رفتن به محتوای اصلی

پولشویی و فرصت طلایی آقای ظریف!

پولشویی و فرصت طلایی آقای ظریف!

حکومت جمهوری اسلامی ایران طنز تلخی است در درازای تاریخ ایران. نمونه ای است منحصر بفرد در نوع خودش. آقای اژه ای از وزیر امور خارجه حکومت خودشان خواسته است که برای اثبات گفته هایش مبنی بر "پولشویی" در نظام مقدس جمهوری اسلامی " سند " ارایه کند. اگرچه اتهامات پولشویی از سوی آقای ظریف به سمت فرد و یا ارگان مشخصی گرفته نشده است و در این میان شاکی خصوصی نیز وجود ندارد تا از ایشان به پلیس یا دادگاه شکایت کرده و خواستار پیگیری و اثبات اتهامات زده شده باشد با این حال درخواست آقای اژه ای مبنی بر ارایه سند از سوی آقای ظریف فرصتی است طلایی برای وی تا آنچه را که به زبان آورده است نه تنها از روی مزاح و طنز نبوده بلکه می تواند آن را نیز مستند کند.

تناقضات درون حکومت ولائی شباهت به سیرکی را دارد که قانون در آن نقش دلقک را بازی می کند و وسیله ای بیش نیست برای مزاخ ناظران. استفاده ابزاری از قانون توسط مجریان قانون در نظام ولائی نقطه اوج هنرنمایی همان دلقک سیرک است که تلاش می کند تا تماشاچیان را با خود همراه سازد.

فساد اقتصادی در نظام مقدس ولائی از کنترل خارج شده تا جایی که حتی اعدام متهمین اقتصادی که غالبا از مهره های وابسته به خود نظام می باشند و بیشتر برای مخفی و جلوگیری از افشای مهره های اصلی صورت میگیرد نتوانسته مانع از رشد فساد گردد. تعجبی هم نمی توان کرد، چرا که فساد اقتصادی پاره تن نظام سیاسی حکومت ولائی میباشد. قوه قضائیه و رئیس آن صادق لاریجانی و تخصیص یافتن وثیقه مالی متهمین در حساب بانکی خصوصی وی. و یا درخواست ولی فقیه برای "کش ندادن" اختلاص سه هزار میلیاردی و بستن پرونده، تنها نمونه های هستند برای تصویر کردن این نظام مقدس.

وزیر امور خارجه ایران آقای ظریف برای اثبات فساد اقتصادی و یا پولشوئی بایستی با شاخ گاو درگیر شود و یا به عبارت دیگر با بیت رهبری و اهرم قضائی آن که از پشتیبانی وسیع نیروهای اطلاعاتی - امنیتی نیز برخوردار می باشند. آیا ایشان از شهامت و اقتدار لازم برای مقابله با این دو اهرم قدرت برخوردار می باشد. طبعا پاسخ این سئوال منفی است.

آقای ظریف تلاش می کند تا الزامات لازم برای همسو شدن با قوانین بین الملل از راه پارلمانتاریسم را پیش ببرد که کاری است قابل ارج نهادن. اما ایشان به خوبی میداند- اگر عامدانه سر در برف نکرده باشد - مجلسی که فاقد ظرفیت لازم و دانش لازم برای اتخاذ تصمیمات حیاتی است قادر نخواهد بود که ایشان را در این راه همراهی کند. افرادی (نمایندگان) که از فیلتر شورای نگهبان رد شده اند و تکثر سیاسی و حزبی را در مجلس نمایندگی نمی کنند، نمیتوانند از خود استقلال نشان داده و در جهت منافع ملی کشور قدم بردارند. منافع فردی و گروهی برای این افراد در مجلس مرجع می باشد و نه چیز دیگری.

محمد رضا باهنر عضو مجمع تشخیص مصلحت در مصاحبه با ایرنا پیرامون لابیگری می گوید:

" من ادعایم این است که سعی می‌کردم نمایندگان را قانع کنم. برخی نمایندگان خیلی وقت‌ها به یک رأی قطعی نمی‌رسیدند،‌ از من سؤال می‌کردند که نظر تو چه هست و به نظر من اعتماد می‌کردند. نمایندگان مجلس از نظر آیین‌نامه‌ای یک رأی بیشتر ندارند چه رئیس مجلس و چه نماینده اقلیت‌ها. اما نماینده‌ها حوزه نفوذ رأی‌شان متفاوت است. یک نماینده به‌اندازه 70 نفر حوزه نفوذ رأی دارد ولی برخی حتی حوزه نفوذ رأی خود را هم ندراند. یعنی موقع رأی دادن گیج می‌شوند".

آقای ظریف راه دشواری در پیش دارد تا بتواند با افراد "گیجی" که خود را نمایندگان مردم می دانند به کارزار کسانی برود که کشور را به ورطه نابودی کشانده اند.

يکشنبه ۲۷ آبان ۱٣۹۷ - ۱٨ نوامبر ۲۰۱٨

 

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید