رفتن به محتوای اصلی

خاوران، زخم عمیق کاری دشمن

خاوران، زخم عمیق کاری دشمن

بر سینه ات نشست زخم عمیق کاری دشمن
اما
ای سرو ایستاده، نیفتادی
این رسم توست که ایستاده بمیری

زنده یاد خسرو گلسرخی

تاریخ معاصر میهن مان در هر برهه ای از زمان شاهد برپائی چوبه های دار و میدانهای تیرباران برای خاموش کردن نداهای حق طلبانه مبارزان راه آزادی و عدالت بوده است، اعدامهای پس از کودتای 28 مرداد، تیربارانهای سالهای 50 و 51، اعدامهای ترکمن صحرا، خوزستان، شیراز، تهران و اعدامهای هرروزه در کردستان فراموش ناشدنی اند. در خرداد و تیرماه سال 60 نیز هزاران جوان به جوخه های اعدام سپرده شدند، اما اعدامهای تابستان سال 67 خونبارترین جنایتی بود که رژیم خودکامه به فرمان خمینی و با احکام منتخبان خمینی، یعنی چهار قاضی مرگ، در یک محاکمه چند دقیقه ای بود که در تاریخ جنایات رژیم ثبت گردید. این جنایت هولناک که نشانگر کینه حاکمیت نسبت به آزادیخواهان بود و هزاران سرو آزاده به خاک افتادند، "فاجعه ملی" نام گرفت. قاتلان پس از این جنایت فرزندان مبارز میهن را با کامیونهای یخچال دار به منطقه خاوران حمل کردند.

خاوران منطقه ای است در جنوب شرقی تهران که آرامگاه بهاییان و مسیحیان نیز در این منطقه وجود دارد، در آن چند روز فاجعه بار شهریور ماه 67 خانواده ها را برای تحویل وسایل عزیزانشان در یک تاریخ معین به زندانها و کمیته های محلی فراخواندند. غم و رنج شنیدن خبر اعدامها در آن روزها برای خانواده ها و دوستان و فعالان سیاسی فراموش ناشدنی است، اما مادران، همسران و دیگر اعضای خانواده با عزم و اراده تصمیم گرفتند که محل خاکسپاری عزیزانشان را پیدا کنند. پس با جستجوی زیادی موفق به یافتن محل آرمیدن عزیزانشان شدند. در آن روز آکنده از رنج مادران با دستان خالی شیون کنان خاکها را می کاویدندتا شاید نشانه ای از فرزندانشان را بیابند. در میان شیون و گریه و زاری، ناگاه اعضای خانواده ها دستان یکدیگر را گرفتند وسرود "می گذرد در شب آئینه رود، ..." را خواندند.

در این سالهای رنجبار خانواده ها، به ویژه مادران، با تمام تهدیدها،راهبندها، دستگیریها و حتی کتک زدنها همچنان مقاومت می کردند و به مناسبتهای گوناگون در آرامگاه خاوران حاضر می شدند، گل می گذاشتند و گل می کاشتند و دسته جمعی سرود می خواندند. رژیم تبهکار با تمام تمهیدات نتوانست مانع از حضور خانواده ها در گلزار خاوران شود تا شاید این جنایت به فراموشی سپرده شود. پس شروع به احداث دیوار بتونی در اطراف آرامگاه کرده است و قصد دارد آن را به پارک تبدیل کند، اما نمی تواند نام این فرزندان دلاور را که در برابر دژخیمان سرفراز ایستادند و مرگ سرخ را پذیرفتند، از خاطره ها حذف کند. در این سالها بسیاری از مادران خاوران درگذشتند، اما شهامت و پایداری آنان در برابر دژخیمان ماندگار خواهد ماند.

امسال سالگرد فاجعه ملی با سالگرد جاودانه شدن ژینا همزمان شد، از اینرو مانند سالهای گذشته از فاجعه ملی چندان یاد نشد. اما ما وظیفه مندیم در هر شرایطی فاجعه ملی را به فراموشی نسپاریم.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید