رفتن به محتوای اصلی

آیا کیهان سه‌بُعدی است؟

آیا کیهان سه‌بُعدی است؟


Is the universe three dimensional?1

“The 3D map, which was created after collecting and analysing data from the skies for decades, shows how the universe has changed and expanded over 11 billion years, according to a statement released on the university's website. (Published July 21.2020)                                Over 100 astrophysicists contributed to the map and the work resulted in at least 23 academic papers posted to the arXiv pre-print server along with the map.”1

آیا کیهان سه‌بُعدی است؟ اگر آری، علت آن چیست؟ پرسشی ‌که کمتر به آن پرداخته می‌شود و این در حالیست که نظریه‌های علمی هیچ اظهار نظری در اینباره نمی‌کنند و نمی‌توانند بکنند. چراکه این نظریه‌ها خود بر مبنای برداشت ما از سه‌بُعدی بودن فضا بنا شده‌اند! از این‌رو تنها امکانِ پاسخ به پرسش سرگفت، اندازه‌گیری و واکاوی داده‌ها از کیهان است.۲

فشرده

ما انسان‌ها فضا را سه‌بُعدی درمی‌یابیم و بر این اساس هر مکانی را با سه ویژگی (ارتفاع، طول و عرض) توصیف می‌کنیم. این وضع باعث شده کیهان را نیز ساختاری سه‌بُعدی تلقی کنیم. آیا واقعن چنین است؟ پاسخ را به یقین نمی‌دانیم و نظریه‌های علمی نیز هیچ کمکی به ما نمی‌کنند. چراکه ابن نظریه‌ها خود بر پایه برداشت ما از سه‌بُعدی بودن فضا بنا شده‌اند. حتا نظریه بسیار موفق نسبیت عام اینشتین نیز، با فضای سه‌بُعدی، در شکل فضازمانِ چهاربُعدی بنا شده است. ما ساختار کیهان را آنگونه ارزیابی می‌کنیم که توان و تجربه ما اجازه‌ می‌دهد. پرُواضح است که هیچ ایرادی به این شیوه‌ وارد نیست. چراکه غیز از این هم امکان دیگری نداریم. به قول اینشتین تنها امکان واقعی برای خواندن کتاب طبیعت، یعنی درک واقعیت‌های جهانِ هستی، اندازه‌گیری کمیت‌های آن و بررسی روابط میان آنها در چارچوب یک نظریه علمی است و دیگر هیچ و ما این کار را انجام می‌دهیم. با این حال هنوز مطمئن نیستیم که کیهان واقعن سه‌بُعدی است. علت چیست؟ چگونه می‌توان دریافت که فضای کیهان چند بُعدی است؟ آیا نیاز به نظریه جامع‌تری است؟

بنابر پژوهش‌های پائول ارِنفِست (Paul Ehrenfest) فیزیکدان اتریشی (۱۹۳۳ـ۱۸۸۰) از سال ۱۹۱۷در فضایی با بیشتر از سه ‌بُعد نه مدار سیارات و نه اتم‌ها می‌توانند پایدار باشند.۲ به بیان دیگر، طبق بررسی‌های ارنفست کیهان با بیش از سه‌ بُعد پایدار نیست.  

"برای فضاهایی با بُعدهای کمتر از سه ‌بُعد ـ یعنی به شکل سطح و خط ـ جرالد جیمز ویترو (Gerald James Whitrow) ریاضیدان و کیهان‌شناس انگلیسی (۲۰۰۰ـ۱۹۱۲) استدلال می‌کند (۱۹۵۵) که این بُعدها اجازه‌ی‌ شکل‌گیری موجودات پیچیده‌ی زنده را نمی‌دهند. به این دلیل که در این حات‌ها برای مثال مسیرهای عصبی نمی‌توانند از یکدیگر عبور کنند."۲

در این مقاله می‌کوشیم پاسخِ به پرسش چند بُعدی بودنِ کیهان را با بررسی و ارزیابی یافته‌های سال‌های اخیر دریابیم.   

پیشگفتار

در ابتدای مقاله۳ تحت عنوان "علّیتِ سرنوشت‌ساز" آمده است:

"ما برای بیان رخداد‌های طبیعی همواره، خواسته یا ناخواسته، از مقوله‌ٔ فضازمان استفاده می‌کنیم. بی‌آن‌که بگوئیم و یا اصولا بدانیم فضازمان چیست. آیا در چنین حالتی ما مجاز هستیم یافته‌های خود را علمی به نامیم؟ به عبارت دیگر، آیا علمی دانستن یافته‌هایمان مفروض بر وجود فضازمان نیست؟ ما با چه بُرهانی فضازمان را بستر نظریه‌های بنیادی انگاشته‌ایم؟ در حالیکه می‌دانیم فیلسوفان و دانشمندان بسیاری در طول قرن‌ها سعی در شناخت فضازمان کرده‌اند بدون آنکه به نتیجه مطلبوب دست یابند. به‌نظرم پاسخ به این پرسش‌ها از یک طرف نیاز به درک درست از شکل‌گیری دستگاه ادراک‌مان و مقوله فضا و زمان در آن در طول فرگشت، تکامل، دارد و از طرف دیگر به ارائه یک نظریه‌ علمی متکی بر منطق ریاضی و منطبق با یافته‌های نظریه‌ کوانتوم، نظریه نسبیت عام و ارائه راه حل برای رفع کاستی‌های آنها."۳  

با در نظرگرفتن نکات ذکر شده می‌توان این پرسش را مطرح کرد که آیا کیهان واقعن سه‌بُعدی است و اگر آری، چرا و علت آن چیست؟ پرسشی که هم‌چون چیستی فضا و زمان نظر فیلسوفان و دانشمندان را از دوران‌های دور به خود جلب کرده است.  

در طول بیش از ۲۵ قرن گذشته تلاش‌های زیادی برای توضیح سه‌بُعدی بودن کیهان شده است. به‌نظر، اولین نوشته‌ (مکتوب) در باره‌ی ساختار کیهان از ارسطو فیلسوف یونانی (۳۲۲ـ۳۸۴ ق. م.) تحت عنوان "در مورد آسمان" (تصویر۲) است.۴   


تصویر۲: شواهدی برای شکلِ کروی سطحِ آب. دست خط، وین، کتابخانه ملی اتریش۴  

ارسطو: در کتاب نامبرده می‌نویسد: "جهان (عالم هستی) و تمامی چیزهای شدنی توسط سه عدد تعریف می‌شوند: پایان، وسط و ‌آغاز (عدد جهانی سه‌گانه)."۵

گالیله: در کتاب مشهوری که گالیلئو گالیله، اخترشناس و فیزیکدان ایتالیلیی (۱۶۴۲ـ۱۵۶۴) در سال ۱۶۳۲ تحتِ عنوانِ ’دیالوگ در باره‌ی دو سیستم اصلی جهانی، بطلمیوسی و کوپرنیک‘ منتشر کرد، توضیح می‌دهد که از یک نقطه بیش از ۳ خط عمود برهم نمی‌گذرند.۶ منظور محور مختصات دکارتی در سه ‌بُعد است، یعنی طول، عزض و ارتفاع.

تذکر: آلبرت اینشتین در سال ۱۹۵۲، یعنی ۳ سال پیش از مرگ‌ در پیشگفتاری ۶صفحه‌ای (!) برای نسخه آمریکاییِ کتابِ گالیله، آن را گنجینه‌ای برای هر فرد علاقمند به تاریخ فکری غرب و تاثیراتش بر توسعه اقتصادی و سیاسی آن می‌داند.۶

کانت: پس از انتشار کتاب ’اصول ریاضی فلسفهٔ طبیعی‘ از جانب ایزاک نیوتن (۱۶۴۲ـ۱۷۲۶٫۲۷) ریاضی و فیزیکدان انگلیسی در سال ۱۶۸۷ و آشنایی امانوئل کانت با آن از جمله با قانون جاذبه نیوتن (نیروی کشش اجسام برابر است با عکس مربع فاصله آنها، یعنی

 

r22r  ) "تلاش بی‌برآیندی (بی‌ثمری) نمود تا نشان دهد که فضای سه‌بُعدی از قانون جاذبه نیوتن قابل استنتاج است. (اما) در حقیقت، حدس کانت نه تنها قابل اثبات است بلکه می‌توان آن را به فضاهای nـبُعدی نیز گسترش داد (با نیروی جاذبه

 

n1n-1  )."۵ (r فاصله اجرام از یکدیگر)

سوال: چرا فضا برایمان سه‌بُعدی می‌نماید؟

یک امکان برای پاسخ به این سوال، بررسی ویژه‌گی‌های فضا در بُعدهای مختلف و مقایسه رویدادها در آنها با آن چه از فضای سه‌بُعدی می‌شناسیم، یعنی به شیوه‌ی "قیاس" یا ’بُرهانِ خلف‘ است. و امکان دیگر اندازه‌گیری و واکاوی داده‌ها از کیهان است.    

کیهانِ (فضایِ) یک‌بُعدی 

کیهان (فضای) یک‌بُعدی یا "دنیای یک‌بُعدی"‌‌ از خط تشکیل شده است که در حالت خاص می‌تواند یک خط مستقیم باشد. نقطه‌ در "دنیای یک‌بُعدی‌"، گونه، نوع، تیره (genre) آن محسوب می‌شود. نقطه، فقط دو جهت عقب و جلو را می‌شناسند و مفهوم‌های بالا، پائین، راست و چپ برایش بی‌معنا و ناشناخته شده است. در دنیای یک‌بُعدی تبادل اطلاعات فقط بین تیره‌های (نقطه‌های) هم‌جوار ممکن است. در نتیجه شکل‌گیری ساختارهای پیچیده در دنیای یک‌بُعدی‌ نشدنی است.     

کیهانِ (فضایِ) دوبُعدی

در سال۱۹۸۴ آلکساندر دیودنی (Alexander K Dewdney) ریاضیدان و دانشمند علوم رایانه، اهل کانادا (متولد ۱۹۴۱ در لندن) پس از انتشار مقالاتی در باره‌ی کیهانِ دوبُعدی، کتابی را  تحت عنوان ’کیهان تخت‘ (The Planiverse) منتشر کرد که در آن "قوانین فیزیکی، شیمیایی از جمله جدول شیمیایی با ۱۶ عنصر و بیولوژیکیِ کیهان تخت را بررسی و همراه با طرح‌ها، اصول و عملکرد ماشین‌های دوبُعدی، از کانال‌ها تا ماشین‌های بخار را شرح می‌دهد."۹ بررسی‌های رایانه‌ای دیودنی نتایج پژوهش‌های جرالد جیمز ویترو را تایید کرد. به این معنا که در کیهانِ دوبُعدی شکل‌گیری موجود هوشمند ناممکن است. با این حال دیودنی "دستگاهی دوبُعدی را برای حل این مسئله پیشنهاد کرد که امکان عبور تکانه‌های عصبی بدون تداخل را می‌دهد. این امکان شکل‌گیری مغز پیچیده مشابه مغز انسان را به وجود می‌آورد.‌ اما به دلیل وقفه‌های زیاد در تکانه‌های عصبی، کندتر کار می‌کند.‌"۹   

بررسی‌ سیستم‌های فیزیکیِ دوبُعدی به مثابه ساختارهایی یا فرایندهایی از کیهانِ دوبُعدی در بخش‌های مختلف علوم تجربی سبب درک بهتر ما از این سیستم‌‌ها و ایجاد تکنیک‌ها و ابزار جدید شده است‌‌ که در زیر به دو نمونه از آنها می‌پردازیم.  

دنیای دوبُعدی‌ها

۱. اثر کوانتومی هال: در سال ۱۹۸۰ کلاوس فون کلیتزینگ (Klaus von Klitzing) فیزیکدان آلمانی (۱۹۴۳*) موفق به کشف ’اثر کوانتومی هال‘ (Quantum Hall effect) شد.۱۰ ’اثر کوانتومیِ هال‘ نسخه‌‌ِ کوانتیزه شده‌ی ’اثر هال‘ (اثر کلاسیک هال) است. کلاوس فون کلیتزینگ به خاطر این کشف موفق به دریافت جایزه نوبل فیزیک سال ۱۹۸۵ شد.

’اثر هال‘۱۰ را ادوین هربرت هال (Edwin Herbert Hall فیزیکدان آمریکایی (۱۹۳۸ـ۱۸۵۵) در سال ۱۸۷۹ کشف کرد. این اثر می‌گوید: "اگر جریان برق از یک رسانا در جهت عمود بر میدان مغناطیسیِ یکنواخت اعمال شده عبور کند، رسانا دارای اختلاف پتانسیل میان رخ‌های عمود بر جهت جریان برق و میدان مغناطیسی خواهد شد."۱۱

نسخه‌ی کوانتیزه شده‌ی ’اثر هال‘ در سیستم‌‌های الکترونی دوبُعدی که در معرض دماهای پایین (جدود ۴ کلوین) و میدان‌های مغناطیسی بالا (در آزمایش کلیتزینگ تا ۴۰ تسلا) قرار می‌گیرند قابل مشاهده است. در واقع ’اثر کوانتومی هال‘ خود را در سطوحی که الکترون‌ها به‌عنوان یک گاز الکترونی دوبُعدی قابل توصیف هستند، نشان می‌دهد.۱۲


تصویر۲: ولتاژ هال و طولی ساختارِ ناهمسانِ GaAs به‌عنوان تابعی از میدان مغناطیسی B در دمای K ۰٫۳  T =۱۳

تعریف مفهومِ مقاومت هال: "مقاومتِ هال (Hall resistance RH) به معنای نسبت ولتاژِ هال به شدت جریان برق برابر با RH =

 

2 2  است."۱۲و۱۳ یعنی، در سیستم‌های الکترونی دوبُعدی در دماهای پایین و میدان‌های مغناطیسی بالا رسانایی برخی از مواد فقط به‌صورت جهشی (پلکانی) افزایش می‌یابد (تصویر۲)، چرا که

 

νvV در عبارت مزبور برابر با مقادیری مانند ۱ ؛ ۲ ؛ ۳ و یا مقادیر کسری است (e بارالکتریکی؛ h ثابت پلانک).

۲. گرافین (Graphene):

گرافین ماده‌ دوبُعدی سازمان‌یافته‌ای است از شبکه‌های شش ضلعی معمولیِ بهم‌گره‌خورده‌ از یک لایه ساده (با ضخامت حدود ۰٫۳ نانومتر، یعنی حدود ۳میلیونم سانتیمتر) از اتم‌های کربن ( carbon؛ تصویر۳ و۴). این ماده به‌خاطر پیوندهای بسیار قوی میان اتم‌های کربن فوق‌العاده سخت و در عین حال انعطاف‌پذیر است. گرافین حدود ۲۰۰برابر بیشتر از فولاد در برابر پارگی مقاوم است.  گرافین هادی الکتریکی و همچنین رسانندگی گرمایی بسیار خوبی است. نقطه ذوب گرافین در بیش از ۳۰۰۰ درجه سانتیگراد است.

 

              

                  


    

             تصویر۳: فرمول ساختاری ظرفیت گرافین۱۴                                   تصویر۴: مدل گرافین۱۴

 

اولین مقاله در باره‌ی ساختار گرافیت به‌ویژه گرافین را فیلیپ راسل والاس (Philip Russel Wallace) فیزیکدان کانادایی (۲۰۰۶ـ۱۹۱۵) در سال۱۹۴۷ منتشر کرد. پس از آن تلاش فراوان برای ساختن گرافین شد. "اما ساختارهای بی‌نهایت گسترده و همه‌جا مسطح و کاملن دوبُعدی به دلیل یک قضیه ریاضی (قضیه مرمی ـ واگنر) به‌ وضوح از نظر ترمودینامیکی ناپایدار می‌نمود. ار این‌رو بسیار غیرمننظره بود زمانی که کنستانتین سرگویچ نووسلف (Konstantin  Serguéievich Novosiólov) فیزیکدان روسی ـ انگلیسی (۱۹۷۴*) و آندره کنستانتین گایم (Andre Konstantin Geim) فیزیکدان هلندی متولد روسیه (۱۹۵۸*) و همکارانشان در سال ۲۰۰۴ از تهیه کریستال‌های گرافین آزاد و تک‌لایه خبر دادند و جایزه نوبل فیزیک ۲۰۱۰ را از آنِ خود کردند."۱۵ این موفقیت عملن نشان داد که قضیه‌ی مرمین ـ واگنر نمی‌تواند کاملن درست باشد، قضیه‌ای که می‌گوید: "در دنیای‌ یک‌بُعدی و دوبُعدی در دماهای بالای صفرِ مطلق برای سیستم‌هایی با تقارنِ پیوسته و همکنشی‌های (تعاملات) کوتاه‌بُرد، هیچ شکستِ خود به خودی از تقارن وجود ندارد."۱۶

کیهان (فضاهایی) با بیش از سه‌بُعد

در ریاضیات مفهومی داریم به نام ’فضای هیلبرت‘ (Hilbert Space). این مفهومِ انتزاعی (abstract) مفهوم ’فضای اقلیدسی‘ را به فضاهایی با تعداد بُعدهای زیاد، حتا بی‌نهایت، تعمیم و گسترش می‌دهد. دیوید هیلبرت (۱۹۴۳ـ۱۸۶۲) ریاضیدان معروف آلمانی سهم بزرگی در پایه‌گذاری مفهوم فضاهای انتزاعی داشت. فضاهای هیلبرت، به‌‌شکل فضای بی‌نهایت‌‌بُعدی توابع، از اوایل قرن بیستم در ریاضیات و فیزیک (برای مثال در فیزیک کوانتوم) مطرح است.

روشن است که موضوع ما در اینجا بحث در باره‌ی فضاهای انتزاعی نیست. با این حال لازم است گفته شود که در نظریه ریسمان‌ها نه تنها چهار بُعد نظریه نسبیت بلکه همه بُعدهای آن واقعی تصور می‌شوند. و این در حالیست که هیچ ‌یک از بُعدهای اضافی نظریه ریسمان‌ها، یعنی سوای جهار بُعد نظریه نسبیت، تاکنون به اثبات نرسیده‌اند.  

ما تنها در نظریه نسبیت و نظریه کوانتوم صحبت از چهاربُعد نمی‌کنیم بلکه با یاری همین نظریه‌ها کیهان را نیز چهاربُعدی تصور می‌نماییم. البته ما آگاهیم که یکی از آن چهاربُعد را بُعد زمان تشکیل می‌دهد. در اینجا لازم بذکر این نکته است که بین بُعد زمان و بُعد فضا یک تفاوت اساسی وجود دارد. اینکه بُعد زمان یک ُبعد کیفی است و سه بُعد فضا بُعدهای کمی. با این حال هردوی آنها در نظریه‌های جدید، بعکس آن چه از فیزیک نیوتنی می‌شناسیم، نه مجزا از هم بلکه درهم‌تنیده (یکپارچه) در نظر گرفته می‌شوند. ما براحتی می‌توانیم نشان دهیم که فیزیک نیوتنی از نظریه نسبیت عام برای سرعت‌های پائین در شکلِ یک نظریه مرزی قابل استنتاج است. به عبارت دیگر، لازمه‌ی صحت داشتن نظریه‌ها با بیش از سه بُعد آنست که نظریه‌های با بُعد کمتر را به‌صورت حالت مرزی‌ دربرداشته باشند؛ در آنها مستتر باشند.۱۷

 

آیا کیهان سه‌بُعدی است؟

در جستجوی پاسخ به این پرسشِ می‌کوشیم ۱. آن را در رابطه با علم ترمودینامیک (قانون دوم ترمودینامیک، انرژی آزاد) بررسی کنیم. ۲. رویدادهای احتمالی در بُعدهای بیشتر و کمتر از سه بُعد را با آن چه از فضای سه‌بُعدی می‌شناسیم مقایسه نمائیم. ۳. نتایج اندازه‌گیری و واکاوی داده‌ها از کیهان در سال‌های اخیر را در نظر گیریم.

۱. در ارتباط با ترمودینامیک: این پرسش که آیا کیهان سه‌بُعدی است و اگر آری دلیل آن چیست، پرسشی است که از دیرباز توجه فیلسوفان و دانشمندان را به خود جلب کرده است. در مقاله۱۸ از سال ۲۰۱۵ در اینباره آمده است که سه‌بُعدی بودن کیهان می‌تواند ریشه در قانون دوم ترمودینامیک۱۹ (آنتروپی، جهت زمان) داشته باشد. در علم ترمودینامیک کمیتی داریم به نام ’انرژی آزاذ‘. به‌معنای: "میزانِ کارِ مفیدِ قابلِ دستیابی در فرایند دمای ثابت و سیستم ترمودینامیکی بسته که با حرف A برگرفته از کلمه آلمانی Arbeit نشان داده می‌شود و از رابطهٔ A = U – TS که در آن U انرژی درونی سیستم در مقیاس ژول، T دمای سیستم در مقیاس کلوین و S آنتروپی سیستم در مقیاس ژول بر کلوین است، بدست می‌آید."۲۰.

در مجله‌ی فیزیک EPL۲۱ که با مقالات آن پیش از انتشار دقیقن بررسی می‌شوند، مقاله‌ای در ماه فوریه سال ۲۰۱۶ در رابطه با ترمودینامیک و سه‌بُعدی بودن کیهان منتشر شد که خلاصه آن عبارت است از: "در یک کیهان پُر از پرتو (تشعشع) می‌توان چگالی انرژی آزاد را به‌عنوان نوعی فشار بر کل فضا که تابع دمای کیهان و تعداد بُعدهای آن است تلقی کرد. پژوهش‌گران بر این باورند که کیهان پس از انفجار بزرگ شروع به سرد شدن کرده و چگالی انرژی آزاد آن در دمای بسیار بالا و در اولین و بالاترین مقدار "یخ ‌زده" است. یعنی، زمانی که کیهان فقط کسری از ثانیه پیشینه (قدمت) داشت و تعداد بُعدهای فضایی نزدیک به ۳ بود. در واقع ایده اصلی این است که فضای سه‌بُعدی در مقطع "یخ زدن" چگالی انرژی آزاد شکل ‌گرفته و همین مانع انتقال فضای سه‌بُعدی به بُعدهای دیگر شده است. به این دلیل که قانون دوم ترمودینامیک اجازه‌ی انتقال به بُعدهای بالاتر را فقط زمانی که دما بالاتر از این مقدار بحرانی باشد می‌دهد و نه پائین‌تر از آن (تصویر۲)."۲۲


تصویر۲: زمانی که کیهان پس از انفجار بزرگ شروع به خنک شدن کرد، چگالی انرژی آزاد در دمای بسیار بالا به اولین و بالاترین مقدار رسیده بود.۲۲

۱.۲. در مقایسه با بیشتر از سه‌بُعد: پیشتر گفتیم که طبق پژوهش‌های پائول ارِنفِست در فضایی با بیش از سه بُعد نه مدار سیارات و نه اتم‌ها پایدار هستند. به عبارت دیگر، وجود انواع جاندار و بیجان و سیارات همه سخن از پایدار بودن مدار اتم‌ها و سیارات در طول زمان بسیار طولانی دارند.۷و۸ به این معنا که الکترون‌های مدارِ اتم‌ها نه توان  فرود آمدن (سقوط) به هسته اتم را دارند و نه امکان رها شدن از چنبره‌ی آن. مشابه همین حالت در مورد سیارات صادق است، یعنی سیارات نیز نه توان سقوط به ستاره‌ای که دور آن می‌چرخند را دارند و نه توان دور شدن از آن.

 

۲.۲. در مقایسه با کمتر از سه‌بُعد: در مورد فضاهایی با کمتر از سه ‌بُعد (خط و سطح) گفتیم که جرالد جیمز ویترو استدلال نمود (۱۹۵۵) که این بُعدها اجازه‌ شکل‌گیری موجودات زنده‌ی پیچیده را نمی‌دهند. به این دلیل که در این نوع فضاها مسیرهای عصبی نمی‌توانند از یکدیگر عبور کنند.

 

۳.۲. در مقایسه با بُعد پنجم، مدل راندال ـ ساندرام:  در سال ۱۹۹۹ لیزا راندال (Lisa Randall) فیزیکدان آمریکایی

(۱۹۶۲*) و رامان ساندرام (Raman Sundrum) فیزیکدان هندی ـ آمریکایی (۱۹۶۴*) "با یک رویکرد ریاضی برای توصیف واحد از نیروهای اساسی در کیهان با معرفی یک بُعد پنجمِ اضافی مدلی به‌عنوان فضا ـ زمان ـ خمیده، بطور مشخص به‌عنوان ’فضازمان پاد ــ دو ـ سیتر‘۲۳ (Anti-de-Sitter)، پیشنهاد کردند. در این مدل دو غشاءِ (Brane) چهاربُعدی وجود دارد. یکی از این دو با کیهان قابل مشاهده (مرئی) مطابقت می‌کند و دیگری با بُعد پلانک۲۳ که توسط بُعد پنجم از آن جدا و پنهان است. اما از طریق نیروی گرانشی با اولی همکنش (تعامل) دارد."۲۵ در واقع این دو فیزیکدان بر آن بودند از این طریق نشان دهند که "چرا نیروی گرانش در مقایسه با نیروی الکتریکی بین پروتون و الکترون در یک اتم هیدروژن حدود ۱۰۳۹ مرتبه ضعیف‌تر است. اگر کیهان ما در فضایی با بُعدهای بالاتر تعبیه و تمام کنش و واکنش‌ها به جز گرانش به سه بُعد محدود شده باشد، در این‌‌صورت گرانش به بُعدهای باقی‌مانده "نشت می‌کند"۲۵.

 

۴.۲. در مقایسه با میدان یکپارچه تصویری شمُتزر: در بررسی‌های ارنست شمُتزر (Ernst Schmutzer)، فیزیکدان آلمانی (۲۰۲۲ـ۱۹۳۰) با هدف توسعه نسبیت عام اینشتین با یک بُعد فضایی اضافی، یعنی در فضازمان پنج‌بُعدی، تحت عنوانِ ’نظریه میدان یکپارچه تصویری' (Projektive Einheitliche Feldtheorie)، که در کتابی۲۶ با همین عنوان منتشر کرده نشان می‌دهد که بُعد پنجم جنب میدان گرانش و میدان الکترومغناطیسم باعث ایجاد یک میدانِ اسکالرِ جرم‌دارِ (اسکالون) اضافی می‌شود (میدانِ نرده‌ای مانند میدانِ هیگز). شمُتزر معتقد است از این طریق می‌توان هم انبساط سریع کیهان (انرژی تاریک) را توصیف کرد و هم نشان داد که مسئله‌ی تکینگی در نظریه نسبیت عام برطرف می‌شود و آغاز کیهان نه با یک اانفجار بزرگ بلکه به‌ شکل یک شروع "ملایم" بوده است. "به دلیل آنکه اثر مورد انتظارِ میدان جدید بر زمین اندک است، لذا برنامه‌های کاربردی بر کیهان‌شناسی و اخترفیزیک متمرکز هستند. در مدل کیهانی، کنار اثر ماده باریونی و فوتون‌ها یک گاز "اسکالون" با اثر دافع نیز حضور دارد."۲۷   

 

۵.۲. در مقایسه با نظریه ریسمان‌ها با۱۰بُعد فضا: در نظریه ریسمان‌ها با ۱۱بُعد (۱۰بُعد فضا و ۱بُعد زمان) تصور می‌شود که سوای سه بُعد فضای شناخته شده، بقیه بُعدهای فضایی به‌ شکل "درهم‌تنیده" یا "جمع شده‌" هستند. البته در این نظریه نیروی گرانش همواره به‌عنوان یکی از ۴ نیروی اساسی فیزیک در نظر گرفته شده است. یکی از اهداف‌ اولیه‌ی نظریه ریسمان‌ها وحدت نیروهای پایه‌ای در کیهان بوده و می‌باشد. اما آن چه این نظریه را بویژه مورد سؤال قرار می‌دهد تعداد غیرقابل تصور احتمال حالات ممکن آن برابر با ۱۰۵۰۰، یعنی ۱۰ و به دنبال آن ۵۰۰ صفر(!!) است. بدون شک این وضعیت جستجو و ارائه پاسخ درست (؟) از میان چنان انبوحی از امکانات را عملن غیرممکن می‌کند.

 

۳. نتیجهٔ ۱۰ها سال تلاش: "نقشه سه‌بُعدی کیهان که پس از جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل داده‌ها تهیه شده است، نشان می‌دهد که چگونه کیهان طی۱۱ میلیارد سال تغییر کرده و گسترش یافته (منبسط شده) است. طبق گزارش منتشر شده در صفحه انترنتی دانشگاه به تاریخ ۲۱ جولای ۲۰۲۰، بیش از ۱۰۰ اخترفیزیکدان در تهیه آن همکاری کرده‌اند. این کار منجر به حداقل ۲۳ مقاله‌ی علمی (دانشگاهی) و ارسال آن به آرشیو سِرور پیش‌چاپ همراه با نقشه شده است."۱

 

مراجع

1. https://www.anews.com.tr/world/2020/07/20/scientists-release-largest-ev…

2. https://scilogs.spektrum.de/das-zauberwort/warum-ist-das-universum-drei…

3. Hassan Bolouri, Crucial causality

۳. حسن بلوری، ’علّیت سرنوشت‌ساز‘، منتشر شده در سایت‌های فارسی‌زبان، ماه ژوئن سال ۲۰۲۱

4. https://de.wikipedia.org/wiki/%C3%9Cber_den_Himmel

5. https://www.spektrum.de/news/wie-viele-dimensionen-hat-das-universum/1915645

6. Galileo Galile, Dialog über die beiden hauptsächlichsten Weltsysteme, das Ptolemätische und das Kopernikaische, B. G. Teubner Stuttgart, 1982

7. Hassan Bolouri, The concept of matter in Philosophy and Science

۷. حسن بلوری، ’مفوم ماده در فلسفه و علم‘، منتشر شده در سایت‌های فارسی‌زبان، ماه می سال ۲۰۲۰

8. Hassan Bolouri, Symmetry: the key to recognizing the cosmos

۸. حسن بلوری، ’تقارن: کلید شناخت کیهان‘، منتشر شده در سایت‌های فارسی‌‌زبان، ماه مارچ سال ۲۰۲۰

9. Alexander Keeewatin Dewdney, The Planiverse: Computer Contact with a Two-Dimensional World, 1984 

11. https://en.wikipedia.org/wiki/Quantum_Hall_effect

10. https://de.wikipedia.org/wiki/Quanten-Hall-Effekt

11. https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AB%D8%B1_%D9%87%D8%A7%D9%84

12. https://en.wikipedia.org/wiki/Quantum_Hall_effect

13.  https://www.ptb.de/cms/ptb/fachabteilungen/abt2/fb-26/ag-262/der-quante…

14. https://de.wikipedia.org/wiki/Graphen

15. https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C%D9%86

16. https://de.wikipedia.org/wiki/Mermin-Wagner-Theorem

17. Ernst Schmutzer, Projektive Einheitliche Feldtheorie mit Anwendungenin Kosmologie und Astrophysik, Wissenschaftl.Verlag Harri Deutsch, 1. Auflage, Frankfurt am Main, 2004

18. https://arxiv.org/abs/1502.01843

19. Hassan Bolouri, Entropic gravity; Thermodynamics of spacetime

۱۹. حسن بلوری، ’گرانش آنتروپیک؛ ترمودینامیکِ فضازمان‘، منتشر شده در سایت‌های فارسی‌زبان، اکتبرِ سال ۲۰۲۳

20. https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%D8%B1%DA%98%DB%8C_%D8%A2%D8%…

21. J. Gonzalez-Ayala, R. Cordero and F. Angulo-Brown. “Is the (3+1)-d nature of the universe a thermodynamic necessity?”

22. https://phys.org/news/2016-05-space-three-dimensional.html

23. Hassan Bolouri, Is our universe a hologram?

۲۳. حسن بلوری. ’آیا کیهان یک هولوگرام است؟‘، منتشر شده در سایت‌های فارسی‌زبان، ماه سپتامبر سال ۲۰۲۳

24. Hassan Bolouri, The day without yesterday, graininess of the space and time, string theory

۲۴. حسن بلوری، ’روزِ بدونِ دیروز، نظریه ریسمان‌ها‘، منتشر شده در سایت‌های فارسی‌‌زبان، ماه ژوئن سال ۲۰۲۱

25. https://de.wikipedia.org/wiki/Randall-Sundrum-Modell

26. Ernst Schmutzer, Projektive Einheitliche Feldtheorie mit Anwendungen in Kosmologie und Astro- physik, Neues Weltbild ohne Urknall?, Harri Deutsch, Frankfurt am Main, 1.Auflage 2004

27. https://pro-physik.de/buecher/projektive-einheitliche-feldtheorie  

دیدگاه‌ها

دکتر حسن بلوری

با درود و سپاس از توجه و پرسش های ۶گانه شما

۱. پرسش در باره نظریه هیگز: در نظریه کوانتوم (نظریه ذرات بنیادی) تضاد میان ذره و میدان (Field) برطرف شده است. به این معنا که در اینجا ذره به عنوان حالت برانگیخته میدان تصور می شود. در مورد میدان هیگز، ذره آن ’ذره هیگز‘ یا ’بوزن هیگز‘ (Higgs-Boson) نامیده می شود (با جرمی برابر با ۱۲۷ گیگا الکترون ولت). این ذره به افتخار پیتر هیگز، فیزیکدان انگلیسی برنده جایزه نوبل فیزیک سال ۲۰۱۳ متولد ۱۹۲۹ که آن را در سال ۱۹۶۴ بطور نظری پیش بینی کرده بود نامیده شده است. کاری که این ذره می کند  این است که به ذرات بنیادی جرم می دهد. در واقع بوزن هیگز برانگیختگی میدان هیگز است. این ذره در سال ۲۰۱۲ در سرن (ژنو) مشاهده شد و نشان از چگونه جرمدار شدن ماده در کیهان دارد.

۲. پرسش مربوط به بخش فشره مقاله در رابطه با بیان اینشتین: بیان اینشتین همان است که آورده شده و نیازی به کاملتر شدن ندارد.

۳. پرسش مربوط به تعریف ماده از فیلسوفان قدیم و علم جدید: بدون شک فیلسوفان می باید یافته های علم جدید را جدی بگیرند و در ارزیابی های خود لحاظ کنند. درغیراین صورت از کاروان رو به توسعه بشر عقب خواهند ماند. بدون شک این گفته شامل تعریف ماده نیز می شود. در حال حاضر این فیزیکدان ها هستند که در این نوع موارد کار بزرگ فیلسوفان را انجام می دهند.  

۴. پرسش مربوط به بُعد پنجم: آن چه شمُتزر در باره بُعد پنجم می گوید به لحاظ منطقی به قول شما معقول می نماید. اما این به تنهایی کافی نیست. مهم برای یک فیزیکدان در نهایت چیزی قابل پذیرش است که به اثبات عملی (تجربی) رسیده باشد. ادعا یا نظریه به تنهایی کافی نیست. در مورد ذکر شده هنوز چنین نشده است.

۵. پرسش مربوط به فضای تبدیل سه بُعدی به دو بُعدی و پنج بُعدی: فیزیکدان ها تلاش می کنند از زوایای مختلف به  پاسخ مناسب با مسئله مورد نظر دست یابند و تا حل آن امکانات مختلف را بررسی می کنند و هیچ قضاوتی پیشاپیش به هیچ یک از راه حل ها تا اثبات عملی ندارند. اینکه ما در حال حاضر با چنین وضع ناروشنی مواجه هستیم نشان از بی اطلاعی ما در باره پاسخ مسئله مربوطه است.

۶. خواست شما: در مقالاتم از کسانی که در باره کشف شان صحبت می کنم و نائل به دریافت جایزه نوبل فیزیک شدند توضیح مختصری بدهم: چشم این کار را انجام خواهم داد.

و در پایان: قدردانی از لطف و بزرگواری شما   
 

ش., 11.11.2023 - 12:35 پیوند ثابت
اکبر

باسلام و عرض خسته نباشید خدمت دکتر بلوری. اگر ممکن است قدری درباره ذره هیگزبگویید چون با سر و صدا گفتند پیدا شد ولی دیگرخبری از آن نشد. درپاراگراف اول مقاله بنام فشرده نقل قول صحبت اینشتن بعد از شناختن آن را تغییر میدهیم به نظرشما این تغییر میدهیم جمله اینشتن را کامل تر نمی کند. در یکی از مقاله هایتان تعریف ماده وفرق آن باتعریف فلاسفه را فرمودید، به نظرشما آیا نباید فلاسفه تعریف علم از ماده را جایگزین تعریف فلاسفه قدیم بکنند. آن تئوری بعد پنجم به لحاظ علمی نمیدانم ولی به لحاظ منطقی معقول تر می نماید زیرا انفجار بیگ بنگ از یک نقطه کوچک آنهم به آن سرعت و نتیجه ای به آن بزرگی یعنی به وسعت کیهان حتا برای عقل یک دانشمندفیزیک کمی غیرمعقول می نماید. هرچند این نظریه های ثابت شده هستندکه حرف اول را می زنند و نه معقول بودن و یا نامعقول بودن ولی نظرشما را میخواستم بدانم. دریک کتاب ازیک دانشمندفیزیک آمریکایی خواندم که اختر فیزیکدان ها برای سهولت فضای سه بعدی را تبدیل به دو بعدی میکنند تا بهتر بتوانندهم درک کنندوهم توضیح دهند و در همین مقاله نظریه یعد پنجم آیا همین کار را نمیکند یعنی یک چهاربعد را یکطرف و بعد پنجم را طرف دیگر قرارمی دهد. و باعرض پورش فکرمیکنم این دیگر زیاده خواهی باشد اما اگر از کسانی که جایزه نوبل فیزیک میگیرند توضیح مختصری که برای چه گرفتند هم مانند این مقاله، درمقاله هایتان بگنجانید سپاسگزار خواهم بود. بگذارید یک تشکر قدیمی هم از شما بکنم فقط محض تفرح خاطر. جانم فدایت ،باقی بقایت.سر افراز وبرقرار باشید.

جمعه, 10.11.2023 - 11:37 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید