مطابق صحبت آخرین جلسه کمیسیون سیاسی تصمیم گرفته شد که اولین جلسه پالتاکی در رابطه با مضامینی که بحث و تصمیم گیری در رابطه با آنان را برای تدوین استراتژی ضرور میدانیم متمرکز شود. در اینجا من مختصرا برداشت خود را در این زمینه برای ارائه در این جلسه ارائه میدهم. تیتر مضامینی که به نظر من درست است در درون ما به بحث گذاشته شود با رنگ آبی مشخص شده.
قبل از ورود به بحث درست آنست که از واژه تدوین استراتزی برداشت واحدی داشته باشیم. در مواردی واژه استراتژی معادل مشخص کردن اهداف عام و مرحله ای بکار برده میشود و در مواردی از استراتژی و یا خط مشی با مفهوم راه دستیابی به هدف بکار برده میشود
به نظر من مفهوم استراتژی سیاسی را در معنای جامع آن که هم در برنامه ریزیهای تولیدی و هم در برنامه های اجتماعی سیاسی بکار برده میشود استفاده کنیم. در این مفهوم استراتژی سیاسی شامل اجزا زیر است
۱. هدف (عمومی و مرحله ای)
۲. راههای دستیابی به هدف ( policy)
۳. نیروها و امکانات
۱ اهداف
اهداف عام (برنامه): اهداف یک سازمان و یا حزب ماهیت و موقعیت آنرا در عرصه اجتماعی معین میکند که با تاریخ و رابطه آن با نیروهای اجتماعی تعین مشخص تر می یابد. اهداف و سمت گیری های عمومی اجتماعی نسبتا پایدارتر بوده و تابع تحولات سیاسی روزمره نیست و در برنامه حزب منعکس است. در اینجا ما باید معین کنیم که برای چه تغییراتی میکوشیم و خواستار چه روابطی (در چارچوب عمومی دمکراتیک و ویژه چپ) هستیم. طبیعتا ارزیابی ما از نظم حاکم موجود، قانون اساسی آن و آنچه باید تغییر نماید در چارچوب اهداف عام و برنامه ما میگنجد.
پایه هر استراتژی سیاسی برنامه و سمتگیری اجتماعی حزب است
اهداف مرحله ای (حداقل):ولی بحث اهداف با تعیین اهداف عمومی خاتمه نمی یابد. ما باید مشخص کنیم که آیا ضرور است در راستای اهداف و سمت گیری های عام، برنامه و اهداف معین حداقلی تعیین کنیم. آیا ما قادریم مستقیما در راستای تحقق اهداف برنامه ای خود عمل کنیم یا نیازمند مراحل مقدماتی هستیم. در شرایط کنونی کدام راستا، کدام اهداف و کدام شعارها در دستور مستقیم کار ما قرار میگیرد. رابطه این خواست مرحله ای ما با رژیم حاکم بر کشور چیست.
اگر بحث عام اهداف عام و برنامه حزب هم اکنون در جریان است و توسط کمیسیون های دیگر پیش برده میشود بحث دوم یعنی مشخص کردن ضرورت یاعدم ضرورت شعارها و اهداف مشخص مرحلهای و در صورت تشخیص ضرورت، معین کردن راستاها و شعارهای مرحلهای در چارچوب کار تدوین استراتژی سیاسی میگنجد
۲. راه های دستیابی به هدف
مباحث متدیک:
ارزشهای سیاسی و روشی مورد تایید حزب، تاثیرات تاریخ، روانشناسی نیروها و اهداف حزب بر روشهای مبارزاتی آن و .. درکلیت خود از نظر روشی چهره و جایگاه معینی در سطح جامعه برای حزب ترسیم میکند. مثلا بدون آنکه قصد ارزش گذاری باشد قبل از انقلاب از این نقطه نظر فداییان بعنوان نیروهای صادق و رادیکال، تودهایها بعنوان جریانی پراگماتیسم و ملی گراها بعنوان جریانی ملایم و یا محافظه کار شناخته میشدند. شک نیست که در پروسه وحدت بدلیل سالها جدایی و تاریخ متفاوت نیروهای شرکت کننده در این پروسه، ما با تمایزاتی در فرهنگ سیاسی مواجه خواهیم بود. فرهنگ سیاسی، ارزشها و متدهای تحلیلی مبارزاتی شخصیت ها و سازمانها عناصری نیستند که از طریق چند دوره بحث بتوان در رابطه با آنان به توافق نظر رسید. در عین حال مباحث در این زمینه میتواند بیش از حد مجرد شده و سالها ادامه داشته باشد. اگر چه یک بخش از این مباحث را نه به قصد وحدت نظر و تصمیم گیری بلکه برای روشن شدن زاویه های فکری متدی شکل دهندگان حزب آینده درست است که در همین دوره آغاز کنیم چه در شکل پیش زمینه مباحث مشخص و چه در شکل مشخص مباحث نظری سیاسی متدیک (بدون قصد الزاما جمع بندی و تبدیل آن به مصوبه).
مسائل مشخص: بخشی از مسائل متدیک امروز اهمیت سیاسی مشخص یافته و درست است بطور مشخص مورد بحث قرار گیرد مثلا
* نقش قهر و فهم ما از تلاش برای تحولات غیر قهرآمیز
* نقش اصلاحات در تحولات سیاسی و چگونگی مواجهه ما با روندهای اصلاحی
* فهم ما از رابطه اهداف استراتژیک با شعارهای مرحله ای ویا تاکتیکی.
* تحلیل ما از روندهای اجتماعی در ایران (و در منطقه و جهان) و تاثیر آن بر روشها و خواستهای ما
* نقش انتخابات در تحولات ایران
* تغییراتی که در فرهنگ رفتاری اجتماعی نسل های جوانتر جامعه پدید آمده و تاثیر آن بر روشهای مبارزاتی ما
۳ نیرو و امکانات
موفقیت در سیاست متکی است به نیرو. در این رابطه ما ضرور است مباحث زیر را داشته باشیم
- منابع قدرت ما برای پیشبرد تحولات مورد نظر چیست. ما به کدام نیروی اجتماعی بالفعل تکیه داریم. سیاست ما برای تقویت این رابطه و گسترش ارتباط با دیگر نیروهای بالقوه چیست.
- سیاست ما برای تقویت جنبش های اجتماعی و مبارزات مدنی چیست. این جنبش ها چه نقشی در تحولات کشور ایفا میکنند.
- رابطه ما با دیگر نیروهای سیاسی جامعه چیست. با کدام نیروها در کدام راستاها متحدیم و کدام نیروها و درکدام راستاها در برابر ما قرار دارند. سیاست ما برای تقویت نیروهای متحد و یا همسو با ما و تقویت این رابطه چیست
- منابع قدرت نیروهای حاکم مخالف ما چیست. آیا کلیت حکومت مستقیما آماج سیاست ماست یا برخورد ما با نیروهای مختلف متفاوت است و اگر چنین است سیاست ما در قبال هر یک چیست
- نقش عامل بین المللی را در تحولات ایران چگونه می بینیم. سیاست ما برای تاثیر گذاری مثبت عوامل بین المللی در ایران چیست. ما در کدام سطح و در چه شرایطی با کدام نیروها در سطح جهان در رابطه قرار گرفته و کوشش میکنیم که حمایت آنها را جلب کنیم
---------------------------------------
(*) بر گرفته از http://asre-nou.net منتشر شده Fri 17 01 2014
افزودن دیدگاه جدید