری است و اگر اختلافات شخصی نباشد و پلیس سیاسی در پس آن کمین نکردە باشد کە بخواهد با وسیلە آن در میان کارگران شکاف و تفرقە بیندازد مفید و ضروری و می تواند باشد.
در دە های اولیە شکل گیری نخستین سازمانهای کارگری کە هنوز تعدد احزاب چپ وجود نداشت اثر چندانی از چند دستگی در جنبش کارگری و سندیکایی نیز وجود نداشت و اگر اختلاف نظری هم در تشکلی شکل می گرفت رفیقانە بە صورت اغنایی و دمکراتیک بر طرف می شد و تبدیل بە تفرقە نمی شد. اما بتدریج در دهە های بعدتر خصوصا در دهە ٢٠ کە شورای متحدە مرکزی تشکیل شد و توانست بخش بزرگی از کارگران و مزد و حقوق بگیران را حول مطالبات شان متحد کند و رقابت بر سر تسلط بر سازمانهای سندیکایی زیاد شد و پلیس سیاسی هم فعالتر شد اختلاف نظر بر سر مسائل هم بالا گرفت.
یکی از پیامدهای اختلافات کە بە تضعیف و غیر قانونی کردن شورای متحدە در سال ١٣٢٧ منجر شد، باز پس گرفتن بخشی از نخستین قانون کار ایران بود.
بعد از انقلاب ٥٧ اختلاف نظر بە دلیل تکثر گروە ها و سازمانهای سیاسی هم بیشتر شد و دامنە آن بە تدریج بە میان شوراها و سندیکاهای موجود کشاندە شد کە موجب تضعیف و تفرقە در میان آنان شد و گرایشهای شکل گرفت کە در مورد نوع ظرف سازماندهی مبارزات صنفی با هم اختلاف نظر داشتند.
سرکوب وحشیانە سازمانهای کارگری و ایجاد اختناق باعث فروکش کردن حرکتهای اعتراضی سازمان یافتە و محدود شدن فعالیت سازمانهای سیاسی کارگری شد. در این دورە کە تا خرداد ٧٦ ادامە داشت کارگران متحدانە تر و همدلانە تر بر سر خواستە های خود تا حدی کە شرایط اجازە می داد بر خوردمی کردند.
از ٧٦ بە بعد فعالیت سازمانهای سیاسی نیز بیشتر شد. تا آن موقع سندیکا و شورا مهمترین ظرف سازمانیابی تلقی می شدند و اختلافات محدود بە آنها بود. اما از آن پس ایدە مجامع عمومی، کمیتە های هماهنگی و اتحادیە آزاد هم بعنوان تشکل مطلوب از طرف گروهی از فعالین سیاسی و کارگری بعنوان ظرف تشکل مطرح و تشکیل شدند و شروع بە فعالیت کردند. مدتی بعد با آمدن اینترنت و عمومی شدن استفادە از آن تعدادی تشکل بصورت مجازی با هدف سازماندهی اعتراضات و کسب مطالبات توسط گروە هایی از رشتە های شغلی معین شکل گرفت. بدین صورت بود کە تنوع در اشکال سازمادهی بوجود آمد و بحث و جدل نیز در مورد ظرف مطلوب مبارزاتی بیشتر و بیشتر شد.
یکی از دلایل مهم این دگرگونی سرکوب و جلوگیری از فعالیت سازمانهای سندیکایی بود. کارگران مطالبات عاجل داشتند ولی رژیم اجازە سازمانیابی بە آنها نمی داد و فعالین و پیشروان آگاهتر و معتقد تر بە دنبال ایجاد اشکالی از سازماندهی بودند تا بتوانند بە وسیلە آن مبارزات مطالباتی کارگران را بە ثمر برسانند. بعد از ملاحظە برخورد های سرکوبگرانە با سندیکاهای واحد و هفت تپەصاحبان ایدە های جدید بیشتر تشویق شدند تا ایدەهای خود را بە محک آزمون بگذارند. تشکیل اتحادیە آزاد، شورای کارکنان هفت تپە، کمیە هماهنگی، شورای سازماندهی کارگران پیمانی محصول دورە معینی از فعالیت های سازمانگرانە در دورە دیکتاتوری و اختناق هستند. بە رغم بعضی از نوشتەهای غیر منصفانە و اتهام زنی های ناروا بە این تشکلها اما گذشتە از نظراتی کە ما نسبت بە قابلیت آنها داشتە باشیم کارنامە هیچ یک از آنها نە تنها منفی نبودە بلکە مثبت بودە است. بعنوان مثال کشاندن ٧٠- ٨٠ هزار کارگر در دەها شرکت پیمانکاری بە مدت چند هفتە بە اعتصاب همزمان و گرفتن امتیازاتی برای آنها و یا سازماندهی اعتراضات متعدد دیگر کە توسط شورای سازماندهی بە رغم اشکالاتی کە نسبت بە آن می تواند وجود داشتە باشد، کار کم و بی اهمیتی نبودە است. واقعا عجیب است کە کسی بیاید و این ها را متهم بە مانع تراشی بر سر سازمانیابی کارگران و منحرف بخواند. خوب اگر این ها بە زعم نویسندە " سازمانهای جعلی از عوامل موثر در گمراهی و بی سازمانی کارگران"سازمانهای جعل و دروغ ومنحرف هستند، شما چرا نتوانستید یک تشکل غیر جعلی برای کارگران پیمانی سازمان بدهید؟ آنهایی کە اتحادیە آزاد کارگری را بە ناگریز از بالا تشکیل دادند، آیا چون رژیم اجازە بە آنها نمی دهد از پائین اتحادیە تشکیل دهند، مرتکب خطا و انحراف و جعل شدەاند؟ حداقل ٤ نفر از رهبران اتحادیە تا کنون هر یک بە چند سال زندان اینها آیا بخاطر جعل و دروغ بە زندان محکوم شدەاند، یا دفاع از حقوق کارگر مگر نە این است کە بعضی از آنان در زندان هفتە ها اعتصاب غذا کردە و جان و سلامتی خودشان را بە مخاطرە انداختەاند، جلوی ادارە کار اعتراض سازمان دادەاند..... شما در این مدت چە کار مفیدتر کردەاید؟در شرایط اختناق هر مبارزی باید از میان راە ها و امکانات موجود دست بە انتخاب بزند. عدەای همکاری با تشکلهای حکومتی و (رسمی) را انتخاب می کنند و عدە دیگری بە دنبال پیدا کردن راە های تازە می روند. مهم نیست کە اشتباە هم بکنند و شکست بخورند، مهم این است کە تلاش خودشان را کردە اند. بیایید فرض کنیم کە همە اینها بە خطا رفتەاند و سزاور سرزنش هستند، آیا الان در اوج اعتراضات وقت تاختن بە آنهاست؟تشکل های (رسمی) هم کە در تعدادی از شرکتها وجود دارد، چرا آنها نتوانستە و نمی توانند کوچکترین امتیازی برای کارگر بگیرند؟ چرا کارگران برای این گونە تشکلها ترە هم خرد نمی کنند، ولی بە دعوت یک تشکل بە زعم شما جعلی" و غیر قانونی کە می دانند برایشان هزینە سنگین دارد برای اعتصاب پاسخ مثبت می دهند. حکومت آیا اجازە داد اینها سندیکا تشکیل بدهند کە نروند دنبال تشکل "جعلی "؟ این گونە برخورد های غضبناک و اتهامات ناروایی کە بە تشکلهای مستقل و غیر رسمی وارد می کنید نمی دانید کە گزک دادن بە دست سرکوبگران است؟دیگران را بە برخورد قیم مابانە متهم می کنید، اما خودتان کە قیم مابانە تر از بقیە برخورد می کنید! شما کە اهل "دروغ و جعل" نبودید چرا نتوانستید سندیکا و تشکلی غیر جعلی تشکیل دهید؟ یک دفعە دیگر نوشتە تان را با مغز سرد بخوانید بلکە دفعە بعد اگر خواستید کسی را نقد کنید کار نقدتان بە دشمنی نکشد. من شخصا طرفدار سندیکا و اتحادیە هستم و آن را در شرایط عادی مناسبترین ظرف تشکل می دانم. با طرفداران شورا هم اختلافی ندارم. مجمع عمومی را اصولا تشکل نمی دانم، ولی هر جا هر کدام از اینها تشکیل شود مشروط بە اینکە بتواند بە حقوق کارگر خدمتی ولو کوچک بکند از آن حمایت می کنم. محتو ابرایم مهمتر از اسم و رسم و عنوان است. اصولا با هیچ نوع تشکلی بە غیر از تشکلهای حکومتی مخالفتی ندارم.
افزودن دیدگاه جدید