در بررسی رویداد سیاهکل و پیکار مسلحانۀ فداییان خلق، بررسیها یا در سمت توجیه و تأیید هستند یا در سمت رد و نفی. اما اگر رویداد و رزم پژوهشگرانه بررسی شوند و از دیدگاه ایران و نیازهای مردم آن، آنگاه هم خوب وهم بد آن آشکار می گردد، همچنان که در بررسی هر رویداد مهم دیگر در تاریخ.
معاون حقوقی ریاست جمهوری اخیرا با صدور بخشنامەای کە بی شباهت با قانون بردەداری نیست در واقع حکم ابطال قوانین و مقررات کار را صادر نمودە است. در بخشنامە مذکور همە اختیارت قانونی ناظر بر مناسبات کار و سرمایە بە طور یکطرفە یکجا بە کارفرما یان واگذار گردیدە تا با آسودگی و بدون نگرانی مانند بردگان با کارگران رفتار کنند. تعیین مزد، شرایط استخدام، ساعات کار، قرارداد های استخدامی، بیمە، حق اخراج همگی بە کارفرمایان واگذار شدەاند.
تصادفی نیست که چنین روندی صدای اعتراض سایت جماران را در آورد و از این که نام «خمینی کبیر» در بیانیه و قطعنامه مراسم از قلم افتاده یا انداخته اند، لب به انتقاد به گشاید!: درحالیکه از رهبر انقلاب سه بار با عنوان و اسم و القاب نام برده شده و حتی از شهید سلیمانی و ابو مهدی مهندس هم ذکر خیر رفته است، اصلا به نام بلند خمینی کبیر اشاره نشده است.
دشواری ارزیابی از تأثیر این قبیل فرصت های جدید برای کسب درآمد تا حدودی این است که بدون استثنا در دوره هائی عرضه می شوند که بیکاری بالاست، مسئلۀ بازسازی سریع بازار کار در میان است، حقوق کار و حمایت ها در حال تلاشی اند، دستمزد واقعی در حال کاهش است و سهم نیروی کار از درآمد ملی در کشور (ایالات متحده) به پایین ترین سطح تاریخی خود رسیده است.
٤٣ میلیون عضو سازمان تامین اجتماعی کە نیمی از جمعیت کشور هستند نباید اجازە دهند با یک بخشنامە دولت تعیین حق بیمە، درمان و بازنشستگی شان را فدای منافع مشتی سرمایەدار طعماع نو کیسە و فاقد تعهد اجتماعی و انسانی کە، ارزشی برای رفاە و سلامت اکثریت جمعیت جامعە قائل نیستند و فقط در فکر بردن سود و سهم بیشتر از منابع عمومی و درآمد جامعە هستند بنماید.
کارگران هپکو کە از خلف وعدەها و پیمان شکنی های پیاپی مسئولین دولتی و تامین اجتماعی مالک جدید هپکو بە تنگ آمدەاند و نگران سرنوشت شغلی و معیشتی خود هستند در روزهای ١٨ و ١٩ بهمن در اراک و تهران سە تجمع اعتراضی تازە برگزار کردند. دو تجمع کارگران در تهران و در مقابل مجلس و تامین اجتماعی و یک تجمع نیز در اراک برگزار شد. کارگران معترض و نگران در هر سە تجمع خود خواستار تهاتر کردن بدهی هپکو و اجرای فوری توافق چند هفتە پیش مسئولین بر سر تهاتر کردن بدهی کارخانە شدند.
یک روز پاییزی، مانند روزهای عادی دیگر در کارگاه مشغول کار بودم، یکی از کارگران کارگاه که نامش رسول بود، صدایم کرد که "تلفن تو را میخواهد".عرق سردی بر سر و صورت من نشست. چه کسی ممکن است اینجا با من کار داشته باشد. یکی دو نفر بیشتر از محل کار و زندگی من خیر ندارند، آنها هم هیچ موقع با من در محل کار تماس تلفنی نمیگیرند. تلفن را که برداشتم، صدای رفیق "ر" از "کمیته شهر " خودمان بود.