در دفاع از سوسیالیسم (۶۶)
«نه» به نمایش انتخابات، «نه» به کلیت حکومت اسلامی
دوم اسفند نمایش دیگری از «انتخابات» فرمایشی و مهندسی شده حکومت اسلامی به روی صحنه میرود. نمایشی که بر روی خون جانباختگان خیزشهای مردمی دی ماه 96 و آبان ماه 98 به اجرا درخواهد آمد.
چهل سال است که رژیم اسلامی با تکیه بر ساختار ضدمردمی خود و بدون قائل شدن حق انتخاب شوندگی برای مردم و بدون حضور نمایندگان فکری اقشار و طبقات اجتماعی فرودست جامعه ایران نمایشهایی را تحت نام «انتخابات» برگزار میکند که در دایره تنگ آن فقط خودیهای نظام، وفاداران به اصل ضدمردمی ولایت فقیه، کاسه لیسان قدرت و ثروت و توجیهگران سرکوب و جنایات رژیم اسلامی بعنوان «نمایندگان مردم» معرفی میشوند.
چهل سال است که رژیم با تکیه بر نیروهای امنیتی و نظامی و نظارت استصوابی خود امکان هرگونه تأثیرگذاری و ایفای نقش واقعی در زندگی سیاسی و اجتماعی کشور را از مردم ایران سلب کرده است. رژیم این بار نیز در پی آن است تا افراد گوش به فرمانی را بعنوان «نمایندگان مردم» مجلسنشین آستان ولایت فقیه به جامعه معرفی نماید تا چهار سال دیگر این غلامان حلقه به گوش توجیهگر غارت و جنایت، فقر و نداری و استمرار دیکتاتوری مذهبی و استبداد دینی باشند و مجلس را به زایدهی قدرت و ثروت چپاولگران و سرکوبگران تبدیل کنند.
یازدهمین دوره انتخابات مجلس در حالی طراحی و اجرا میشود که در نتیجه اعمال سیاستهای ضدملی و سرکوبگرانه رژیم، گسترش فقر و تباهی اجتماعی و ریزش مستمر میلیونها خانوار به زیر خط فقر، تداوم چپاول و غارت، تعمیق شکاف طبقاتی و گسترش آسیبهای عمیق اجتماعی و فرهنگی تمام تار و پود جامعه را فرا گرفته است. هنوز خون جانباختگان اعتراضات مردمی آبان ۹٨ از کف خیابانها پاک نشده است که دیگر بار تهدیدها و برنامهریزیهای جدید برای سرکوب و کشتار مردم جان به لب رسیده از ظلم و ستم حاکمان اسلامی به گوش میرسد. حکومت همچنان به زور سرکوب و کشتار میخواهد چند صباحی دیگر عمر ننگین خود را تداوم بخشد، اما روند فزاینده اعتراضات و اعتصابات کارگری، مبارزات صنفی- سیاسی زحمتکشان، زنان، معلمان، دانشجویان، جوانان، مخالفین و معترضین به تمرکزگرایی و تبعیضهای ملی و عقیدتی و مبارزات دیگر گروههای اجتماعی و فرهنگی در اشکال متنوع نشان میدهند که حکومت برای تداوم عمر ننگین خود راه سخت و دشواری در پیش خواهد داشت و سرکوبهای خونین نیز نخواهد توانست حکومت رو به زوال اسلامی را نجات دهد.
یازدهمین دوره انتخابات مجلس در حالی طراحی و اجرا میشود که حنای «اصلاحطلبی» و «اعتدالگرایی» برای بیرون کشیدن رژیم از گرداب بحران مقبولیت و مشروعیت نزد مردم ایران رنگ باخته است و توهم اصلاحپذیری حکومت اسلامی به عنوان فرصتسوزی تحول در دو دهه گذشته رو به زوال است. خیزش آبان آخرین هشدار نبود و دور نیست روزی که دیگر بار شاهد زبانه کشیدن آتش اعتراضات مردمی از زیر خاکستر سرکوب و کشتار نهادهای امنیتی و ضدمردمی رژیم در جای جای ایران باشیم، چرا که این بار مردم به ستوه آمده از ظلم و جور رژیم دیکتاتوری کف خیابان را برای بیان اعتراضات و مبارزات رهاییبخش خود انتخاب کرده و بیش از پیش آزادیخواهی با عدالتطلبی کارگران و زحمتکشان میهنمان گره خورده است.
گسترش همگرایی عمومی در بین مردم، شکستن توهم بخشی از مدافعین غیرحکومتی «اصلاحپذیری رژیم» زیر بار واقعیتهای عینی جامعه و به تبع آن ریزش این بخش از نیروها به صف مردم، رویکرد تحریم انتخابات در بین بیشترین جریانات، احزاب و سازمانهای سیاسی و در کنار هر کدام از ظرفیتهای سیاسی فوق تقویت عوامل داخلی تغییر بر بستر شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موجود، چشمانداز امیدبخشی از تعمیق مبارزات مردم تحت ستم و گسترش مبارزه مشترک نیروهای ترقیخواه و آزادیخواه بر علیه استبداد دینی و طرد رژیم مذهبی حاکم را به نمایش میگذارد.
در چنین شرایطی، اصلاح طلبان حکومتی که بند نافشان همچنان به مافیای حکومت اسلامی گره خورده است و نگران ارتزاق خود از منابع قدرت و ثروت هستند، همچنین بخشی از اصلاحطلبان بیرون از دایره قدرت که نظریههای اصلاحطلبیشان زیر ضربات مبارزات خیابانی مردم ایران عملا فروپاشیده است، این بار نیز به شکلی دیگر برای رژیم آبروداری میکنند. آنان که از التماس زبونانه و گدایی رحمت از ولی فقیه نتیجهای نگرفتند و نتواستند تائیدیهای برای حضور نیروهای خود در مجلس اسلامی بگیرند، مزورانه و شرمگینانه خود را با به اصطلاح «رای سفید» آماده شرکت در یازدهمین دوره انتخابات مجلس میکنند؛ چرا که مطمئن هستند این بار نخواهند توانست با نظریه «انتخاب بین بد و بدتر» مردم را به پای صندوقهای رای بکشانند. پنهان شدن زیر شعار «شرکت در انتخابات با رای سفید» در واقع همان لبیکگویی به فراخوان ولی فقیه است که «مشارکت حداکثری مردم» را ضامن بقای حکومت و «وحدت» ملت و «ثبات» کشور میداند. غافل از این که هر گونه همراهی با سیاستهای انتخاباتی رژیم تحت هر عنوان و به هر شکلی، مشارکت در سیاستهای ضدمردمی حکومت اسلامی است و مردم ایران آن را فراموش نخواهند کرد.
حکومت اسلامی با راهبری نهادهای نظامی امنیتی برای غلبه بر بحران ساختاری خود نیازمند ترمیم مقبولیت و مشروعیت نظام هست تا بتواند متناسب با شرایط پیش آمده در عرصه داخلی و بینالمللی بحرانها را مدیریت کند. نشان دادن وجود پایگاه اجتماعی وسیع از طریق گردآوری نیروهای حداکثری برای حضور در پای صندوقهای رای یکی از گامهای مورد نظر حکومتیان میباشد که باید اهداف رفع هر گونه مزاحمتهای سیاسی حتی از درون نیروهای خودی و تثبیت حاکمیت سیاسی نظامی امنیتی مبتنی بر اصل ارتجاعی ولایت فقیه را تامین کند و بویژه به جامعه بینالمللی نشان دهد که حکومت از پشتیبانی مردمی برخوردار است و کسانی که فریاد آزادیخواهی و عدالت طلبی آنها در کف خیابانها شنیده میشود اندک افرادی هستند که از طرف دشمنان حکومت راه اندازی شدهاند.
مجموعه شرایط نشان میدهد که به موازات تشدید بحرانهای ساختاری رژیم، تغییر اشکال مبارزاتی مردم به ستوه آمده به کف خیابان، رادیکالیزه شده مبارزات و هدفگیری راس هرم قدرت و ابزارهای نطامی امنیتی سرکوب از سوی مردم، بیاعتمادی عمومی به کلیت نظام اسلامی، شرایط بینالمللی ناشی از سیاست خارجی رژیم و متغیرهای سیاسی دیگر، راهبردهای حکومتداری نظام را به سمت تمرکز هر چه بیشتر قدرت حول ولایت فقیه با تکیه بر اقتدار نیروهای نظامی امنیتی در قوای سه گانه از جمله در مجلس آتی رهنمون کرده است. این رویکرد بدین معناست که حکومت نه میخواهد و نه اساسا میتواند حتی به شیوه چند سال گذشته که عوامفریبی و تکیه بر نیروهای اعتمادساز «اصلاحطلب» و «اعتدالگرا» بخشی از سیاستهای حکومتداری آن را تشکیل میداد، ادامه حیات دهد. بنابر این میخواهد با اجرای این نمایش یکسویه و تکراری که با بازیگری «خودیها» اجرا میشود نشان دهد که کماکان «مشروعیت» و «پایگاه مردمی» دارد و میتواند بر «بحران ساختاری» موجود خود غلبه کند. غافل از این که بحران فزاینده در تار و پود ساختار ضدمردمی رژیم نهادینه شده و با سرکوب، اهرمهای عوامفریبی و آمارسازیها حل شدنی نیست. در چنین شرایطی، شرکت در نمایش انتخاباتی به هر شکل و توجیهی مشارکت در اجرای سیاستهای راهبردی نظام ولایتفقیهی و نیروهای نظامی امنیتی، مانع تعمیق شکاف و جدایی مردم از حکومت، همراهی با قاتلین فرزندان این آب و خاک و بیاعتنایی به همه آن خونهایی هست که به خاطر آزادیخواهی و عدالتطلبی در کف خیابانهای گستره میهن در بند ریخته شدند.
ما به عنوان « جمعی از هوادارن سازمان فداییان خلق ایران – اکثریت (داخل کشور)» با تحریم فعال نمایش انتخاباتی رژیم به کلیت حکومت اسلامی «نه» میگوئیم و همه آنهایی را که دل در گروی آزادی و بهروزی کارگران و زحمتکشان کشورمان دارند به این تحریم گسترده و «نه» به کلیت نظام فرا میخوانیم.
جمعی از هوادارن سازمان فداییان خلق ایران – اکثریت (داخل کشور)
۲۵ بهمن ماه ۱٣۹٨
افزودن دیدگاه جدید