در هفتم فروردین اعتراض صنفی مسالمت آمیز کارگران زحمتکش فصلی نیبر هفت تپە از طرف نیروهای حراست شرکت و عدەای از اوباشان چماق بدست محلی اجیر شدە توسط مدیران شرکت و نهادهای حکومتی مورد یورش قرار گرفت.
در جریان این یورش خشونت آمیز عدەای از کارگران مجروح و تعدادی نیز بازداشت شدند. چماقدارن در این یورش حتی خودروهای پارک شدە در محوطە شرکت را از تعرض در امان نگذاشتند و خسارات زیادی بە آنها وارد کردند.
علت اصلی این اعتصاب آنطور کە خبرگزاری ایلنا نقل کردە است، نگرانی کارگران از نداشتن امنیت شغلی بودە است کە با ورود ماشین آلات نی بری بر نگرانی کارگران بابت نداشتن امنیت شغلی افزودە است. نگرانی بواسطە تهدید امنیت شغلی در شهری کە امکان یافتن شغل بسیار اندک است البتەبە حق است. این نگرانی وقتی بیشتر می شود کە بعد از اخراج نە شغلی وجود داشتە باشد و نە بیمە بیکاری درستی.
اعتراض کارگران اگر بخاطر ماشینی کردن برداشت محصول باشد، باید گفت متاسفانە واقعیتی است کە نمی شود آن را کاری کرد. این اعتراض تداعی کنندە دورەای از ماشینی کردن تولید در انگلستان است کە باعث بیکار کردن کارگران می شد و برای مدتی اختلاف بین کارگر و کارفرمایان را بە دشمنی کارگر با ماشین تبدیل کردە بود و معلوم بود کە بە جایی کە بسود کارگر باشد رە پیدا نمی کرد.
کارگران پس از مدتی تلاش کە با شکستن و از کار انداختن ماشین ها همراە بود سر انجام دانستند کە باید در جستجوی راەهای تازەای باشند.
در آن موقع صنعت در انگلستان بە شدت در حال رشد بود و کارخانە های تازەای تاسیس می شدند کە بە رغم ماشینی بودن، مشاغل تازەای ایجاد می کردند و عدەای از بیکاران را جذب می کردند. در آن ایام بود کە بواسطە گسترش اعتراضات بیکاران موضوع بیمە و قوانین کار بتدریج در انگلستان شکل گرفت و رشد کرد.
در ایران امروزی اما قضیە روندی معکوس در جریان است، از سویی بە گفتە کارشناسان مستقل ٦ میلیون بیکار وجود دارد و شمار بیکاران رو بە افزایش دارد، از سوی دیگر حقوق بیکاری بە حداقل رسیدە و بە شدت محدود و سخت شدە است، بهمین خاطر برای اکثر کسانی کە مشاغل خود را ناخواستە از دست می دهند، نە شغل تازە وجود دارد و نە بە ٩٠ درصد آنها حقوق دوران بیکاری می دهند.
حتی اگر کارگران بیکاری بیمار بشوند خودشان باید هزینە دارو و درمان خود را پرداخت کنند. بیکاری در ایران بویژە برای آنهایی کە متاهل هستند و زن و بچە دارند، حکم محکومیت بە زندان با اعمال شاقە و برای عدەای حکم اعدام را دارد.
متاسفانە وضعیت نیز سال بە سال بدتر می شود، شمار کارگرانی کە نە بیمە دارند و نە امنیت شغلی سال بە سال بیشتر می شود. بسیاری از کارماها یا کارگران خود را بیمە نمی کنند و اگر بیمە می کنند بر مبنای حداقل حقوق بیمە می کنند. بهمین دلیل کارگر وقتی بیکار می شود تحت پوشش بیمە بیکاری نیمە بندی کە وجود دارد قرار نمی گیرند و وقتی هم کە بازنشستە می شوند مستمری هایشان بە شدت کاهش پیدا می کند و با حقوقی کە می گیرند نمی توانند هزینە های زندگی خود را تامین کنند. دولت نیز نە تنها سهم ٣ درصدی خود بە تامین اجتماعی را سالهاست ندادە است، بلکە با دستبرد مداوم بە اندوختە های تامین اجتماعی این سازمان را در معرض ورشکستگی قرار دادە است. کار بجایی رسیدە است کە بیمە شدگان مجبور هستند بخش عمدە هزینە های دارو و درمان خود را بدهند و اگر پول آن را نداشتە باشند مجبورند از خیر دارو و درمان بگذرند.
در چنین اوضاع و احوالی کە غارتگران و دزدان حاکم بوجود آوردەاند روشن است کە بیکاری و نداشتن امنیت شغلی و اجتماعی برای کسانی کە بە راحتی آب خوردن اخراج می شوند تا چە اندازە دردناک و رنج آور است.
فشار بە کارگران در هفت تپە اما سویە های دیگری هم دارد و آن مجازات کارگرانی است کە با مبارزات درخشان خود توانستند پردە فساد های نجومی ناشی از خصوصی سازی را بر افکنند و کارخانە را از غارتگران پس بگیرند. اکنون کە دوبارە زمزمە خصوصی سازی هفت تپە شروع شدە، گسیل چماقدران برای سرکوب مشتی کارگر زحمتکش کە خواستی غیر از تامین امنیت شغلی شان ندارند و بە راە انداختن بحث عرب و عجم مقدمەای برای فراهم کردن زمینە واگذاری کارخانە، بە یکی از سرکردگان مافیای حاکم است. گویااین بار قرار است واگذاری با چوب و چماق و تفنگ انجام شود.
افزودن دیدگاه جدید