بە دنبال برگزاری موفقیعت آمیز مجمع عمومی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران کە اخیرا با شرکت ١٥ تشکل فعال در فضای مجازی و در فضایی دمکراتیک برگزار شد، تعرضات تبلیغاتی از سوی برخی تشکل ها کە فاقد پایگاە و پشتوانە در میان معلمان هستند و بە گفتە بعضی از اعضا و فعالین مبارز و سرشناس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان جریان "انحلال طلب هستند"، تبلیغاتی علیە برگزار کنندگان مجمع عمومی با هدف بی اعتبار نشان دادن مجمع و تصمیمات آن شروع شدە است.
جریان مذکور برگزاری مجمع بصورت مجازی را خلاف اساسنامە عنوان کردە است. تا کنون محمود بهشتی لنگرودی از فعالین و اعضای با سابقە و مبارز و از سازماندهندگان مبارزات معلمان و جعفر ابراهیمی سخنگو و یکی دیگر از رهبران با سابقە و سازماندهنگان تشکلهای صنفی مستقل بە اتهامات ناروایی کە از طرف مخالفان مجمع عمومی وارد شدە بطور مبسوط در کانال تلگرامی شورای هماهنگی تشکلهای فرهنگیان پاسخ دادە و اتهامات مخالفین را رد کردەاند.
برگزاری مجمع عمومی بە صورت حضوری در شرایطی کە سرکوب تشکلهای مستقل معلمان همچنان تداوم و حتی تشدید شدە است، نە عملی و نە عاقلانە است. سازماندهی مجمع عمومی سە روزە در فضای مجازی با شرکت نمایندگان رسمی ١٥ تشکل حاکی از قدرت و خلاقیت و ابتکار عمل رهبران تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران و تسلیم نشدن آنان بە شرایط استبدادی حاکم بر جامعە است.
برگزاری مجمع در چنین فضایی نشانە تعهد، وفاداری بە پرنسیب ها و اساسنامە و اهداف والای رهبران و اعضای این تشکلهاست. بهمین جهت نە تنها ایرادی بە این خاطر نمی توان بە آن گرفت گرفت بلکە باید برگزار کنندگان مورد تقدیر قرار گیرند. بنا بر این این ایراد بکلی بی معنی است و اگر از روی نیت سئو یا بهانە جویی نباشد، نشانە کج فهمی است.
این برخورد ها حتی اگر منشاء حکومتی هم نداشتە باشد، عملا بە نفع سرکوبگران و کسانی است کە طی دەها سال فرمانروایی شان بر کشور برای جلوگیری از تشکل یابی معلمان و کارگران و سایر مزد و حقوق بگیران از هر کاری کە از دستشان برآمدە کوتاهی نکردەاند. پروندە برخوردهای سرکوبگرانە بااعضا و رهبران تشکلهای اصلی و مستقل معلمان و فرهنگیان از جملە با برگزار کنندگان همین مجمع تصور می کنم سند گویایی از این واقعیت است.
از آن رو کە جنبش سندیکایی در ایران سابقە ی نسبتا طولانی دارد رژیم های دیکتاتوری همیشە نمی توانند نیات ضد تشکل و سندیکایی خود را مستقیما مطرح کنند بهمین جهت در کنار سرکوب کوشش کردە و می کنند با شگردهای مختلف مانند، تشکیل سندیکاها و تشکلهای قلابی و حکومتی و گماردن عوامل خود در راس آنها، نفوذ در تشکلهای مستقل مانند تشکلهای مستقل و ذینفوذ فرهنگیان کە نتوانستەاند بە وسیلە سرکوب بە حضور و فعالیت هایشان پایان دهند، تضعیف و بە اعتبار آنها لطمە وارد کنند.
در دورە رضا شاە رسما فعالیت سندیکاها و احزاب کارگری ممنوع شد. در دورە سلطنت محمد رضا تا سالهای آخر دهە بیست در اثر خلاء قدرتی کە بوجود آمدە بود اتحادیە ها و احزاب کارگری رشد و اثر گذار شدند. در دورە پس از کودتای ٢٨ مرداد پس از سرکوب اتحادیە ها و احزاب سندیکاهای قلابی دولتی و بی خاصیت را بر جای اتحادیە های واقعی پیشین نشاندند تا در کنار سرکوب فعالیتهای کارگری از آنها نیز بهرە بگیرند.
در جمهوری اسلامی همان وضع نعل بە نعل با تشکیل شوراهای اسلامی و انجمن های حکومتی دنبال و ادامە پیدا کرد و این تشکلها بە صورت بخشی از دستگاە سرکوب تشکلها و سندیکاهای مستقل مورد استفادە قرار گرفتند.
مشارکت تشکلهای حکومتی در سرکوب شوراها و سندیکا های واقعی ودر سرکوب سندیکاهای واحد و هفت تپە، گویای نقش و منظوری است کە برای آن تشکیل شدەاند. در مورد معلمان نیز سعی کردە و می کنند از همین حربە استفادە کنند، زیرا سرکوب تشکلهای معلمان بە رغم دەها سال سرکوب وحشیانە شکست خوردە است. این ترفند نیز بواسطە وجود رهبران توانا و آگاە و مدبر و مبارز تشکلهای مستقل معلمان قطعا شکست خواهد خورد.
تلاش برای تخریب تشکلهای صنفی فرهنگیان محکوم بە شکست است

افزودن دیدگاه جدید