رفتن به محتوای اصلی

چرا هنوز این همه شغل وجود دارد؟ بخش دوازدهم

چرا هنوز این همه شغل وجود دارد؟ بخش دوازدهم
تاریخ و آیندۀ اتوماسیون کار

کندی سال‌های اخیر در رشد مشاغل پرمهارت – ادامه

در جستجو برای یافتن علت یا علل کند شدن رشد مشاغل پرمهارت در سال‌های اخیر، این پاسخ عنوان شد که اوتوماسیون، تکنولوژی اطلاعاتی، و پیشرفت‌های تکنولوژیکی به طور کلی در جایگزینی مشاغل و پر کردن جای وظایف مختلف سیر صعودی را طی می‌کنند و بنابراین در دورۀ مورد بحث ما شاهد نشستن اتوماسیون و فن به جای انسان‌هایی هستیم که به مشاغل حرفه‌ای، فنی و مدیریتی اشتغال داشته‌اند.

اگرچه نباید چنین احتمال و روندی را از نظر دور داشت، اما این پاسخ با الگوهای مربوط به سرمایه‌گذاری در کامپیوتر و نرم‌افزار همخوانی ندارد. اگر به واقع تکنولوژی اطلاعات در کار اشغال روزافزون جای کارگران پرمهارت باشد، آنگاه باید منتظر اوج‌گیری سرمایه‌گذاری شرکت‌ها در صنعت کامپیوتر، چه در بخش نرم- و چه در بخش سخت‌افزاری آن بود. در حالی که، چنان که منحنی نشان می‌دهد، در اوایل سال 2014 سهم سرمایه‌گذاری در ادوات و نرم‌افزارهای کامپیوتری حدود سه و نیم درصد از تولید ناخالص ملی بوده است؛ یعنی سهمی برابر سهم سرمایه‌گذاری در این بخش در سال 1995، در ابتدای دورۀ "دات.کام"!

به نظر من داده‌های این منحنی مبین اختلال موقت تقاضا برای سرمایه در تکنولوژی اطلاعاتی در نیمۀ دوم دهۀ 90 قرن گذشته است، که در سال‌های نخست قرن حاضر به سرعت تصحیح شده است. من تردید دارم که سقوط تند سرمایه‌گذاری در بخش اطلاعات بتواند فعالیت‌های نوآورانه را تعدیل کند، بلکه برعکس، چنین روندی نیاز گسترده‌تری به کارگران پرمهارت خواهد داشت.

چنان که پیشتر متذکر شده‌ام، تغییرات تکنیکی، مطلقاً تنها عاملی نبوده که در خلال 15 سال گذشته بازار کار را در امریکا تحت تأثیر قرار داده باشد. مثلاً کند شدن رشد دستمزدها و تغییرات در الگوهای اشتغال در بازار کار امریکا در سال‌های پس از 2000 و خاصه پس از 2007، مطمئناً به میزان زیادی با دو نوع عامل در سطح اقتصاد کلان همراه بوده‌اند. اولین عامل، اثر سیکل شغلی - مشخصاً در نتیجۀ ترکیدن حباب "دات.کام" در سال 2000 و فروریختن بازار خانه در سال‌های 2007 و 2008 است. هر دوی این رویدادها به کاهش حاد سرمایه‌گذاری و فعالیت‌های نوآورانه انجامیدند. دومین عامل، وجود اختلالات در استخدام نیروی کار در بازار کار امریکاست، که در اثر جهانی شدن شتابان، به خصوص سرریز شدن پردامنۀ واردات از چین، پس از پیوستن این کشور به سازمان جهانی تجارت، اثر معتنابهی بر بازار کار امریکا به جای گذاشت. برآمد سریع چین، به عنوان نخستین اقتصاد صنعتی صادرات بنیاد، عواقب عمیقی بر بازار کار در امریکا به جای گذاشت: کاهش استخدام و از میان رفتن مشاغل در بخش‌هایی از صنایع تولیدی امریکا که مستقیماً با واردات چین رقابت می‌کردند، و کاهش تقاضا برای کار در بخش‌های تولیدی و غیرتولیدی، که به عنوان تولیدگنندگان واسط، کالاهایی را برای صنایع پیش‌گفته تولید می‌کردند.

  • این عوامل خود به اشکال مختلفی با گسترش اتوماسیون و تکنولوژی مرتبط‌اند. پیشرفت در تکنولوژی‌های اطلاعاتی و مراوداتی تقاضا برای کار را در امریکا مستقیما و غیرمستقیم دستخوش تغییرات عمیقی کرده است. این پیشرفت، به نحو فزاینده و مقرون به صرفه‌ای، کار برون‌سپاری و اعمال نظارت و هماهنگی در روندهای پیچیدۀ تولیدی را، که بخش‌های مختلف آن در جاهای دور و جدا از هم انجام می‌شوند، برای شرکت‌ها میسر کرده است و شرایط رقابت را چه برای سرمایه و چه برای کار تغییر داده است. این تکمیل کنندگی چندجانبۀ علل و عوامل، تفکیک آثار "خالص" هر یک از این علل و عوامل را، چه به لحاظ نظری و چه به لحاظ عملی، بسیار دشوار کرده است.

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید