رفتن به محتوای اصلی

توافق بزرگ یا بزرگنمایی یک توافق

توافق بزرگ یا بزرگنمایی یک توافق

روند مذاکراتی که پیشتر نه برای توافق بلکه برای تفاهم میان جمهوری اسلامی و آمریکا از آن نام برده می شد به مرور به توافق نزدیک و نزدیکتر شد و اکنون در مرحله اجرای توافق تیتر اول بسیاری از رسانه ها شده است. در حال حاضر آزادی زندانیان آمریکایی – ایرانی در ایران از یک طرف و آزادسازی وجوه مسدود شده ایران درکره جنوبی از طرف دیگر مورد تفاهم متقابل قرار گرفته و آمادگیهایی برای توافق بر سر به اجرا درآوردن آنها نیز گرفته شده است. ایران اعلام کرده که زندانیان دوتابعیتی را از زندان آزاد و به حصر خانگی در یک هتل منتقل کرده و منتظر اقدام آمریکاست که آزادشان کند و آمریکا نیز در همین راستا تماسهای خود با کره جنوبی را فعال کرده است. البته کره جنوبی که ابتدا اعلام کرده بود اطلاعی از توافق حاصله میان ایران و آمریکا ندارد، اکنون ابراز امیدواری کرده که موضوع «بشکل دوستانه ایی» حل شود. چنان که پیداست، کره جنوبی یک بدهکار بی مدعا در قضیه نیست، بلکه یک طرف مذاکره است که بی تردید یک سری طلب ها هم دارد.

با نگاهی گذرا به این داده ها می توان گفت که هنوز مذاکره در پشت درهای بسته دیپلماسی درجریان است و تا به اجرا رسیدن این دو اقدام و عقد قراردادهای لازمه باید منتظر بود که به کجا منجر خواهد شد و اقدامات عملی تا چه میزان و با چه کیفیتی پیش خواهند رفت. ایران مدعی است که تضمین عملی از آمریکاییان گرفته که به تعهدشان در مورد آزادسازی وجوه مسدود شده پایبند بمانند و یک مورد دیگر را هم به امتیازات خود اضافه می کند و آن هم آزادی شهروندان ایرانی است که به اتهام دور زدن تحریمها در زندانهای آمریکا به سر می برند. ولی در رسانه ها کمتر از آن صحبت می شود و بیشتر مقامات جمهوری اسلامی لابد برای مصرف داخلی از آن نام می برند.

از طرف دیگر با وجود توافق آمریکاییها با آزاد سازی وجوه مسدود شده ایران در کره جنوبی، هنوز معلوم نیست مبلغ ۷ میلیارد دلار، که اکنون به ۶ میلیارد دلار رسیده، نهایتاً وقتی در دسترس ایران قرار بگیرد چقدر خواهد بود. در این مسیر ادعاهای بانکی کره جنوبی، سوئیس و قطر نیز کم تاثیر نیستند. تغییرات احتمالی در تبدیل وون به یورو و دیگر معادلات ارزی را نیز باید در نظر داشت که در تعیین میزان نهایی پول باقیمانده مؤثر اند. از میزان مبلغ که بگذریم اما مکانیزم انتقال پول نیز هنوز قطعی نیست و اگرچه طرفین متعهد به اجرای توافق نامه اند و بعید به نظر می رسد که آمریکاییها از انتقال پول جلوگیری کنند، یا مانع تراشی کنند، اما شیوه انتقال مبلغ باید با عقد قراردادهای دو طرفه و شاید هم سه طرفه میان کره جنوبی، سوئیس و قطر تنظیم و مراحل اجرایی تعریف شوند؛ به طوری که در شرایط موجود ناقض تحریم های بانکی نباشد. و این خود نیازمند زمان است.

با این اوصاف باید گفت که علیرغم حصول به توافق، هنوز مراحل دیگری از روند باقی است که نتیجه را در ابهام قرار داده و معلوم نیست علیرغم ادعاهای دو طرف مبنی بر گرفتن امتیازات بزرگ از طرف مقابل، به لحاظ عملی به کجا منجر شود.

جمهوری اسلامی تضمینی بیشتر از آزادی پنج زندانی دو تابعیتی را ندارد، که آمریکاییها را وادار به اجرای توافق کند. یعنی همان شیوه مرسوم گروگانگیری را دارد انجام می دهد. آمریکا اما با توجه به تشدید حضور نظامی خود در خلیج فارس که همواره به عنوان اهرم فشار در پشتوانه مناسبات دیپلماتیک خود از آن استفاده می کند، و همچنین انزوای جمهوری اسلامی در منطقه، از موقعیت بهتری در مذاکره برخوردار است. اگر عدم ثبات سیاسی در داخل کشور و رشد شتاب گیرنده نارضایتیها و اعتراضات علیه جمهوری اسلامی را که خود عامل بسیار مهمی در معادلات سیاسی به شمار می رود، در کنار عوامل فوق قرار بدهیم، وزنه ترازو به نفع امریکاییها سنگینی می کند. بعید نیست که قضیه به همین فیصله پیدا کند که پنج زندانی آمریکایی ـ ایرانی آزاد شوند و ایران هم دلخوش باشد که در طول یک زمان نه چندن معلوم پس از طی مراحل مختلف و زمانبر بانکی و ارزی بخش باقیمانده از وجوه مسدود شده را برای خرید برخی اجناس «مجاز» یعنی مواد غذایی و دارو استفاده کند.

این در حالی است که مبلغی بیش از ۷۲ میلیارد دلار از پولهای ایران، که قرار بوده در قبال فروش نفت دریافت کند، در کشورهای مختلف در نتیجه تحریمها بلوکه شده و بنا بر تخمین صندوق بین المللی پول در مجموع بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار از وجوه مالی ایران در نتیجه تحریمها در بانکهای مختلف مسدود شده اند و از این بیشتر، بنا بر تخمین اوپک، ایران در ۱۰ سال گذشته و در نتیجه تحریمها و عدم امکان فروش نفت در حد مطلوب چیزی نزدیک به ۴۵۰ میلیارد دلار درآمد از دست داده است. جدای از این که وضع تحریمها از طرف آمریکا اساساً هیچ تأثیر مثبتی در روند تحولات سیاسی و اجتماعی در سمت بهبود اوضاع نداشته، در یک نگاه مقایسه ایی، به راحتی می توان دید که در نتیجه سیاستهای نابخردانه جمهوری اسلامی که کشور را به ورطه تحریمها کشانده نیز چه ضررهای مالی و اقتصادی عظیمی به مردم تحمیل شده است. با این اوصاف دسترسی به ۶ میلیارد دلار در برابر صدها میلیارد دلار ضرر، مبلغی نیست که جمهوری اسلامی بخواهد با اتکا به آن خود را پیروز مذاکرات نشان بدهد.

اما نظریه پردازان و سیاسیون جمهوری اسلامی با بزرگنمایی از این توافق تبلیغات معین با سمت و سوی مشخص به راه انداخته اند که از جمله بیانگر هراس انها از اوجگیری اعتراضات در سالگرد قتل ژينا ( مهسا) امینی است و تلاش دارند با نشان دادن اقتدار جمهوری اسلامی فعالان سیاسی مدنی و مردم معترض را از تداوم مبارزه برای کنار زدن جمهوری اسلامی و برپایی ساختار سکولار دمکراتیک ناامید کنند. از دید این افراد، مذاکرات میان ایران و آمریکا که بیش از یک سال پیش آغاز شده بود، با آغاز جنبش زن زندگی آزادی متوقف شد چرا که گویا غربیان به پیروزی این جنبش و سرنگونی جمهوری اسلامی دل خوش کرده بودند و اکنون که چنین نشده است و امیدی هم ندارند که به نتیجه مطلوب آنها برسد، دوباره پای میز مذاکره برگشته اند و جمهوری اسلامی توانسته است امتیازات بزرگی از آمریکایی ها بگیرد. از دید آنها این نشانه قدرتمندی جمهوری اسلامی در دیپلماسی قوی در دولت حاضر است که "دیپلماسی عزتمند" را جایگزین دیپلماسی تسلیم در دولت قبلی کرده است. بزرگنمایی این توافق به عنوان نشانه قدرتمندی جمهوری اسلامی و ربط دادن آن به خیزش "زن، زندگی، آزادی"، تنها و تنها از موضع ضعف مراکز سیاستگذاری جمهوری اسلامی ناشی می شود که توان پاسخگویی به مطالبات مردم را ندارند و به هر شیوه ایی تلاش دارند در مقابل موج نارضایتیها از یک طرف، و گسترش، تعمیق شعارها و تصریح اهداف جنبش "زن، زندگی، آزادی" از طرف دیگر خود را مسلط بر اوضاع نشان بدهند؛ در حالی که نه در عرصه داخلی و نه در عرصه بین المللی قادر به حفظ پایه های نظام، که به شدت به لرزه افتاده، نیستند.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید