رفتن به محتوای اصلی

خامنەای و چرایی دیدار با کارگران

خامنەای و چرایی دیدار با کارگران

علی خامنەای در ١٩ اردیبهشت در دیدار با عدەای از کارگران گزینە شدە توسط تشکلهای حکومتی و وزیر کار از آنان خواست از سیاستهای اقتصادی دولت حمایت کنند. خامنەای در این دیدار همچنین پس از اشارە بە بوسیدن دست کارگر توسط پیغمبر و کشتە شدن ١٤ هزار کارگر در جریان جنگ ایران و عراق تلویحا از کارگران خواست از نیروهای تحولخواە مخالف رژیم فاصلە بگیرند تا حکومت خواستە های آنان را برآوردە نماید.

او پس از اذعان بە وجود نارضایتی و اعتراض در میان کارگران از نظام حاکم برخی از اعتراضات آنان را بر حق دانست و اسلام را حامی کارگر خواند و مقصود از دیدار با کارگران را تشکر از زحمات آنان عنوان کرد. تنها موردی از اعتراضات کە از نظر خامنەای کارگران در انجام آن محق بودەاند، اعتراض بە تغییر کاربرد واحدهای واگذار شدە  بە بخش خصوصی است.

او کلمەای درمحکومیت سرکوب اعتراضات و بە زندان انداختن کارگران و معلمان، دستمزدهای زیر خط فقر و معوقە، محرومیت از حق تشکل و اعتراض نگفت و در واقع از همە آنها حمایت کرد و حاضر نشد اعتراضات کارگران و حقانیت خواستە هایشان را بە رسمیت بشناسد.

مثلی هست کە می گوید از صحبت کم کن و بر مبلغ افزا! حالا حکایت خامنەای است کە بە سبک و سیاق خمینی از کارگر و مقام کارگر ظاهرا تجلیل می کند و بە کارگر وعدەهای مختلف می دهد ولی در عمل حقوقی برای کارگر قائل نیست.

بوسیدن دست کارگر بە فرض محال هم اگر توسط خامنەای اتفاق افتادە بود، یا گفتن اینکە اسلام حامی کارگر است وقتی کارگر در عمل خلاف آن را در نظام اسلامی خامنەای تجربە کردە و می کند نە بە کار کارگر می آید و نە یکی از دەها مشکلی را کە خامنەای و زیردستان وی برای کارگر آفریدەاند، رفع می کند.

چهل و چهار سال پیش خمینی و همدستان او با همین وعدەهای کاذب بود کە توانستند حمایت کارگران را برای مدتی بە دست آورند اما وقتی خرشان از پل مراد گذشت و سوار بر قدرت شدند صد و هشتاد درجە خلاف وعدە هایشان عمل کردند و با سرکوب و کشت و کشتار بتدریج خیلی از حقوقی را کە کارگران و بقیە مردم قبل از انقلاب ٥٧ با مبارزە بە دست آوردە بودند از آنان پس گرفتند.

در آن موقع البتە فریب مردم بواسطە دیکتاتوری طولانی بسیار سهلتر از امروز بود، اما پس از گذشت ٤٤ سال کارگران دیگر فریب ادعاهای خامنەای و همدستان شیاد وی را نمی خورند و می دانند کە ادعا های مطروحە توسط خامنەای کذب محض است و اگر مجبور شدە وعدەای بدهد از بیم و نگرانی بە خطر افتادن دستگاە خلافت هارونی و ثروت قارونی اش در اثر مبارزات و نارضایتی فزایندە کارگران و سایر گروەهای مردمی است. او در سال ٥٧ قدرت کارگران ناراضی و معترض را دیدە است و نمی خواهد بار دیگر آن را در برخورد با رژیم خودش نیز تجربە کند.

کارگران می بینند کە بە رغم همە آن وعدەها پس از گذشت ٤٣ سال از انقلابی کە با وعدە آزادی و رفاە و عدالت شروع شد، نە تنها هیچکدام شان عملی نشدە است بلکە در همە زمینە ها عقبگرد کردەاند.

دستمزد ها و قدرت خریدشان کمتر از یک سوم خط فقر و ارزش آن کمتر از سال ٥٧ است، ٩٦ درصد کارگران و صدها هزار کارمند و معلم و پرستار با قرار داد موقت کار می کنند و نارضایتی در میان کارگران و مزد و حقوق بگیران هیچگاە بە اندازە امروز شدید نبودە است. کارفرما هر وقت کە ارادە نماید می تواند کارگر را اخراج کند، حق اعتصاب و تشکل وجود ندارد و تبعیضاتی کە علیە زنان در محیط های کار اعمال می شود بسیار شدیدتر از سالهای پیش از انقلاب است. شکاف طبقاتی و فاصلە بین فقیر و غنی بە اندازە امروز این همە ژرف نبود.

کار کودک، فقر، محرومیت از تحصیل نسبت بە سال ٥٧ بیشتر شدە است. تامین نان خالی بە دغدغە دەها میلیون کارگر و تهی دست تبدیل شدە است هیچکس بە فردای خود اطمینان ندارد .کارگران جوان در اثر فقر و استیصال و ستم در همین نظامی کە خامنەای بر راس آن جا خوش کردە و لاف آن را می زند، دست بە خودکشی می زنند.

این ها تنها شمعەای از واقعیت آن مدینە فاضلە اسلامی برتر از کاپیتالیسم و کمونیستی است، کە خامنەای و خمینی و همدستان آنان بە کارگران وعدە اش را دادە بودند و در این دیدار هم لاف اش را می زند.

خامنەای و محافظە کاران همراە و هم خط وی بیشترین نقش را در بزیر خط فقر راندن کارگران و گسترش بی سابقە فقر و بی عدالتی و بیچارگی زحمتکشان داشتەاند. و وضعیت فعلی بیش از همە نتیجە رهبری و عملکرد خامنەای است. حال با این اوصاف این سوال پیش می آید کە چرا در اوج نارضایتی و اعتراضات عمومی فیل خامنەای یاد هندوستان کردە و بفکر (تشکر) از کارگران گرسنە و موعظە کردن آنان افتادە است؟

او البتە بە موعظە و تعریف و تجمید بی هزینە بسندە نکردە و وعدەهایی نیز بە کارگران دادە است کە نمی تواند ناشی از نگرانی وی از گسترش روز افزون اعتراضات و درماندگی نیروی سرکوب رژیم از پایان دادن بە آنها نباشد. او حالا کە نارضایتی از رژیم در جامعە بە حد اعلا رسیدە و گرایش بە همراهی میان گروە های اجتماعی مخالف استبداد و بی عدالتی در حال تعالی است و سرکوب هم دیگر چارە ساز نیست بە فکر ایجاد تفرقە در جنبش مردمی سراسری افتادە است.

خامنەای بە کارگران وعدە ایجاد اشتغال، تنظیم عادلانە رابطە کار و سرمایە، و تامین امنیت شغلی، یعنی بخشی از همان چیزهایی را کە رژیم او از کارگران گرفتە است را بە آنان داد و در عوض رندانە از کارگران خواست از رژیم او حمایت کنند و از پیوستن بە نیروهای تحولخواە اجتناب کنند.

چیزهایی کە خامنەای بە کارگران وعدە داد در واقع از محورهای کشمکش میان حکومت و کارفرمایان از یکسو و کارگران از سوی دیگر در سالهای گذشتە بودە اند. هم از این رو انتخاب این موارد بی حساب و کتاب نیست. این برخورد بە هر نیت و دلیل کە صورت گرفتە باشد نوعی عقب نشینی تاکتیکی از موضع نگرانی در مقابل کارگران و تلاشی است بە منظور مهار نارضایتی گستردە کارگران و ایجاد شکاف بین آنان با سایر گروەهای اجتماعی خصوصا با جنبش معلمان.

ماموریت انجام این وظیفە نیز بە وزیر کار و تشکلهای کارگری حکومتی سپردە شدە. با این وصف خامنەای تا اطلاع ثانوی با طرح استیضاح وزیر کار و تضعیف دولت رئیسی کە از طرف مخالفان حکومتی دولت دنبال می شود هم مخالفت کردە و آن را فعلا از دستور کار نمایندگان مجلس خارج کردە است.

بە نظر می رسد هدف از این تلاش عبث علاوە بر تفرقە معطوف بە ایجاد یک پایگاە حداقلی تودەای شبە فاشیستی برای دولت سست بنیاد و ولایی رئیسی بە منظور مقابلە با تشکیل اپزوسیون دمکراتیک با پایگاە تودەای استوار و حفظ نظام است. سپاە و بسیج نیز نقش بازوی سرکوب و نظامی آن را خواهند داشت. با این همە دور از تصور می نماید کە چنین طرح هایی از فعل بە عمل درآیند. یعنی وضعیت فعلی اجازە آن را نمی دهد.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید