رفتن به محتوای اصلی

بحران مسکن و نقش فراموش شدە تعاونی های مسکن

بحران مسکن و نقش فراموش شدە تعاونی های مسکن

بحران مسکن و نقش فراموش شدە تعاونی های مسکن

یکی از رسانە روز گذشتە گزاشی را بە گرانی هزینە مسکن اختصاص داد و در بخشی از آن نوشت:

"در مناطق کم‌درآمدتر (مناطق ۹ تا ۲۰)، میانگین اجاره ۲۵ میلیون تومانی (ودیعه ۵۲۱ میلیونی + اجاره ۸.۲ میلیونی) نیز نشانگر یک پارادوکس است: حتی حاشیه‌نشینان تهران هم دیگر نمی‌توانند «ارزان» اجاره کنند! حال آنکه این ارقام در تقابل با حداقل دستمزد ۱۱.۶ میلیون تومانی یک کارگر (با دو فرزند) و حق مسکن ۹۰۰ هزار تومانی، سیاست‌های معیوبِ حمایت از نیروی کار را عریان می‌کند. حق مسکنی که تنها ۷.۷ درصد از اجاره ماهانه در مناطق کم‌درآمد را پوشش می‌دهد، نه حمایت، که توهینی نظام‌مند به طبقه کارگر است. آناتومی فروپاشی طبقه متوسط در مسکن با چهار ستون شکست در مدیریت بحران"

در گزارش بە زوایای دیگر بحران مسکن اشارە شدە است و راە کارهایی مانند نظارت دولت، وضع مالیات تصاعدی، ساختن مسکن اجتماعی و غیرە را ارائە می دهد کە البتە نە برای حکومت قابل پذیرش هستند و نە حتی اگر پذیرفتە هم بشوند، مشکل مسکن را کە نیاز بە اقدامات عاجل دارد، رفع می کنند.

از این نوع گزارشات گاە و بیگاە منتشر می شوند ولی از آنجا کە از چهار چوب راە حل های بازار فراتر نمی روند، کمکی بە رفع بحران نمی کنند. این بە معنی آن نیست کە راە حل هایی برای رفع بحران مسکن وجود ندارد. چرا راە حل وجود دارد و در تعدادی از کشورها کە بە مسکن صرفا بعنوان کالا نگاە نمی شود، دولت ها با ساختن مسکن اجارەای ارزان تا حدی از تبدیل آن بە بحران جلوگیری کردەاند. در ایران نیز می توانست از طرق مختلف مانند تقویت تعاونیها، کمک بە آنها، تمرکز زدایی و تقسیم عادلانە منابع و امکانات در سطح کشور از بحران مسکن جلوگیری کند. اما از آنجا کە همە چیز را از دستمزد گرفتە تا بهداشت و درمان بە دست نامرئی معجزە گر بازار و ترویج آن توسط رسانە های مدافع بازار آزاد سپردە است، در زمینە مسکن نیز بە مانند مسائل دیگر بە چنان بحرانی رسیدە کە سرو صدای رسانە های حامی بازار را هم درآوردە و آنها را نگران عاقبت کار کردە است.

کمبود و گرانی مسکن و بالا رفتن نامتعارف اجارە خانە در تهران و شهرهای بزرگ در وقوع انقلاب ٥٧ سهمی داشت. کمبود و گرانی خانە جمعیت بزرگی از کوچ کردگان بە تهران و کلان شهرهای دیگر را کە توانایی خرید و پرداخت اجارە بها را نداشتند، بە حاشیە نشینی و آلونک نشینی در حاشیە شهرها مجبور کردە بود. مناطقی مانند "زورآباد و افسریە" و وقایعی کە در ماە های منتهی بە انقلاب در آنها رخ میداد خود بە قدر کافی گویای این واقعیت غیر قابل انکار است.

هجوم همە روزە ماموران شهرداری با لودر بە آلونک ها و چهاردیواری های کە مردم بینوا در آنها ساختە بودند بر خشم مردم ساکن این مناطق کە اکثرا از روستاها و شهرهای کوچک بە تهران هجوم آوردە واز حداقل امکان زیستی محروم بودند افزودە بود و آنها را در آستانە انفجار قرار دادە بود. بهمین خاطر پای ژاندرمری و ساواک بە این محلات باز شد بود و گشت های ویژە برای سرکوب آنها تشکیل دادە بودند. آنها هم مانند رژیم اسلامی تصور می کردند با زور می توانند مشکل گرانی مسکن را حل کنند، ولی نتیجە ای خلاف انتظارشان گرفتند.

خمینی و روحانیون کە بە وضعیت و نارضایتی مردم ساکن این مناطق پی بردە بودند، از آن فرصت استفادە کردە و با دادن وعدە خانە و آب و برق رایگان یعنی درست همان چیزهای کە مردم از نبود آنها در رنج و فشار بودند، جمعیت کثیر حاشیە نشینان را بە دنبال خود کشاندند.

بعد از سقوط رژیم و بە قدرت رسیدن  رژیم جدید، ابتدا آخوندی بنام خسروشاهی را مامور ساخت و تهیە مسکن کردند او هم مرتب بە مردم وعدە میداد و سرگرم شان می کرد، اما بعد از مدتی کە رژیم توانست سرپای خودش قرار بگیرد، یواش، یواش وعدە مسکن رایگان و آب و برق مجانی رنگ باخت و قرار شد با تشکیل تعاونی های مسکن مردم را صاحب خانە کنند.

در قانون اساسی نیز هم تشکیل تعاونی ها بە رسمیت شناختە شد و هم تامین مسکن با کمک دولت مورد تاکید قرار گرفت و پیرو آن تعداد زیادی تعاونی مسکن توسط کارگران و کارمندان تشکیل و وارد فعالیت خانە سازی شدند.

در شروع کار دولت امکاناتی مانند زمین،وام، مصالح ارزان و خدمات شهری در اختیار تعاونی ها قرار می داد، اما رفتە رفتە این کمک ها کم و پس از مدتی قطع شد. نتیجە آن شد کە بسیاری از پروژە های تعاونی ها نیمە کارە باقی ماند و با افزایش تورم مصالح و هزینە های ساخت اعضای تعاونی ها مجبور شدند یا از خیر خانەهای نیمە کارە صرفنظر کنند و یا دارو ندارشان را خرج تکمیل آن کنند.

هم اکنون تعدادی از پروژە ساختمانی وجود دارند کە پس از ٣٠ سال بە دلیل قطع کمک دولت و گران شدن هزینە ساخت در اثر مرور زمان و افلاس مالکان آنها نیمە کارە و بە صورت غیر قابل سکونت باقی ماندەاند.

در زمان احمدی نژاد عملا بساط تە ماندە تعاونی ها برچیدە شد و سازمانی بنام مسکن مهر با وعدە تامین مسکن جای تعاونیها را گرفت و با وجود سرازیر شدن بیسابقە دلارهای نفتی مسکن مهر نیز بدون اینکە بتواند مشکل مسکن را حل یا حداقل تعدیل کند، فاتحە آن توسط دولت روحانی خواندە شد و دولت بکلی تامین مسکن برای مردم را کنار گذاشت.

دولت رئیسی نیز با وعدە ساخت ٣ میلیون مسکن شروع کرد و با آمار چند دە هزار بکار خود پایان داد. نتیجە عملکرد همە ی دولتها باعث وضعیت کنونی و بحران مسکن شدە کە گسترش حاشیە نشینی، کارتن خوابی، پشت بام خوابی و گور خوابی از پیامدهای اجتناب ناپذیر آن است.

بعد از ٤٦ سال  بە رغم وعدە خانە دار کردن همە ی مردم توسط خمینی مشکل مسکن از سال ٥٧ بسیار حادتر شدە است. البتە تعداد قصرها ی مجلل انصافا ١٠٠٠ برابر شدە است، اما قیمت مسکن بە حدی افزایش پیداکردە کە ٨٠ درصد از مردمی کە خانە ندارند قادر بە خرید آپارتمان های ٥٠ متری و بی کیفیت در مناطق پرت افتادە اطراف شهرها هم نیستند.

امروز یکی دیگر از روزنامە های اقتصادی از رکود بازار مسکن نوشتە بود. این روزنامە از میلیونها خانە خالی در تهران خبر داد. البتە معلوم نیست این خبر چقدر درست باشد، با این حال نشان دهندە کالا شدن مسکن و انحصار آن در دست عدەای است کە بعنوان انبوە سازان از آنها نام می برند. در واقع وقتی این همە خانە خالی وجود دارد، چرا باید عدە زیادی از مردم بە گورخوابی و کانتینر نشینی مجور شوند؟ در دو سە ماە اخیر اجارە خانە برای چندمین بار حداقل ٤٠ درصد افزایش یافتە است. معلوم نیست چرا با افزایش قیمت دلارمثل کرە و تخم مرغ و لبنیات بالا می رود، ولی با کاهش قیمت آن پایین نمی آید. چیزی نماندە کە مردم بی خانمان بساط رختخواب شان را در پیادە رو ها پهن کنند و از جوی های آب برای رفع حاجت استفادە کنند. این است همە ی آن چیزی کە از وعدەی خانە دار کردن مردم باقی ماندە است.

روز گذشتە کارگرانی کە از خلف وعدەهای پیاپی روسای سازمان مسکن جان بە لب شدەاند در قزوین وقتی دیدند شکایات شان بە جایی نمی رسد و خبری از اتمام خانە هایشان نیست پی کتک خوردن از نیروی انتظامی را بە تن مالیدند و تجمع کردند، بلکە قبل از ظهور فرج یکی از مسئولین مهر بە پیشانی برایشان کاری بکند. اما این بارنیز دست از پا درازتر پی کار شان رفتند. تنها چیزی کە نصیب شان شد انتشار چند جملە از اعتراض شان در خبرگزاری ایلنا بود کە آن هم بە تجربە معلوم شدە مفت خدا نمی ارزد.

" به گزارش خبرنگار ایلنا، تعدادی از کارگران متقاضی مسکن ملی در قزوین که روز گذشته مقابل ساختمان اداره مسکن و شهرسازی استان تجمع کرده بودند، درباره مشکلات خود گفتند: مشکل متقاضیان طرح ملی مسکن قزوین، بلاتکلیفی در تحویل آپارتمانهایی‌ست که قرار بود دولت دوساله تحویل دهد اما هم‌اکنون چندین سال از موعد اعلامی گذشته و به نظر می‌رسد این تاخیر ادامه داشته باشد"

اگر دولت بساط تعاونی های مسکن را بخاطر برادران انبوە ساز خود بر هم نمی زد و طبق قانون خودش امکانات در اختیار تعاونی ها قرار می داد، آیا مردم با چنین بحرانی مواجە بودند؟ جواب قطعا منفی است. کما اینکە تجربە یکی دوسال اول بعد از تشکیل تعاونی ها معلوم کرد کە تعاونی ها مناسبترین راە کار جلوگیری از بحران مسکن هستند. بنا بر این بحران مسکن مانند خیلی از بحرانهای دیگر ریشە در حاکمیت سود پرستان و سود خواهانی دارد کە افزایش سود برایشان بر رفاە و آسایش مردم ارجحیت دارد. تا این جماعت سر رشتە امور امارت اسلامی را در دست داشتە باشند،اگر تا عصر ظهور امام فرج هم طول بکشد، آش همان است و کاسە همان.

٥ اردیبهشت ١٤٠٤.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید