رفتن به محتوای اصلی

مسابقه برای رتبه اول بر سکوی ویروس کرونا

مسابقه برای رتبه اول بر سکوی ویروس کرونا

امیدوارم اشتباه کرده باشم. باور نمیکنم واقعیت داشته باشد. در هر صورت این استنباطی است که سیر وقایع ذهن مرا به سمت نتیجه گیری آن هدایت میکند. بگذارید صحبت را از جای ملایم تری آغاز بکنم. وقتی که دهها هزار نفر در چین به ویروس کرونا مبتلا شده بودند و بیش از دوهزار نفر جان خود را از دست داده بودند، شیوع این ویروس در اروپا از کشورهای ایتالیا آغاز و در اسپانیا و فرانسه آغاز به گسترش در میان مردم نمود. در همان زمانی که حکومت چین با اقدامات وسیع، قاطعانه و غیر مترقبه اقدام به نبردی همه جانبه و غیر قابل تصور جهت مهارکردن و غلبه بر دامنه و کنترل این ویروس می نمود، متاسفانه در ایتالیا و سپس اسپانیا و فرانسه، و از جمله ایران، این ویروس داشت با سراعتی غیر قابل تصور و بصورت بیرحمانه ای کشتار میکرد.

در این زمان، دیگر نه تنها شیوه رفتاری و عملکردی این ویروس در جهان همراه با خطرات گسترشی و کشندگی آن بر همگان چهره نمائی میکرد، بلکه کشورهای چندی در جهان بعنوان نمونه تجربیات موفق خویش را در چگونگی پیشگیری از ورود و شیوع و گسترش این بیماری، یا شیوه های مهار کردن و تحت کنترل در آوردن این ویروس را برای بشریت به نمایش میگذاشتند. در این مورد علاوه بر کشور چین میتوان به تجربیات موفق تایوان، سنگاپور، هنگ کنگ، نیوزیلند، استرالیا و تاحدودی آلمان اشاره کرد. هنوز در شرایطی که نزدیک به اواسط ماه مارچ بود، این ویروس نتوانسته بود در کشورهای آمریکا، انگلستان و برزیل چندان شایع شده باشد.

گرچه از یک طرف جا دارد به وجوه مشترک ویژگیهای سه رهبر سیاسی کشورهای آمریکا، برزیل و انگلستان ، یعنی آقایان دونالد ترامپ، جایر بولسونارو و آقای بوریس جانسون، توجه ویژه نمود، زیرا که میدانیم از اواسط ماه مارس به بعد، نه تنها گستره مبتلایان به این بیماری در این کشورها با ضریب رشد بیسابقه ای آغاز به رشد و گسترش نمود، بلکه در شرایطی که کشورهای دیگر با آهستگی و پیوستگی در روند کاهش میزان مبتلایان و کشته شدگان مبتلا با این بیماری هستند، آمریکا متاسفانه از نظر کشته شدگان با فاصله ای به میزان بیش ار دو و نیم برابر از ایتالیا، در تعداد کشته شدگان در جایگاه اول قرار دارد، و انگلستان به فاصله ای اندک، دارد به جایگاه دوم نزدیک میگردد. این در حالی است که برزیل با سرعتی خیلی زیاد خود را  از پایین به بالای جدول نزدیک می کند.

علاوه بر دیوانه صفت و فاشیست ماب بودن این سه رهبر سیاسی، که مانند پیروان فاشیست خویش فکر میکردند آنها رویین تن هستند و این ویروس سرماخوردگی مانند ویروس های دیگر آمده و خواهد رفت، یا می گفتند که بهتر است بگذاریم تا این ویروس هم مثل دیگر ویروس ها بیاید و حدود شصت در صد مردم به آن مبتلا گردند، سپس کل جامعه در مقابل آن ایمنی خواهد یافت، یا اینکه مثل آقایان مایک پنس یا دونالد ترامپ که هنوز در مجامع عمومی مبتلایان به این بیماری، از جمله بیمارستان ها هم حاضر به پوشیدن ماسک صورت نهستند، چنین نمایان میکردند که آنها روئین تن هستند و ویروس بر آنها کاری نخواهد کرد.

ویژگی محوری این عرصه ها، چگونگی کسب سکوی اول در عرصه های مختلف، بخصوص پولسازی از موضوع ویروس کرونا و حفظ حاکمیت سرمایه داری کلان نئولیبرالی بر گرده دیگر کشورهای جهان است. یکی از این عرصه ها پولسازی میان مدت از طریق شرکت های داروسازی آنها است. به همان شیوده ای که نظام بهداشتی درمانی آنها در انحصار الیگاپولی مربوطه است. استراتژی بلند مدت پسا کرونا، در زمینه تهیه واکسن برای ویروس کرونا، یا مداوای آن و یا داروها و تدبیرهای مناسب برای پیشگیری از ابتلا به آن، در اکثر کشورهای جهان تلاش های ارزنده و فداکارانه و گسترده ای از طرف جامعه علمی، مدنی و با حمایت دولت ها در جریان صورت گرفتن است. منطق تجربی، علمی و عقل سالم حکم میکند که در درجه اول به کشورهایی که در زمینه مهار کردن و پیشگیری از شیوع بیماری تجربیات موفق تر داشته اند توجه کافی بشود. تجربیات علمی دانشمندان و متخصصین کشورهای مختلف، مخصوصا کشورهای با کارنامه موفق تر در مقابله با ویروس کرونا با همدیگر مبادله شده از طرق مختلف، از جمله سازمان های بهداشتی درمانی و علمی بین المللی، از جمله سازمان بهداشت جهانی مورد بررسی و مطالعه همه جانبه تری قرار گرفته شود تا جامعه علمی بتواند این دستاوردها را با بازدهی هر چه بیشتر در اختیار بشریت قرار دهد.

ما در این گیر و دار، با منش ویژه کشورهایی که همیشه میخواهند در سکوی اول رتبه جهانی قرار داشته باشند، رو در رو هستیم شرکت های داروسازی انحصاری این کشورها و در رأس آنها شرکت های داروسازی آمریکائی، در کنار ریاست جمهوری محترم کشوری که میخواهند همیشه و در تمام عرصه ها رتبه اول را به خود اختصاص بدهند، در این عرصه هم در تلاش هستند تا سکولای رتبه نخست را به خود اختصاص داده باشند. آقای رئیس جمهوری آمریکا که دیروز تجویز میکرد تا مردم به خودشان مایع ضد عفونی کننده تزریق بکنند، یا جلو آفتاب بخوابند تا از قید این ویروس رها گردند، امروزه از طریق تجویز داروهای امتحان پس نداده ای از قبیل "وندلسیم" با سی درصد احتمال تأثیرگذار، کند کنندگی و غیره، بعنوان اولین داروهای معجزه گر کشف شده در دنیا توسط شرکت های داروسازی آمریکائی سفره های خویش را پهن کرده و در تلاش هستند تا از وحشت ایجاد شده در میان هفت میلیار جمعیت کره زمین بواسطه هجوم این ویروس کشنده، اقدام به پولسازی و سودجویی در عرصه جهانی از مرگ و میر آفریده شده توسط بیماری خوان و مان برانداز ویروس کرونا بنمایند.

آیا در عرصه مبارزه جهت پیشگیری، مقابله، درمان و تهیه واکسن بیماری ویروس کرونا، در کشورهای پیشرفته صنعتی دیگر جهان از جمله آلمان، فرانسه، اسپانیا، ایتالیا، روسیه، چین، انگلستان و غیره هیچ دستاورهای شایانی بدست نیامده است که قابل توجه، مطالعه و سرمایه گذاری بوده باشند. بزرگترین کشور صنعتی جهان، که هنوز بیشتر تولیدات صنعتی خود را در خارج از مرزهای خود انجام میدهد، و همین دیروز پرستاران آمریکائی به دلیل نداشتن پوشش های ایمنی لازم در بیمارستان ها دست به اعتصاب زده بودند، به ناگاه با معجزه های نوینی به میدان می ایند که گویا آنها با اولین و بهترین و مناسب ترین کشف های داروئی با کارآمدی موثر تنها سی درصد در جهان میخواهند بعنوان تنها داروی موثر تولید شده توسط شرکت های داروئی آمریکائی به میدان بیایند.

فلسفه اخلاقی ورشکسته ای که با سیاست های ویژه خویش، قربانیان ویروس کرونا را از بی خانمان های خیابان نشین، از زندانیان در بند، از کارگرانی که مجبور به کار روزمره هستند، از اقلیت های قومی و مهاجرین و فقیران حاشیه نشینان جامعه میگیرد. آمریکائی که به مکزیک فشار می آورد تا کارخانجاتی را که مالک آنها آمریکائی هستند در آن کشور باز نگهدارد تا کارگران در آن کار بکنند، از اخلاقیات ورشکسته ای که به صدهزار کشته در کشور خویش با خرسندی رضایت میدهد، و از ایجاد سودآوری برای شرکت های داروسازی در شرایط حاکمیت این کمپانی ها بر نظام بهداشتی کشور سیصد و سی میلیون نفری حمایت میکند. در فردای ویروس کرونا چه انتظاری میتوان داشت.

بوریس جانسونی که موقع شیوع ویروس کرونا میگفت که یک سرما خوردگی بیش نیست و مثل دونالد ترمپ، در زمینه پیشگیری های زودهنگام بصورت اضطراری به میدان آمده و عمل نماید، خود در اثر ابتلا به این بیماری تا لب مرز مرگ رفتن باعث شد تا اندکی به جدی بودن قضیه پی ببرد و وقتی خواست اقداماتی جدی انجام بدهد، که دیگر خیلی دیر شده بود. جایر بولسونارو برزیل هم مثل اربابان خویش دونالد ترمپ و بوریس جانسون به همان وضعیت مشابه دچار شده است و با کمال تاسف رشد مبتلایان و کشته شدگان در کشور برزیل هم با چنان ضریب خیلی بالایی در روند صعودی است که میتواند در روزها و هفته های آینده از پایین های جدول، خود را به رده های خیلی بالای قربانیان این ویروس برساند.

وقتی سازمان بهداشت جهانی هشدار خود در زمینه پیشگیری از این ویروس را در ماه ژانویه به تمامی رهبران سیاسی این کشورها داده بود، آنها تا ماه مارچ، نه تنها برای مقابله با آن آمادگی نداشتند، بلکه اصلا معتقد به مقابله با آن نبوده و آن را باصورت یک ویروس سرماخوردگی عادی تلقی میکردند، امروزه هر جا که فرصت یافتند، تلاش میکنند تا با اتکا به زور بازوهای امنیتی خویش، تقصیر را به گردن دولت چین بیاندازند، که چرا از روزهای اول جلو این ویروس را نگرفت و اجازه داد تا آن به کشورهای دیگر سرایت بکند. چگونگی حفظ هژمونی سرمایه داری مالی کلان امپریالیستی به رهبری آمریکا بر کل جهان در فردای پسا کرونا موجب میگردد تا هر از چندگاهی که در این بلبشوی کشتار کرونا فرصتی گیر آوردند، بر طبل های اتهام زنی و دشمن تراشی میپردازند. هنوز ماشین های تبلیغاتی آنها در این عرصه ها با قدرت تمام به کار نیافتاده است.

در شرایطی که بحران اقتصادی اجتماعی ناشی از شیوع ویروس کرونا ممکن است ابرقدرت اقتصادی جهانی را از رتبه اول به پایین بکشد، آیا دندان های امنیتی این امپریالیست پیر، دیگر آن برندگی سابق را خواهند داشت تا بازهم امنیت جهانی را به خطر بیاندازد؟ شواهد حکم میکند که استعمار پیر و امپریالسیم پیر تنها راه برون رفت از این بحران را در ایجاد بحران های امنیتی جنگی منطقه ای می دانند. آیا آنها باز هم قادر خواهند بود با کشورهای چین، یا روسیه ونزوئلا، کوبا یا ایران و غیره در این عرصه ها سرشاخ گردند.گرچه اتهام و افتر زدن های آنها از همان روزهای اول آغاز شده است، امیدواریم که کار به مرحله ی سرشاخ شدن های امنیتی نرسد. در هر صورت شعار تمامی نیروهای آزاده جهانی در عرصه بین المللی، صلح و احترام متقابل است. ما در کنار نیروهای صلح، همکاری، سعادت و ترقی اجتماعی قرار میگیریم.

دیدگاه‌ها

دنیز ایشچی

درود و سپاس مراد عزیز بخاطر توجه به مقاله.
منظور از پاراگراف آخر این است که سیاستهای جهانی آمریکا و انگلیس در کنار هم برای برون رفت از بحران های کلان اقتصادی، مانند همین بحران اقتصادی پسا کرونا، که در راه میباشد، دست یازیدن در به راه انداختن جنگ های منطقه ای میباشد. اقتصاد جنگی پولسازترین و پر منفعت ترین نوع کاسبی آنها به قیمت کشتار، ویرانی و آواره کردن میلیون ها نفر میباشد. 
این پاراگراف این سوال را طرح میکند، که آیا دندان های  امپریالیسم پیر آمریکا و انگلیس، برندگی سابق را دارد، یا نه؟ 

پ., 07.05.2020 - 06:05 پیوند ثابت
مراد

تااینجاکه ازهیچ جنایتی آمریکاوانصارش روگردان نیستندحرفی نیست ولی پاراگراف آخررامتوجه نشدم اسم چندکشوری که آوردی سیاست آمریکاقبل ازکرونا هم بودولی حمله کردن وغارت کردن رافقط برای کشورهای ضعیف مانندایران وونزوئلا میگذاردوسیاست هایش مقابل کوباچین وروسیه ازقبل همان بود.ولی این کرونا یک چیزدیگرراروشن کردکه تمام کشورهای سرمایه هرکدام چوب خودش رامیزندوحتی اتحادیه اروپا هم یعنی هیچ.اینکه ممکن است تولیدیک کالا درکشورهای زیادی بگرددبه معنی سرمایه داری جهانی نیست کرونا این قضیه راخیلی روشن کرد.اگرسرمایه جهانی بودمتحدهم درمقابل کروناعمل میکردند.به معنی خوردن وچپاول هرکس به قدرقدرت وتوانش درسطح جهانی ونه اینکه به توافقی رسیده اند که چگونه تولیدجهانی داشته باشند.

س., 05.05.2020 - 18:10 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید