رفتن به محتوای اصلی

عضویت در سازمان همکاری شانگهای و رابطه آن با برجام

عضویت در سازمان همکاری شانگهای و رابطه آن با برجام

 

نزدیک به دو هفته از اعلام خبر پذیرش ایران به عضویت در سازمان همکاری شانگهای می گذرد. بسیاری این عضویت را به مثابه انتخاب نهایی ایران و سمتگیری به سمت شرق ارزیابی کردند. آیا این ارزیابی دقیق است؟ آیا ایران با پذیرفته شدن در این پیمان، برای خود سپری حفاظتی در برابر اقدامات نظامی احتمالی از جانب آمریکا و متحدان منطقه ای آن، فراهم می آورد؟ بدون شناخت از ماهیت این پیمان و نیز بررسی انتظارات دوجانبه، چه از طرف ایران و چه از جانب مفاد لازم الاجرا از جانب متقاضی عضویت، نمی توان این ۲ ارزیابی را «درست آزمایی» کرد.

در ابتدا مکثی می کنم روی «مقطع زمانی» این پذیرش که در خواست آن از سال ۲۰۰٨ میلادی از جانب ایران طرح شده بود؛ و در ابتدا به دلیل اعلام تحریم‌های سازمان ملل* و از سال ۲۰۱۶ میلادی به دلیل مخالفت تاجیکستان با عضویت ایران**، این امر متحقق نشده بود. به نظر می رسد که یکدست شدن قدرت در مراکز تصمیم گیری‌های خرد و کلان در ایران، پاسخگو و برآورنده مقدم انتظارات چین و روسیه بود که هریک از زاویه منافع کشورشان با این موضوع تماس برقرار می کنند.

در تداوم این مکث، همچنین اشاره ای می کنم به مقطع زمانی اعلام این پذیرش نیز که درست قبل از اجلاس عمومی سازمان ملل و در جریان تدارک دیدار گفتگوهای مهم وزیر خارجه جدید جمهوری اسلامی با مقامات همتای اروپایی، در ارتباط با راه اندازی مجدد مذاکرات وین بود که در حقیقت ارسال کننده پیام در مورد موقعیت جدید منطقه ای ایران به طرفین گفتگوها بود.

در ارتباط با مسائل پیرامون برجام، تأکید مجدد روی این امر که هم طرفین اروپایی ایران در مذاکرات، و در صورت بازگشت آمریکا به برجام آگاه هستند که هم چین و هم روسیه، "ایران غیر اتمی" را به این سازمان پذیرفته اند، و نه ایران مستعد به اتمی شدن. لذا می توان گفت که چین و روسیه با پذیرش ایران، در حقیقت به نوعی کنترل ایران در چارچوب مقررات این سازمان را در نظر دارند. خوشبینی هر دو کشور در به نتیجه رسیدن مذاکرات وین نیز از همین تأمین مقررات سازمان از جانب ایران است که تنها به عدم وجود تحریم های سازمان ملل علیه ایران، نیز محدود نشده و پذیرش و امضایFTAF از جانب ایران را نیز شامل می گردد. این نکته را نیز نباید از قلم انداخت که روند پذیرش به عضویت تا تأیید عضویت تمام حقوق، می تواند زمانی حتی بیش از ۲ سال را نیز در برگیرد که محک خوبی برای تمایل و یا عدم تمایل ایران به پذیرش شرایط این سازمان خواهد بود.

در واقع امر، اینگونه به نظر می رسد که یکی از اهداف مرحله‌ای چین و روسیه، بازگرداندن آمریکا به برجام نیز است؛ زیرا این بازگشت، در صورت وقوع، لغو تحریمهای وضع شده از جانب آمریکا علیه جمهوری اسلامی را به همراه خواهد داشت، که این به معنای رفع موانع عملیات بانکی و عقد قراردادهای اقتصادی با ایران در چارچوب مناسبات اقتصادی این سازمان خواهد بود.

از نکات بسیار مهم و درخور توجه پیرامون این سازمان ۳ لایه بودن آن است. بدین معنا که لایه اول: کشورهای عضو آن به شمار می روند؛ لایه دوم: کشورهای ناظر هستند که مستعد پذیرفته شدن به عضویت هستند. در این لایه ۳ کشور روسیه سفید، مفولستان و افغانستان قرار داشتند. با وضعیت جدیدی که در افغانستان بوجود آمد، ماندن افغانستان در این لایه بستگی زیادی به ترکیب و سیاستهای دولت افغانستان خواهد داشت. چین و روسیه با وجود اشتراکات بسیار در پذیرش دولت مقتدر در کابل، اما به دلیل هراس واقعی روسیه از اقدامات آتی دولت افغانستان در قبال تاجیک‌ها و ازبک‌ها، در مورد به رسمیت شناختن طالبان در لحظه کنونی نظر مشترکی ندارند.

لایه سوم سازمان شامل کشورهای آذربایجان، ارمنستان، کامبوج، نپال، ترکیه و سریلانکا می شود. اما جالبتر نام «کشورهای نامزد قرار گرفتن در لایه طرف مشاور و گفتگو با استعداد فراروئیدن به سطح ناظر» است که فهرست بسیار متنوعی را شامل: اسرائیل، عربستان سعودی، عراق، ویتنام، بحرین، امارات، قطر، اکرائین، مصر، مالدیو و سوریه را در بر می گیرد.

روشن است که پیوستن ج. ا. به این سازمان، برای ایران موفقیت در عرصه بین المللی و نیز جغرافیای سیاسی منطقه، به همراه دارد. ورود به این سازمان تعهداتی را نیز برای رژیم به همراه خواهد داشت که این تعهدات تأثیرات معینی روی سیاست‌های منطقه ای جمهوری اسلامی خواهند گذاشت.

با توجه به این واقعیت که کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای هیچ دخالتی در امور داخلی اعضا را ندارند، لذا روشن است که پیوستن به این سازمان با معیارهای حقوق بشری و آزادی های سیاسی اجتماعی، مورد ارزیابی قرار نمی گیرد، و مناسبات اقتصادی و مسائل مربوط به جغرافیای سیاسی منطقه، مهمترین مواردی هستند که با توجه به اسناد پایه ای سازمان که ایران موظف به پذیرش آنها خواهد شد، در این ارزیابی مورد تأکید خواهند بود.

در خاتمه لازم به ذکر است که هرچند کشورهای بنیانگذار، سازمان همکاری شانگهای را با هدف ارتقاء امنیت مرزها و مبارزه با بروز هرشکلی از تروریسم و جدایی طلبی، بنیان نهادند، اما این سازمان در حال حاضر از خصائل نظامی، آنگونه که پیمان ناتو با آنها شناخته می شود، برخوردار نیست و با توجه به تنوع سیاسی در میان کشورهای عضو، تغییر ماهیت کنونی این پیمان نیز قابل تصور نیست و نمی توان انتظار داشت که ایران از این عضویت، قصد ایجاد هاله دفاعی در عرصه های امنیتی نظامی، پیرامون خود را داشته است. از نگاه اقتصادی نیز، با توجه به شرایط کنونی کشور و تداوم تحریم ها نیز، بعید است که مَفرّی در عرصه اقتصادی برای خروج از بحرانی که همه تار و پود آن را در هم پیچیده است، پیدا کند. لذا افزایش وجهه ای که از پیوستن به این پیمان برای ایران می ماند، توجه به نقش تأثیرگذار آن در مسائل حاد منطقه ای خواهد بود که با قطعی شدن عضویت و تأمین شرط و شروط این سازمان، در میزان این تأثیرگذاری نیز موارد مشخصی طرح خواهند شد.

--------------------------

* بر اساس مقررات این سازمان، کشورهایی که از جانب سازمان ملل مورد تحریم قرار می گیرند، حق عضویت در این سازمان را ندارند.

** رابطه ایران با حزب نهضت اسلامی تاجیکستان مورد اعتراض این کشور بود.

دیدگاه‌ها

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید