جمهوری اسلامی بالاخره پس از چند روز و زیر فشار افکار عمومی و شواهد انکارناپذیر وادار شد بپذیرد که هواپیما توسط سپاه پاسداران ساقط شده است و سقوط آن برخلاف تاکیدات تاکنونی سران حکومت، به دلیل «نقص فنی» نبوده است. واقعیتی که برای عاملان این حادثه از همان لحظهی نخست آشکار بود. اعلام این واقعیت پس از چند روز تاخیر، نشاندهندهی آن است که کتمان آن دیگر برای رژیم دروغ و جعل امکانپذیر نبوده است!
تاریخ جمهوری اسلامی، تاریخ دروغ، زورگوئی و کتمان جنایت علیه مردم ایران است. عدم شفافیت و وارونهسازی حقایق، کار همیشگی سران نظام بودهاست. هنوز جمهوری اسلامی مسئولیت جنایتی را که در سال ۶۷ در زندانها مرتکب شده است، قتل های سیاسی، کشتار مردم در خیزش های اعتراضی و … را به عهده نگرفتهاست. قاتلان مردم همچنان در راس امور هستند و خواب ارتقاء مقام حتی رهبری حکومت را در سر می پرورانند. در مورد سقوط هواپیمای اوکراین هم این رویه در پیش گرفته شد. حتی برخی از مقامات حکومت، روزنامهنگاران را تهدید کردند و احتمال سقوط هواپیما توسط موشک سپاه پاسداران را «جنگ روانی» علیه رژیم خود دانستند!
دروغگویی در مورد سقوط هواپیما و کشتار ۱۷۶ انسان، تنها مورد نیست. چند هفته پیش، در بیش از صد شهر، مردم را در خیابانها به گلوله بستند، اما تاکنون حاضر نشده اند تعداد قربانیان را نیز اعلام کنند. این بار هم، می خواستند به آمریکا «سیلی» بزنند، ولی بزرگ ترین سیلی را به مردم ایران و مسافران بخت برگشتهای زدند که گذرشان به این آب و خاک بلاکشیده افتادهبود. «سرداران» لازفزن و پر مدعایی که وعدهی پیروزی بر آمریکا ورد زبانشان است و سال هاست فضای جنگی را بر کشور ما حاکم نمودهاند، عقل و شعور، تخصص و مدیریت حداقلی هم نداشتند که مانع پرواز هواپیماهای مسافربری در شرایطی شوند که بقول خودشان هر لحظه منتظر حملهی«دشمن» بودند. آنها بدون آن که تدبیری برای امتناع از چنین خطاهای جبران ناپذیری مثل ساقط نمودن هواپیمای اوکراین و کشتار هموطنانمان و دیگر مسافران آن بیندیشند، به موشک پرانی پرداختند. موشکهای آنها در عراق کسی را نکشت، اما پدافند آنها در خاک کشوری که قرار بود از مردم دفاع کنند، جان ۱۷۶ تن را گرفت.
دروغ و جعل اخبار در جمهوری اسلامی به یک رویهی دائمی تبدیل شدهاست: دروغ به ملت،حفظ مصلحت نظام! اما این بار از آنجا که پای شهروندان غیرایرانی نیز در کار بوده است، این سیاست تزویر و دروغ جمهوری اسلامی دیگر جواب نداد. با پی گیری نهادهای جامعهی بین المللی، روشن شد که سقوط هواپیما به دلیل نقص فنی نبوده است و تلاش های جمهوری اسلامی برای وارونه سازی حقایق، با ورود متخصصان بین المللی با شکست مواجه شد. پس از آن بود که مسئولان ناچار به اعتراف به سرنگونی این هواپیما توسط پدافند سپاه شدند. مسئولین خط هوائی اوکراین نیز طی یک جلسه مطبوعاتی ضمن توضیح در مورد این واقعه اسفناک، ادعای ایران در مورد اینکه این هواپیما از مسیر خود خارج شد و به این جهت مورد اصابت قرار گرفت را رد کردند و نشان دادند که قبل و بعد از این پرواز، بسیاری از هواپیماهای دیگر درست از همان فرودگاه و از همان مسیر پرواز کرده بودند.
عامل اصلی جنایت در سقوط هواپیمای اوکراینی نظام جمهوری اسلامی است که به هیچ قانونی پایبند نیست و همواره با جعل واقعیتها و رواج دروغ و تزویر حکومت کردهاست و در این مورد هم با اعلام نقص فنی یا آسیب دیدن جعبهی سیاه هواپیما، تلاش کرده است تا واقعیت را ورارونه جلوه داده و از پذیرش مسئولیت شانه خالی کند. واکنش اولیه دستگاه حکومت نیز بر این دروغ پایهگذاری شدهبود و اینکه می شود دروغ گفت و خاک بر چشم همه پاشید، نه فقط مردم داغدیده، بلکه افکار عمومی جهان و دولتهای ذینفع را هم به کجراه کشاند. علی خامنه ای از همان آغاز از موضوع مطلع شده بود، اما نه آن را اعلام کرد و نه حتی به خانواده و دوستان قربانیان تسلیت گفت چه رسد به اعلام عزای عمومی! چرا که آنچه که در کشور ما برای سران نظام ارزش ندارد، همانا جان مردم و بهترین فرزندان این آب و خاک است!
برخلاف ادعای مسئولین جمهوری اسلامی نه یک نفر، بلکه کل نظام و در راس آن علی خامنه ای، فرماندهان سپاه، حسن روحانی و همه کسانی که این جنایت را به فضای متشنج ربط می دهند، مسئول این فاجعهی بین المللی هستند. آنها با کوبیدن بر طبل انتقام و تبلیغ برای سربازگیری برای جنگ احتمالی و تجهیز کردن کشور برای جنگی دوباره، زمینه های چنین فاجعه ای را آماده کردند. آن ها برای مرگ «سردار» خود تمام کشور را قرق کردند، مردم را با زور و تهدید و تهییج «عرق ملی» به خیابانها کشاندند. سه روز عزای عمومی اعلام کردند. در حالی که خانوادههای جانباختگان کشتار آبانماه هنوز هم زیر فشار هستند که دست به عزاداری نزنند و تعدادی از آنها هنوز هم در زندان هستند. آنها حتی پس از اعتراف به سرنگونی هواپیما توسط سپاه، یک روز که هیچ، یک ساعت هم عزای عمومی اعلام نکردند و معلوم نیست که آیا اصلا اجازه دهند که مردم برای قربانیان این فاجعه مراسم عزاداری بگیرند یا آنها را نیز تهدید خواهند کرد و مانع برگزاری مراسم خواهند شد.
اما مردم ما باید با اعتراض یک پارچه به این اقدام ضدانسانی جمهوری اسلامی، خواستار نه فقط استعفا و محاکمه فرمانده شلیک به هواپیما، که کناره گیری و محاکمهی تمام مسئولین نظام که مسبب اصلی این فاجعه هستند باشند. تنها با دادن مدیریت کشور به دست کسانی که قابلیت این کار را نیز داشته باشند، می توان از تکرار چنین فجایعی جلوگیری کرد. صلح و آرامش شاید تنها چیزی باشد که گرچه غم خانواده های داغدار را کاهش نمی دهد، اما تنها تضمین پایان دادن به این فجایع و آغازی برای پایان دادن به مرگ که به کسب و کار جمهوری اسلامی تبدیل شده است، باشد!
دیدگاهها
ضمن عرض خسته نباشیددرمصاحبه…
ضمن عرض خسته نباشیددرمصاحبه هایتان حتما بایستی عمیقتروموردبدیع تری رابیان کنیدذکروقایع اتفاق افتاده کاررسانه های خبری است ازشما بیشترتحلیل وقایع انتظارمیروددرعین اینکه مسلط صحبت میکنیدکه نکته موردقوت شماست ازارائه تحلیل ابایی نکنیداصلا برای همین باشمامصاحبه میکنند.موفق باشید.
افزودن دیدگاه جدید