کار کودک، تحصیل، گزینه های سیاستگزاری بخش یازدهم

5. ساختار مدل، تحقیق و نتایج – بقیه

5. مخارج آموزش عمومی همواره و در همه جا تأثیر بیشتری بر ثبت نام کودکان کار در دورۀ ابتدایی دارد تا در دورۀ متوسطه. از این نمی توان الزاماً نتیجه گرفت که مخارج دبیرستان یک نقطۀ ضعف [در مقابله با کار کودک] است. محتمل‌تر این است که پیش رفتن از دورۀ ابتدایی به متوسطه به چندین عامل اضافی دیگر بستگی دارد و نه صرفاً به هزینه‌های آموزشی. مثلاً این عوامل می توانند فاکتورهائی چون تقاضا و همچنین فواصل مدرسه باشند که اغلب برای دوره متوسطه بیشتر از دوره ابتدایی است. بنابراین، هزینه های عمومی دورۀ دبیرستان در حالی که قطعاً یک عامل دخیل است، اما ممکن است عاملی قوی در توضیح افت ثبت نام های دبیرستانی نباشد.
6. عوامل اقتصادی تأثیر بیشتری بر ثبت نام متوسطه دارند. مثلاً اگر کشوری درآمد سرانه بالاتری داشته باشد، قاعدتاً ثبت نام دبیرستانی نیز در آنجا بالاتر خواهد بود. این ممکن است از آنجا ناشی شود که در زمان فرستادن کودک به تحصیلات متوسطه، خانواده ها فرصت های اقتصادی بالقوه کشور را در نظر می گیرند؛ انتظاری دایر بر آن که این فرصتها کمک خواهند کرد که آموزش امروز به درآمد بیشتری برای فردا بیانجامد. همچنین، بدیهی است که "هزینه فرصت" آموزش متوسطه به دلیل قابلیت بیشتر کودک برای کسب درآمد و هزینه های بالاتر در دبیرستان بیشتر خواهد بود. کودکان دبستانی ممکن است هزینه فرصت نسبتاً پایین و همچنین هزینه مستقیم آموزش کمتری داشته باشند.

5.1   گزینه های سیاستی

نتایج بالا گزینه های سیاستی زیر را پیش می نهند:

• الزام به این که کودکانی که واقعاً یا بالقوه در معرض کار کودک اند، از طریق حمایت از درآمد خانواده و سایر حمایتهای موجود، به عنوان گروه هدف منظور شوند. چنین حمایتی می تواند ناظر به تأمین امکان حضور کودکان در مدرسه باشد. روشن است که چنین حمایتی برای دستیابی به اهداف "آموزش برای همه" و اهداف "توسعۀ هزاره در آموزش و پرورش" ضرورت دارد. در این چارچوب، توجه بیشتر به دختران آسیب پذیر ضرورت مضاعف دارد.
• بودجۀ دولت برای آموزش تأثیر تعیین کننده ای در ثبت نام کودکان در دورۀ ابتدایی دارد. شایان ذکر است که این بودجه تأثیر بیشتری بر ثبت نام دختران نسبت به پسران در دورۀ ابتدائی دارد. این واقعیت نشان‌دهنده حساسیت بیشتر فرزندان دختر به مسئلۀ تأمین [خانواده] است. توجه بیشتر به نیازهای کودکان دختر در مدارس و امکانات مدارس برای آنان اکیداً توصیه می شود.
• برنامه های آموزشی رسمی یا جایگزین/غیررسمی برای دخترانی که به دلیل شرایط خاص زندگی از جمله کار کودک، فقر، سوء استفاده یا استثمار از تحصیل باز مانده اند یا ترک تحصیل کرده اند، برای شکستن چرخه بیسوادی زنان و تخصیص منابع مناسب به این دست برنامه های آموزشی رسمی یا جایگزین/غیررسمی. همچنین برپائی کمپینهای حمایتی و برنامه های ناظر بر جامعه برای کمک به ریشه کنی تبعیض جنسیتی در مدارس، خانواده ها و در کل جامعه مهم اند. جوانب مربوط به این قبیل حمایتها در گزارش تحقیقات مربوطه به دست داده شده اند؛ جوانبی چون برنامه ریزی انعطاف پذیر، افزایش ایمنی مدارس، حضور معلمان زن، وجود امکانات بهداشتی و سلامتی جداگانه برای دختران، فاصلۀ خانه تا مدرسه، ...
• محیط اقتصادی یک عامل تعیین کننده بسیار با اهمیت برای ثبت نام در دورۀ متوسطه است. محرز این است که دولت باید بر ساخت مدارس متوسطه تاکید کند، اما همچنین اطمینان حاصل کند که محیط اقتصادی انگیزه هایی را برای والدین ایجاد می کند تا کودکان را به مدرسه راهنمایی و متوسطه بفرستند. لازم به ذکر است که تقاضا برای آموزش متوسطه ممکن است از محیط اقتصادی فراتر نرود. این به معنای کاهش هزینه های عمومی در آموزش متوسطه نیست. برعکس، می تواند به این معنا باشد که ایجاد فرصت برای رشد درآمد سرانه نیز اقدام خانواده‌ها برای فرستادن کودکان شان به دبیرستان را تقویت کند.