مقدمه:
مظلوم نمائی، تاکتیک و گاها استراتژی موفقی است که توسط نیروهای تحت ستم و زیر تبعیض قرار گرفته جهت برجسته کردن ستمی که بر آنها جاری میشود، مورد استفاده قرار میگیرد. استفاده از این روش قادر است تا افکار عمومی را در راستای رفع ستم و تبعیض جاری شده بسیج نماید. به موازات آن، امروز این امر به یک سنّت موفقی تبدیل گردیده است که نیروهای ارتجاعی، ضد مردمی و ضد انسانی نیز در خیلی جاهای دنیا به استفاده از این تاکتیک، یعنی تاکتیک مظلوم نمائی ارتجاعی دست برده و در این زمینه موفقیت های شایانی بدست می آورند. تلاش این نوشته نگاهی به کاربردهای جاری از این تاکتیک یا استراتژی در مسائل اجتماعی سیاسی است.
نمونه ها
از جمله نمونه های شایسته استفاده از تاکتیک برجسته کردن ظلم هایی که به اقشار و طیف های تحت ستم جامعه وارد میشود میتوان به نمونه های زیرین اشاره کرد. ستم به دگرباشان، ستم هایی که به زنان در تمام زاویه های زندگی اجتماعی صورت میگیرد، ستم هایی که به بومیان سرزمین های اشغالی، تحت استعمار واقع شده طی صده های اخیر، از جمله سرخ پوستان آمریکا، بومیان استرالیا، ستم به مردم فلسطین در زمینه اخراج و آواره کردن آنها از سرزمین خویش و اشغال سرزمین های آنها توسط مهاجرین ساکن شده تحت سیاست های اشغالگرانه و نژادپرستانه صهیونیستی، و بالاخره سیاستهای ستم نژادی تاریخی بر علیه سیاه پوستان آمریکا را میتوان نام برد.
در مورد نمونه های سوال برانگیز استفاده از تاکتیک مظلوم نمائی، یا نمونه های منفی آن، میتوان به چندین مثال زیرین اشاره نمود. مخالفان سقط جنین از اینکه در خیلی جوامع مدنی پیشرفته، از رفتارهای ارتجاعی و ضد آزادی زنانه آنها ممانعت میشود، تحت عنوان محدود کردن باورمندی ها و سنت های دینی مذهبی آنها به مظلوم نمائی می پردازند. در همین جوامع پیشرفته، از این بابت که دختران خرد سال، و نوجوان مسلمان از طرف خانواده مرد سالار و فرهنگ بدوی حاکمه مجبور میشوند تا یا حجاب و یا چادر سر کنند، در زمینه خیلی رفتارهای اجتماعی خود را محدود نمایند، این گونه رفتارهای فرهنگی محدودگرانه و مردسالارانه را به عنوان حق طبیعی و دموکراتیک آنها در زمینه آزادی فرهنگی سنّتی دینی منظور کرده و هرگونه محدودیت های حقوقی، قانونی و فرهنگی در این زمینه را تحت عنوان ستم دینی به آنها تلقی نموده و شروع به مظلوم نمائی می نمایند.
ایرانیان شیعه خودمان که در کشورهای غربی اگر موانعی در زمینه برگزاری مراسم تعزیه ماه محرم، از قبیل راه انداختن دسته های خود زنی ها، زخمی کردن کودکان و دیگر رفتارها و کردارهای ناشایسته انسانی بوجود آورده شده باشد، آنها نیز در این زمینه به ستم دینی به مسلمانان شیعه اشاره نموده و اجرای این رفتارهای ناشایسته را بعنوان بخشی از حقوق بشر و آزادی اجرای سنّت های دینی خویش تلقی کرده و در مقابل ممانعت از دست یازیدن به این اعمال ضد انسانی، به تاکتیک مظلوم نمائی پرداخته و آن را ممانعت از اجرای این سنت ها را نقض حقوق طبیعی خویش خوانده و خواهان "آزادی" بر گزاری مراسم و سنت های دینی خویش می باشند.
نمونه های فراوان زیادی در زمینه رفتارهای غیر انسانی و نژادپرستانه هندویسم در هندوستان، بر علیه اقلیت های دیگر، مسلمانان پاکستان علیه زنان و اقلیت های دیگر غیر مسلمان ساکن آن کشور و نمونه های مشابه وجود دارند، که به عنوان فرهنگی اجتماعی و سنّت دینی ترویج شده و ممانعت از اجرای خیلی رفتار های ضد بشری را بعنوان نقض حقوق طبیعی فرهنگی، دینی و سنتی خویش تلقی می نمایند.
نمونه های اخیر حمایت های آقای دونالد ترامپ از گروه های سازمان یافته نژادپرستان فاشیست آمریکائی که با رفتارهای خشونت آمیز خویش، در مقابل حرکت های اجتماعی مترقی و پیشرو به صحنه می آیند، یا هنوز مانند کوکلوس کلان ها در تلاش هستند تا به فجایع و جنایات ضد بشری علیه غیر سفید ها دست بزنند، و دفاع ریاست جمهوری آمریکا از کردارهایی مانند مقابله علنی و در خیابان با آزادی زنان در زمینه حق انتخاب سقط جنین، یا آزادی دگر باشان، به تحت عنوان آزادی اجرای کردارهای سنتی فرهنگی دینی کاتولیک، از این نمونه ها هستند. انتخاب اخیر خانم "امی کونی بارئت"، قاضی دادگاه عالی آمریکا از طرف ایشان، تحت عنوان تحکیم آزادی دین، آزادی وطن پرستان سفید پوست کوکلاس کلان آمریکایی، ترویج منش های سیاسی اجتماعی ضد مهاجرین و بالاخره آزادی حق حمل اسلحه گرم تعریف شده و عرضه میشود.
محور ها
انسان در طول تاریخ تا به حال مسیری طولانی را در زمینه زدودن رفتار ها و کردارهای وحشیگرانه، تبعیض گرانه، حیوانی و ضد بشری از "دی ان ا " وجودی خویش پیموده و به سمت فرهنگ روانی انسان گرایانه، مهر ورزانه، آزادیخواهانه، عشق ورزی به همنوع، احترام متقابل، همیاری در جهت تامین منافع مشترک، ترقی گرایانه و مدنی پیموده است. این دلیل نمیشود بر اینکه، خواستگاه سنّتی فرهنگی رفتارهای ارتجاعی، وحشیگرانه، مردسالارانه، نژاد پرستانه و ضد بشری نوع بشر از بین رفته باشند.
این خواستگاه ها اکثرا در فرهنگ هایی که از والدین به فرزندان منتقل میگردند، از طریق تقلید کور کورانه از کتاب های تاریخی، دینی و سنتی، و یا برتری پرستی های ناسیونالیستی با استناد به افسانه های نژادپرستانه ادامه یافته و در جامعه جاری میگردد. "ارتجاع" و "نژاد پرستی" دو ستون اصلی فرهنگی، ایدئولوژیک رفتاری هستند که ریشه در سنّت های حیوانی نوع بشر داشته و با جاری نمودن کردارهای فرهنگی سنّتی خویش امروز نیز جنایت می آفرینند.
مظلوم نمائی حق طلبانه در مقابل ظلم و ستم بر زنان، بر گروههای اقلیتی اتنیکی، بر نو اندیشانی که در تلاش هستند تا سنّت شکنی کنند، بر سیاهانی که هنوز نمیتوانند نفس بکشند، بر دگرباشان و آنانی که از طریق حمایت از محیط زیست، در تلاش برای حفظ حیات بر روی کره خاکی هستند، خیلی وقت ها در سایه مظلوم نمایی و جار و جنجال و های و هوی ارتجاعی قرار میگیرد.
نمونه دیگری از این مظلوم نمائی های ارتجاعی که در ایران شاهد آن میباشیم، مظلوم نمائی های ضد امپریالیستی جمهوری اسلامی ایران در عرصه های بین المللی در زمینه هایی از قبیل مدنی، حقوقی و دموکراتیک نمائی است. سخنرانی ها و مصاحبه های اخیر آقای جواد ظریف از جمله این نمونه ها هستند. یکی از بدوی ترین، ارتجاعی ترین، وحشی ترین، دزد و اختلاس گرترین، ضد انسانی ترین حکومت های تاریخ بشریت، در شرایط عدم توازن قدرت خویش با امپریالیسم آمریکا، در عرصه های بین المللی چنان چهره نمائی می نماید، که نه تنها از طرف امپریالیسم آمریکا مورد ظلم و تبعیض واقع گردیده است، بلکه در مدافعه بخاطر محافظت از حقوق مردم کشور خویش، مظلوم واقع شده است.
آقای ظریف در استفاده از همین تاکتیک مظلوم نمائی ارتجاعی خویش، در مورد اعدام نوید افکاری میگویند، در جمهوری اسلامی ایران هم مانند کشورهای غربی، قوه قضائیه کاملا مستقل از قوه مجریه و مقنّنه است، و در تعدادی از ایالت های ایالات متحده آمریکا نیز، مجازات اعدام موجود است. انگار مظلوم نمائی های تاکتیکی دونالد ترامپ، و جواد ظریف، دو روی یک سکّه واحدی در مظلوم نمائی های ارتجاعی علیه مردم کشورهای خویش هستند.
"شستشوی سیاسی" - Political Correctness
در جهانی که ما در آن زندگی میکنیم، هنوز قدرتمداری حاکمه در اکثر نقاط دنیا در دست اقلیت هایی هستند که اکثریت ثروت و قدرت را در دستهای خویش گرفته اند. در این جهان هنوز روز به روز فاصله بین دارا ها و ندار ها عمیق تر میشود و میلیاردها نفر ساکنین کره زمین بازیچه قمار دموکراتیکی گردیده اند که در آن باید یک دسته از این قدرتمداری دارا ها را در مقابل دسته دیگر انتخاب نمایند.
بخش کاملا ارتجاعی قدرتمداری اقتصادی سیاسی امنیتی حاکمه امپریالیستی، نه تنها بر ثروت های کلان طبیعی و اقتصادی تکیه زده است، بلکه ریشه های خویش را در بخش های عقب مانده و ارتجاعی تجاری، سنّتی، با فرهنگ ارتجاعی نژادپرستانه و خرافه پرستانه دارد. به موازات این امر، این بخش های قدرتمداری حاکمه به ناچار، خیلی وقت ها و در خیلی عرصه های چالش های اجتماعی، در مقابل جنبش ها و چالش های آزادیخواهانه، ضد تبعیض و مدنی و مترقی اجتماعی مجبور به عقب نشینی می باشند.
آنها در این موارد عقب نشینی، برای اینکه برای خود وجهه اجتماعی بیشتری کسب نموده و با استفاده از رسانه ها و دستگاه های تبلیغاتی کلان و گسترده ای که در اختیار خویش دارند، بتوانند خود را مدنی، مترقی و آزادیخواه نشان بدهند، نمونه ای از موارد عقب نشینی خویش را انتخاب کرده، و در این زمینه دست به اصلاحاتی می زنند. با این کار خویش، آنها عرصه های متنوع و کلان دیگر جنبش ها و چالش های ضد تبعیض، انسانی و مترقی گروه های اجتماعی را به حاشیه رانده و کاملا با بی توجهی از کنار آن رد میشوند.
مثلا در استرالیا، هزینه های کلانی در زمینه احیاء زبان، فرهنگ، موسیقی بومیان این کشور مصرف میشود، در حالیکه اگر جمعیت آنها در حدود صد هزار نفر بوده باشد، میلیون ها نفر از گروه های اجتماعی غیر انگلیسی تبار، از امکانات به مراتب کمتر و غیر قابل مقایسه تری در زمینه احیا، شکوفائی و عرضه و نمایش فرهنگ موسیقی، ادبی خویش برخوردار هستند. بر اساس الگوی "سیاست بازی به ظاهر درست"، یا "شستشوی سیاسی"، تبعیض نژادی فقط در مورد بومیان و سیاه پوستان اتفاق افتاده است، نه در مورد گروه های اتنیکی - اجتماعی دیگر. اگر "جان سیاهان مطرح است"، تا "سیاهان دارند خفه میشوند"، خیلی گروههای اجتماعی تحت ستم دیگر همزمان و به موازات سیاهان نیز دارند خفه میشوند، و زندگی آنها نیز مطرح است. تنها کافی است میلیون ها آواره و پناهنده جنگ های اخیر در افغانستان و خاورمیانه را در نظر بگیریم که نه به ویرانه های کشور خویش میتوانند برگردند، نه کشوری حاضر و آماده است تا به آنها اسکان بدهد.
جالب است، این مساله نیز مورد توجه واقع گردد که الگوی رفتاری "سیاست بازی بظاهر درست"، یا "شستشوی سیاسی" در خیلی کشورهای غربی، از طریق "مظلوم نمائی ارتجاعی، به طور مثال به صورت ترویج و پذیرش فرهنگ کودک آزاری از طریق قرار دادن دخترکان کوچک در گونی های سیاه حجاب یا چادر، یا سنّت های مشابه را به عنوان آزادی سنّت های دینی مسلمانان پذیرفته و از کنار این کودک آزاری و غارت کردن کودکی و شکوفائی کودکی دختران قربانی شده میگذرند.
خلاصه کلام
مظلوم نمائی ارتجاعی در خیلی موارد از مظلوم نمائی حق طلبانه جلوتر زده است. این امر به این دلیل است که میزان به مراتب بیشتری از ثروت ها و قدرت های اجتماعی در دست ارتجاعیونی که با زنجیرهای خویش جامعه انسانی را روز به روز عقبتر میبرند موجود است. ارتجاعیون قدرتمداری حاکمه، چه در جلد فرهنگ سیاسی ارتجاعی جمهوری اسلامی ایران، چه فرهنگ روانی سیاسی ارتجاعی امپریالیستی، برای فریب اکثریت مردم و با استفاده ازدستگاه های تبلیغاتی کلان خویش دست می زنند. آنها در موارد اندکی هم که در مقابل جنبش های حق طلبانه، مترقی و عدالت جویانه مردمی به عقب نشینی مجبور میگردند، با انتخاب یکی دو نمونه از موارد عقب نشینی خویش، با اتکا به الگوی رفتاری "شستشوی سیاسی"، به تبلیغات و سر و صدای گوش خراشی پرداخته و موارد عمده و اصلی تبعیض، ظلم، بی عدالتی و حق کشی های اجتماعی را زیر جار و جنجال های تبلیغاتی خویش خفه و سرکوب می نمایند.
دنیز ایشچی
2 اکتبر 2020
دیدگاهها
دنیزجان ضمن عرض خسته…
دنیزجان ضمن عرض خسته نباشیداین موضوع وتمامموارددیگری که چپها مطرح میکننددلیل برعمق درستی اندیشه هایشان میباشدکه دایم بایدازطرف چپها مطرح وبه جامعه گوشزدشود.به این لحاظ سالهاعمربرایت آرزومیکنم تااندیشه های انسانیت بیشتربازتاب یابند.برقرارباشی
افزودن دیدگاه جدید