رفتن به محتوای اصلی

نقش اتحادیە های کارگری در پاسداری از دمکراسی و عدالت اجتماعی

نقش اتحادیە های کارگری در پاسداری از دمکراسی و عدالت اجتماعی

بدنبال اعلام کودتای نظامی در کرە جنوبی با وجود ناکام ماندن کودتا بزرگترین اتحادیە کارگری این کشور از روز گذشتە با خواست برکناری رئیس جمهور کودتاچی و دولت اعتصاب و اعلام کردە تا رسیدن بە این هدف اعتصاب خود را ادامە خواهد داد. 
"بزرگترین تشکل کارگری کره جنوبی (کنفدراسیون اتحادیه‌های کارگری کره «KCTU») در وب سایت خود اعلام کرده است که یک اعتصاب سراسری نامحدود را تا زمان استعفای رئیس جمهور یون سوک یول شروع کرده و تا تحقق این مطالبه اعتصاب ادامه خواهد داشت"
اعلام خبر کودتا در کرە جنوبی برای خیلی ها بخصوص آنهایی کە از عینک رسانە های طرفدار سرمایە داری کە سعی می کنندهمە چیز را در این کشور خوب و عالی جلوە دهند بە رویدادهای این کشور نگاە می کنند غیر منتظرە بود. 
گزارشاتی کە بعد از شکست کودتا از سبب و علل کودتا در این کشور منتشر شد ناخواستە گوشە هایی از آنچە را در کرە جنوبی می گذرد نمایان ساخت و از نارضایتی وسیع مردم و پارلمان از دولت حاکم پردە برداشت. 
علت کودتا شکست سیاستهای دولت محافظە کار و نگرانی دولت از از بابت از دست دادن قدرت بواسطە نارضایتی وسیع مردم خاصە کارگران از سیاستهای محافظە کاران حاکم بودە است. 
اعلام اعتصاب از پیش سازماندهی شدە کارگران بزرگترین شرکت راە آهن کرە کە قبل از کودتا توسط اتحادیە کارگران این شرکت برای روز گذشتە برنامە ریزی شدە بود، خبر از نارضایتی کارگران از سیاستهای محافظە کاران حاکم می دهد:
"کارگران بزرگ‌ترین شرکت راه‌آهن کره‌جنوبی KORAIL نیز دست به اعتصاب نامحدود خواهند زد و خواهان افزایش حقوق خود خواهند شد که مدت‌هاست وعده آن را دریافت کردند. کارگران می‌گویند این رویداد صنفی البته قبل از اعلام حکومت نظامی و راهپیمایی‌های گسترده در پایتخت کشور برنامه ریزی شده بود و بیشتر ناشی از وخامت اوضاع اقتصادی است"
اعلام اعتصاب فوری و نا محدود بزرگترین کنفدراسیون کارگری کرە جنوبی بلا فاصلە بعد از انتشار خبر کودتا نیز وجود نارضایتی گستردە در میان کارگران از وضعیت دستمزد ها بازتاب می دهد. 
وجود نارضایتی تا حد مبادرت بە اعتصاب در میان کارگران کرەای در حالی است کە سرمایە داران حاکم بر این کشور بواسطە همسایگی با نیمە شمالی کرە و دشمنی با آن از حمایت های سخاوتمندانە امریکا و بسیاری از کشورهای پیشرفتە صنعتی برخوردار است وکارگران این کشور صنعتی و پیشرفتە با وجود درآمدهای بالای صاحبان صنایع از دستمزد ها و شرایط کاری خود رضایت ندارند. 
اتحادیە های کارگری کرە نظر بە سابقە درخشان مبارزاتی خود در دوران حاکمیت حکومتهای نظامی کە خود بە همراە جنبش دانشجویی نیرومند و رزمندە کرە در برانداختن رژیم نظامی در این کشور و فراهم کردن زمینە استقرار دمکراسی نقش اصلی را بە عهدە داشتند در عین پیگیری مبارزات و مطالبات خود علیە کودتای نظامی کە بیشترین تهدید را برای اتحادیە های کارگری دارد مبارزە می کنند. 
درست است کە نە در کرە جنوبی و نە در سایر دمکراسی های بورژوازی حقوق کارگران حتی با وجود اتحادیە های کارگری آنطور کە بایستە است رعایت نمی شود و کارگران معمولا بدون توسل بە اعتصاب قادر بە بهبود شرایط و حقوق خود نیستند، ولی در اکثر این کشورها اتحادیە های کارگری نقش بی بدلیل در استقرار و حفظ دمکراسی و تلاش برای تعمیق دمکراسی های موجود دارند. 
فعالیت های اتحادیە کارگران تونس علیە نظام دیکتاتوری و استقرار دمکراسی در جریان بهار عربی، نقش اتحادیە های کارگری افریقای جنوبی در برچیدن بساط رژیم آپارتاید، نقش اتحادیە های کارگری در مبارزە علیە حکومت های نظامی و استقرار نظام پارلمانی دمکراتیک در برزیل و در کشورهای دیگر اهمیت و نقش اتحادیە ها در استقرار دمکراسی و حفظ و تعمیق نظام های دمکراتیک را نشان می دهد. 
همە ی این تجربیات بە ما نشان می دهد کە بدون اتحادیە های کارگری نە مبارزە با استبداد بە نتیجە مطلوب می رسد و نە استقرار دمکراسی و آزادی های اولیە فرصت رشد و نمو پیدا می کند. درست است کە در نظام های دمکراسی هم مبارزە طبقە کارگر برای رفاە و عدالت اجتماعی ادامە پیدا می کند و تابعی از کم و کیف سطح سازمانیافتگی طبقە کارگر در اتحادیە ها و احزاب کارگری است، ولی بهر حال پیگری مطالبات و مبارزات قبل از همە در شرایط کنونی مستلزم استقرار دمکراسی  در نظام های دیکتاتوری است. 
در ایران ما نیزنە برچیدن بساط استبداد ولایی بدون وجود اتحادیە های کارگری میسر است و نە استقرار دمکراسی و آزادیهای اولیە ونە رفاە و عدالت اجتماعی دست یافتنی است. در دهە ٢٠ کە کارگران و مزد و حقوق بگیران توانستند با تشکیل اتحادیە های کارگری و متشکل شدن در شورای متحدە  خود را سازمان دهند موفق شدند نخستین قانون کار نسبتا جامع کشور را بە حکومت تحمیل کنند و نقش غیر قابل انکاری در تحولات دمکراتیک دهە ٢٠ ایفا کنند. در هنگام شروع انقلاب بهمن کارگران بە دلیل اینکە فاقد اتحادیە های مستقل و فراگیر و بە تبع آن تجربە فعالیت اتحادیە ای اندکی داشتند با وجود تلاشهای اولیە برای سازمان دادن خود بە سرعت سرکوب شدند و دیکتاتوری در غیاب اتحادیە ها توانست مستقر شود و هم قوانین کار بە دلیل نداشتن اتحادیە مورد تاخت و تازە قرار گرفت و نابود شد. اکنون نیز اگر طبقە کارگر نتواند خود را در اتحادیە های نیرومند متشکل کند، فردای بهتری در انتظارش نخواهد بود. اگر اتحادیە های کارگری در دوران سلطە دیکتاتوری های نظامی و رژیم آپارتاید، در کرە جنوبی، برزیل، اسپانیا، ترکیە، و در کشورهای دیکتاتور زدە دیگر توانستند بوجود بیایند، در ایران نیز اگر چنین نشدە بیش از هرچیز، حاکی از ضعف ما و جنبش های مردمی است. 
 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید