رفتن به محتوای اصلی

مبارزە با فقر مطلق، از ادعا تا واقعیت

مبارزە با فقر مطلق، از ادعا تا واقعیت

در هفتە گذشتە و بە دنبال گزارشی کە در خصوص افزایش جمعیتی کە در فقر مطلق بە سر می برند منتشر شد، صولتی وزیر کار رژیم بر حسب نقش و وظیفەای کە وزارتخانە او در این خصوص دارد مجبور شد دهان باز کند و از برنامە دولت برای از بین بردن فقر مطلق خبر بدهد.

در هفتە گذشتە حسین راغفر از اقتصاد دانان منتقد سیاستهای اقتصادی رژیم تعداد جمعیت زیر خط فقر را ٥٠ درصد کل جمعیت دانست و روزنامە اعتماد بە نقل از وی نوشت:"بە نظر نمی رسد تعداد افرادی کە امروز زیر خط فقر مطلق قرار گرفتەاند، کمتر از ٥٠ درصد جمعیت کشور باشد. "

آمار رسمی جمعیت زیر خط فقرمطلق قبلا معادل ٣٠ درصد جمعیت کل کشور اعلام شدە بود. بنا بر این آمار حسین راغفراز این نظر تازگی دارد و با واقعیت امروز کشور بیشتر از آمار های رسمی دستکاری شدە انطباق دارد. مطابق برخی گزارشها تعداد جمعیت زیر خط مطلق فقر در دو سال گذشتە نیز بیشتر شدە است.

البتە بنا بە برخی گزارشها روند افزایش جمعیت زیر خط فقر مطلق طی یک دهە گذشتە جاری بودە و سال بە سال بر سرعت آن افزودە شدە است.

افزایش حاشیە نشینی، زبالە گردی، کودکان کار و خیابانی، زنان و دختران تن فروش، پشت بام و کانینر و گور خوابی، افزایش کودکان بازماندە از تحصیل، افزایش جرم و بزە کاری، پرهیز جوانان از ازدواج در کنار اعتراضات بی سابقە معیشتی همە روزە کارگران و مزد و حقوق بگیران شاغل و بازنشستە، همگی عموما انعکاس افزایش جمعیت فقر زدە هستند، کە وزارت کار بر خلاف وظیفە و فلسفە وجود خود نقش زیادی در افزودن بر این جمعیت عظیم راندە شدە بە زیر خط فقر مطلق داشتە و وزیر کار کنونی در این کار گوی سبقت را از همە ی وزرای پیشین ربودە است.

اصولا افزایش جمعیت فقیر از پیامدهای اجتناب ناپذیر سیاستهای رژیم و دولت رئیسی است. این را با نگاهی بە عملکرد و سیاستهای فقر افزون آنها حتی با رجوع بە برخی از آمارهای رسمی دستکاری شدە هم می شود دانست. برای از بین بردن فقر مطلق نیمی از کل جمعیت کشور، کلیە سیاستها و رویکردهای تا کنونی رژیم یعنی همە آن سیاستهایی کە رژیم بخاطر پیشبرد آنها، آدم می کشد، شکنجە می کند، زندانها را از عدالت خواهان و آزادیخواهان لبریز کردە است، باید زیر ورو شود.

وزیر کار رژیم در شرایطی سخن از داشتن برنامە برای از بین بردن فقر مطلق می گوید، کە از آغاز شروع وزارت اش تا کنون، با امتناع از افزایش دستمزدها، بە مجلس بردن لایحە تغییر قانون کار، قانونی کردن کار کودکان و احیای مناسبات قرون وسطایی استاد شاگردی، افزایش سن و کاهش حقوق بازنسستگی، توافقی کردن دستمزدها و غیرە بە افزایش فقر مطلق و استمرار آن کمک کردە است. او بە دروغ ادعا می کند نرخ بیکاری و نرخ بیکاری زنان را کاهش دادە است، اما طبق آمار رسمی نرخ اشتغال زنان کە در زمستان ١٤٠٠ قبل از دولت رئیسی ١٧ درصد بود امسال بە زیر ١٤ درصد سقوط کردە است. اتفاقا بخش بزرگی از جمعیت در خط فقر مطلق را زنان تشکیل می دهند. بر اساس آمار دیگری کە بە تازگی منتشر شدە، اکثرا جمعیتی کە در فقر مطلق بە سر می برد، کسانی هستند کە شاغل هم هستند. یعنی سطح دستمزدهای این جمعیت کثیر در حد خط مطلق فقر است. انوقت این آقا و دولت حاضر نمی شوند دستمزدهای زیر خط مطلق را حتی بە اندازە تورم روز افزایش دهند. برخورد دولت با بازنشستگان تامین اجتماعی را کە اكثر شان جزء جمعیت فقر زدە هستند را ببینیم کە فکر و ذکر وزیر کار ارتجاع شدە کاهش حقوق، اجرا نکردن هم سان سازی، افزایش هزینە های پزشکی و دارویی بازنشستگان. با کدام یک از این کارها می شود نیمی از جمعیت زیر فشار فقر مطلق را از میان برداشت؟نگاهی بە سیر نزولی سقوط ارزش پول در مقابل ارزهای خارجی در طول دو سال گذشتە، افزایش چند بارە قیمت مواد خوراکی، هزینە مسکن، آموزش، درمان، این ها نیز عواملی هستند کە بە افزایش فقر مطلق کمک کردەاند. باز گرداندن قیمتها بە دو سال پیش و یا بجای آن افزایش دستمزدها و برقراری سوبسید برای کالاهای اساسی اولین کاری است کە می تواند این روند را متوقف کند. دولت حاضر است یکی از این راە ها را بپذیرد؟ مسلما نە، برای اینکە این کار بە منزلە زدن ریشە سیاستهای رژیم است. یگانە طرح دولت دادن برای از بین بردن فقر مطلق یارانە نقدی است. اما این هم بهانەای است برای حفظ سیاستهای فقر و فلاکت بار رژیم و تن ندادن بە مطالبات مردم. یارانە نقدی اگر شفا بخش درد جمعیت زیر خط فقر بود می باید تا کنون اثری از فقر مطلق باقی نمی گذاشت و نە باعث افزایش مداوم آن می شد. در کشور ثروتمندی مانند ایران تقصیر این همە فقر و نابرابری و بی عدالتی بە عهدە رژیم اسلامی و از نتایج سیاستها و کارکرد های آن است. در ایران علاوە بر نیمی از جمعیت کە در خط فقر مطلق زندگی می کنند، قریب ٣٥ درصد دیگر نیز در زیر خط فقر نسبی و یا در مرز آن قرار دارند. بە عبارتی قریب ٨٥ درصد مردم یا فقیرند و یا از فقر شدید رنج می برند. نسخە های محافظە کارانە اقتصادی و سیاسی رژیم تا کنون تنها بە بدتر کردن وضع منجر شدە و حالا کار بجایی رسیدە کە مردم باید نگران نان خالی شان هم باشند. رژیمی کە ٤٤ سال نتوانستە وضع مردم را بهبود بدهد، لیاقت حکومت بر مردم را ندارد و باید از سر راە جامعە برداشتە شود و سیستم حکومتی مدرن، کارآمد و دمکراتیکی جای آن را بگیرد. همە ی حرفها. نقدها ومخالفتهایی کە با رژیم و عملکرد هایش از جوانب مختلف می شود، خوب اند، اما تا وقتی کە بە عمل مشترک برای برچیدن رژیم و استقرار نظامی دمکراتیک و عادلانە فرا نرویند، هیچ چیز بە نفع مردم تغییر نخواهد کرد!

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید