هر روز ایران ما، مسئله است در انواع و اقسام آن که هریک نیز دستمایهای اند برای سخن روز. زیرا حکومتی بر کشور فرمان میراند که هنجار پایدارش اساساً مسئله سازی است و نیز زیست و رفتاری مسئله آفرین که همه روزه مسئله تازهای برای کشور ایران و جامعه ایرانی پدید میآورد.
در این سر سخن، سراغ آخرین وقایع مربوط به برجام با یک ویژگی معنی دار بر متن ماجراهای آن باید رفت که بسیاری از مسایل کشور را نهان و عیان در خود دارد و بگونهای عریان راهبردهای حکومت را در خود بازمیتاباند.
بن بست وین و رهگشایی دوحه در چه جهتی؟
اولین دور تبادل آراء بمنظور احیای برجام میان دولت آمریکا و جمهوری اسلامی با میزبانی دوحه، بی آنکه دقیقاً هم معلوم شود در طول آن چه نکاتی میان طرفین مجادله به میان آمده است، کوتاه زمانی بعد شروع نخستین رد و بدلها از ادامه کار خود بازایستاد. این مذاکرات غیر مستقیم که در پی بی فرجام ماندن نشستهای چند ماهه وین از سر گرفته شده است باز هم به ابتکار و وساطت تروئیکای اروپایی برگزار میشود، هرچند که متقاضیان اصلی دوام مذاکرات با همه ژستها و ادا و اطوارهای سیاسی اینان، باز هم جمهوری اسلامی از یک طرف و دولت بایدن در امریکا از طرف دیگر هستند.
این مذاکرات البته دستکم در اولین دور خود به سنگ خورده است و در پی توقف گفتگوها، سخنگویان دو طرف اصلی ماجرا و همچنین انریکه مورا معاون مسئول سیاست خارجی اروپا به اعلام این مختصر بسنده کردهاند که خط و نشان کشیدنهای تاکنونی همچنان ادامه دارد و شرط و شروط قبلی بجای خود باقیاند. در این کلاف پر گره، فعلاً گشایشی به چشم نمیخورد و باید دید که معامله محتمل در چه نقطهای میتواند و میخواهد جوش بخورد. هیچ کدام از ذینفعها و دست اندرکاران این ماراتن نفسگیر، نه از نفی ادامه مذاکرات سخن به میان آوردهاند و نه که تکرار دیگربار نشست در همین دوحه را منتفی اعلام داشتهاند. کشاکشها ادامه دارند.
اما نکته خودویژه این واقعه دیپلماتیک که معنی بسیار داشت، پرواز بلافاصله باقری کنی رئیس هیئت نمایندگی جمهوری اسلامی در مذاکرات برجامی از دوحه به مسکو بود. سفری خلاف روال معمول چنین دیدارهایی که در آنها نماینده اعزامی هر کشور برای انجام ماموریتی معین بلافاصله به پایتخت متبوع خود برمیگردد تا بالاییها را در جریان ماوقع قرار دهد. اما امین برگمارده شخص خامنهای و لابد هم به دستور خود بیت در تهران مستقیماً سوی روسیه شتافت تا مسکو را مطابق دستور العمل تهران با نخ برجامی به دوحه بدوزد! از همین پنجره هم جا دارد نگاهی به وضعیت ناظر بر ماراتن دردآور احیای برجام داشت که عرقریزان اصلی آن مردم به گروگان گرفته شده ایران در همین گرهگاه از اقسام گرهگاههایند.
وجود پدیده حکومتی - اجتماعی “کاسبکاران تحریم” که آشکارا علیه به نتیجه رسیدن مذاکرات برجامی کارشکنی میکنند، البته به عنوان واقعیتی محرز در این حکومت بنوبه خود یک سنگ بر سر راه موفقیت آن به شمار میآیند. همانگونه که سالها کوبیدنها بر طبل ایدئولوژی “دشمن محوری” در جمهوری اسلامی و مشخصاً هم از سوی ولی فقیه خامنهای، فضا و نیرویی را در کشور شکل داده که میدان مانور پراگماتیستی برای خود حکومت را هم بسیار تنگ میکند. با اینهمه اما، نظام حکومتی در پی احیای برجام است فقط هم به این دلیل که پول لازم دارد! تا همینجا صحبت از 110 میلیارد دلار بلوکه میرود که میتواند برای این نظام گرفتار معضلات اقتصادی، امکانی برای تجدید نفس و تمدید قوای ولو مقطعی و نه بنیادی به حساب آید. بعلاوه امکان فروش آزاد نفت در بازار به قیمت مناسب، خود وسوسهای برای حکومت دچار تحریمهای شدید است. رسیدن به پول، مشوقی تعیین کننده برای حکومت جهت جان گرفتن و پاگیری دیگربار برجام است.
فقط این نیاز واقعی فوقاً برشمرده است که سران جمهوری اسلامی را تحریص به اتخاذ راهکاری برای توافق با غرب و مشخصاً آمریکا میکند. وگرنه برای آن، در دکترین متخذهاش چونان شناسنامه نظام، غرب یک “دشمن دایمی” است و لذا برجام هم راهکاری مطلقاً دارای جنبه تاکتیکی در خدمت یک استراتژی متعارض با تفاهم و توافق. راهکار نظام در قبال برجام اقتضاء دارد تا صرفاً در کادر راهبرد “نگاه به شرق” به اجرادرآید. “نگاهی” که، خود لازمه پیشبرد برنامههای نظام در نقشه برنامههایش برای بقاء و توسعه جمهوری اسلامی است. تحقق اهداف حکومت چه در خدمت بقاء و چه در زمینه تدوام حیات است که آن را وا میدارد تا هم روی تضاد روسیه متخاصم با غرب و هم چین رقیب مستعد تنشهای بیشتر در آینده با غرب، حساب استراتژیک باز کند.
غرب نیز البته نیازمند احیای برجام است چه از نقطه نظر سیاسی و سیاست امنیتی برای اروپا و همچنین متحدین منطقهایاش در خاورمیانه تنشآلود و چه از نظر منافع اقتصادی و توسعه بازار در این منطقه و از جمله در خود ایران که زمینه سرمایه گذاری بسیار کلان در خود را دارد. بنابراین برجام برای آن راهکاری در خدمت استراتژی معینی است و نه همه مسئله. این خودفریبی و دگرفریبی بسیار تکرار میشود که همانا ترامپ بود برهم زننده برجام، وگرنه کارها داشت در ریل نرمالیزاسیون پیش میرفت البته .در اینکه شلتاقبازیهای رئیس جمهور سابق آمریکا ضربه بزرگی بر این توافق لرزان وارد آورد، نه جای تردید است، نه شایسته به فراموش سپردن و نه که مطلقاً جایز. اما این قرارداد از همان آغاز سست و ناقص بود، چون رهبری جمهوری اسلامی منطق ضرور برجام دو و سه متعاقب برجام اول را برنتافت. او در نطقی تند و سپاه پاسداران تحت فرمانش در عملیات بسیار تحریک کننده، موشکی را با نوشته عبری “مرگ بر اسرائیل” بر روی آن هوا کردند تا نخستین فاتحه بر این برجام را بخوانند و بعد هم که ترامپ آمد آن را قلدرانه تکمیل کرد. آمریکای اوباما به امید تداوم برجام و زایش برجامهای دیگر بود که پای آن قرارداد رفت و بنابراین هیچ جای شگفتی ندارد اگر اکنون حتی بایدن این اندازه مشتاق احیای برجام، مصر بر درس گیریهای لازم از تجربه برجام ناقص در گذشته باشد و همچنین ملاحظات متحدین منطقهای خود را وارد در نوع توافق کرده و عملاً آنها را رعایت کند.
روسیه و چین اما دو عضو دیگری از برنامه برجام بودند و هستند که در دوحه حضور نداشتند، حال آنکه برجام بدون موافقت آنها هم پا نمیگیرد و هم مسلماً بی فرجام است. شک نباید کرد که روسیه درگیر جنگ با اوکراین و خشمگین نسبت به غرب، به طریق اولی نسبت به سرنوشت برجام حساسیت بسیار دارد. برای مسکو از نظر سیاسی مهم است که در مختصات کنونی، یا برجام اصلاً به توافق نرسد و با افتادن به تعویق، سرنوشتش باچگونگی نتیجه تجاوز نظامی آن به اوکراین گره بخورد و یا اگر هم به نتیجه رسید سهم و جایگاه روسیه چنان جایی احراز کند که آن میخواهد. بنابراین، باقری کنی به مسکو رفت تا هر انچه را که در دوحه گذشته بود بدواً با شریک استراتژیک رژیم متبوع خود در میان نهد و با جویا شدن نظر آن، برخوردهای جمهوری اسلامی با غربیها و عربهای درگیر با خود مطابق تمایلات روسیه و در جهت مطلوب آن سمت و سو بگیرد و عمل شود. عمل نیز چه در راستای گشایش برجام و چه همچنان تداوم بن بست!
چنین است رمز و راز سفر مستقیم و بلافاصله نماینده رهبر جمهوری اسلامی برای دیدار با نمایندگان ولادیمیر پوتین و همین هم است مدلول گروگانگیری برجام توسط روسیه. وابستگی جمهوری اسلامی به منافع و مصالح روسیه، نه متاثر از مثلاً وجود ناوگان تهدیدکنان آن در آبهای خزر بلکه در اصل ناشی از راهبردی است که خود این نظام برای کشور ما اتخاذ کرده است! ایران، اسیر جمهوری اسلامی است هم در درون مرز و هم در مناسبات جهانی و زیر سیطره عمل به راهبردی که نه تنها هیچ ربطی به منافع ملی مردم ایران ندارد بلکه علیه کشور ما هم در دراز مدت و هم در کوتاه مدت است.
در دراز مدت به این دلیل که کشور ما نیازمند مناسبات با همه جهان در جهانی است چند قطبی با انواع نیمه قطبهای منطقهای تا بتواند بر متن صلح و وضعیتی رها و دور از تنش زاییها و تشنج آفرینیهای مکرر، برای مردم کشور رفاه و پیشرفت حاصل آید و بر بستر آن نیز عدالت اجتماعی بتواند دامنه بگیرد. دکترین جمهوری اسلامی اما مبتنی بر آنتاگونیسم دشمن محوری و بهره برداری از تعارضات در جهان است و این برای کشوری مانند ایران با حد امکانات واقعی آن، یعنی بازیچه جبههای از قدرتهای جهانی شدن در مچ خوابانیدنهایی که میان قدرتها جاری است. بدل شدن برجام به وسیلهای در خدمت سیاستهای روسیه، نتیجه منطقی راهبردی است که خود جمهوری اسلامی در پیش گرفته است. بجای دشنام دادنهای صبح تا شب به پوتین تزار تازه روسیه و نفرین آن – که مانند هر قدرت و حکومت دیگری در پی برنامههای ژئوپلتیک و منافع اقتصادی خودش است – باید سراغ آنی رفت در درون خانه که دارد خانه را آتش میزند.
از نظر راهکاری و کوتاه مدت هم کافی است در نظر بگیریم که برای کشوری مانند ما که اقتصاد تک محصولی دارد و هنوز هم عمدتاً وابسته به فروش نفت و گاز و محصولات پتروشیمی است، هماهنگ شدنهای جمهوری اسلامی با میل و هوس مسکو در مختصات کنونی که غرب شدیداً تشنه خرید نفت از منابع غیر روسی است، چیزی جز واگذاری بازار به سود روسیه نیست! رقیب ایران در این عرصه را فقط نباید عربستان سعودی و چند کشور شیخ نشین خلیج فارس دید، خود روسیه یک رقیب اصلی و قدر برای ایران بشمار میرود و هیچگونه رحم و مروتی هم در سوداگری تجاری سرش نمیشود. پوتین نشان هم داده است که هرجا لازم ببیند، بی هیچ درنگی جمهوری اسلامی را چه در سیاست و چه در اقتصاد به اصطلاح بور خواهد کرد همان گونه که تاکنون کرده است و میکند.
پس این فقط خود به فرجام رسیدن برجام نیست که اکنون بیش از پیش و به گونه مضاعف با تمایلات سیاسی روسیه گره خورده است، بلکه سود بردن در همین حالا از به بار نشستن محتمل آن است که دارد قربانی رعایت حال روسیه درگیر جنگ با غرب میشود. بدین ترتیب است که جمهوری اسلامی با همه فریادهای از بام تا شام خود برای “عزت و استقلال”، ایران را چه از نظر راهبردی و چه در وجه راهکاری، چه آنی و چه آتی زیر گرو تامین منافع قطبی از جهان برده است و میبرد. این نوع استقلال، خود ضربه سیاسی و اقتصادی به ایران است.
لزوم احیای برجام از نگاه منافع مردم ایران
برجام ذیل استراتژیهای جمهوری اسلامی در هر مسیر هم که سیر کند، نمیتواند جنبه رهگشایی استراتژیک برای ایران داشته باشد. اصل مسئله، حکومتی است همه مسئلهساز که چون بختک به جان مردم ایران افتاده و با مستولی شدن بر کشور، هستی آن را بر باد داده و میدهد. با این همه اما نفس پاگرفتن برجام از آنجا که میتواند موجب کاهش فشار تحریمها بر کشور گردد، امکانی است مثبت که باید در آرزویش بود و برای از سرگیریاش تلاش پیگیرانه داشت. فشار تحریمهایی که، بسی بیشتر از تولید تنگناهایی بر رژیم حاکم، بر مردم و به ویژه تهیدستان وارد میشود و کمر آنان را شکسته و هر روز هم بیشتر میشکند.
هم از اینرو، ستم بزرگی است بر مردم محنت کشیده از سوی آنانی که به نام مردم و برای رهایی مردم از دست این نظام نابکار، مشوق تحریمها هستند و مصرانه در جهت مخالفت با احیای برجام میکوشند. تعمیم مبارزه علیه جمهوری اسلامی به مخالفت با برجام، نه خدمت به مبارزه مردم که همکاری عملی با کاسبان تحریم در درونمرز و بهره برداران سیاست تحریم به سود منافع غیر ایرانی در برونمرز است. در مقابل اینان، آنانی قرار دارند که برجام را در شکل گمراه کننده مسئله محوری کشور جا میزنند؛ آنانی که زمانی فقط بر عامل ترامپ در قدرت کوبیدند و اکنون هم صرفا بر میراث آن میکوبند. اینان نیز خاک بر چشم مردم میپاشند تا افکار عمومی از دوسویه دیدن این معضل منحرف شود و با دادن ادرس غلط، آگاهانه یا ناآگاهانه روند آگاهی سیاسی در کشور را دچار کوررنگی میکنند. اما بلوغ سیاسی در کشور خوشبختانه نشان میدهد که نه دسته اول و نه دسته دوم نتوانستهاند در تشخیص شعورمند بیشترین شهروندان کشور تاثیر سوء بگذارند. مردم، در حالی خواهان برقراری برجام اند که مبارزه آنها علیه جمهوری اسلامی هر روز دامنه بیشتری میگیرد.
برجام باید احیاء شود اما آنچه که اساساً لازم است تغییر یابد، همانا استراتژیهای درون کشوری و برون کشوری جمهوری اسلامی است و از جمله در پیش گرفتن این رویکرد که اصلا این کشور آفتاب و باد و فعلاً هم دارای منابع عظیم نفت چه نیازی به برنامه هستهای دارد؟ آنهم برنامهای با نیات تماماً سئوال برانگیز که از نظر جهانیان و حتی متحدین روسی و چینی خود با بدگمانی مواجه است. آیا جمهوری اسلامی استعداد گسست از راهبردهای تاکنونی معرف خود را دارد؟ نحوه پاسخ به آن خود روشنگر بسیاری از معضلات و مسائل کشور هم است. پاسخ درخور به این سئوال گرهی، لزوم مبارزهای دامنگستر، کلان و پایدار برای گذر کشور از این نظام است و در همانحال مبارزه جاری برای تحمیل احیای برجام به رژیم. برداشته شدن تحریمها بر اثر عقب نشینی جمهوری اسلامی، در خدمت این رویکرد کلان قرار میگیرد. ما احیای برجام چه در وین و چه در دوحه را به استقبال میرویم ولی برآنیم که حل اصل مسئله ایران را در تهران و در امر رهایی کشور از قید جمهوری اسلامی باید پی گرفت.
دیدگاهها
سخنی افزوده بر سر سخنبا…
سخنی افزوده بر سر سخن
با سلام به سعید گرامی. شاید هم لازم باشد یک نیمنوشته را در شکل کامنت به سخن در این "سر سخن" بیفزایم!
این پرسش که جمهوری اسلامی خواهان احیای برجام است یا نه، پاسخی سرراست ندارد. هم میخواهد و هم نمیخواهد! آن را میخواهد چون همانگونه که در "سرسخن" تصریح شد در وضعیت افلاس و تنگناهای مالی، حریصانه به آزاد شدن پولهای بلوکه شده و نیز گشایش در فروش آزاد و کلان نفت چشم دوخته است. در همانحال اما باز بدانگونه که در آنجا آمده بود، عملاً در بیشتر اوقات در موضع نخواستن قرار میگیرد زیرا رفتار مذاکراتیاش در تبعیت از الزامات راهبرد تداوم غرب ستیزی و ماجراجوییهای منطقهای آن شکل میگیرد. به عبارت دیگر، اینجا تناقض و ناهمخوانی برخورد تاکتیکی و استراتژی پایدار در میان است. راهبردی که، یک رکن آن هم همین "نگاه به شرق" است و لاجرم گره خورد و تکمیل شده با چنین دکترینی. از اینرو هم بود که طرف جمهوری اسلامی در مذاکرات برجام، بعد حمله روسیه به اوکراین، چانه زنی در مذاکرات را هر چه فزونتر با مصالح و تمایلات مسکو در رابطه با چگونگی احیای برجام گره زد، از آمادگی بهمن ماه خود برای امضاء نهادن بر توافقات عقب نشست، دبه درآورد و نرخ معامله را بالاتر برد. این خود، یعنی عملاً نخواستن برجام در حین تکرار این ترجیع بند که: ما حاضریم و این آمریکاست که تضمین دراز مدت نمیدهد!
اما حتی جدا از برهه کنونی، رفتار آن در همه این دو دهه نیز، کمابیش پابرجایی بر سوداهای هستهای بوده است و مانور دادنها برای خرید زمان تا برنامه خود در این زمینه را علنی و مخفی پیش ببرد. میدانیم که این حکومت بعد روشدن پنهان کاری هایش در اوایل دهه هشتاد خورشیدی و به صدا درآمدن کوس رسواییاش و قرار گرفتن در برابر موج اعتراض و فشارهای بین المللی بود که ناگزیر از آشتی نماییها شد. فتوای خامنهای مبنی بر حرام بودن بمب اتمی را هم باید مکر آخوندی دانست! این فتوا، ناظر بر عدم استفاده از آنست و دقیق تر به کار نگرفتن نوع پیشگیرانهاش و نه رسیدن جمهوری اسلامی به ظرفیت تولید برای تملک بالقوه اتم آماده کشتار. خمینی بنیانگذار، سنگ پایه رفتار جمهوری اسلامی را در اوجب بودن بقای آن بر هر اصل و فرع دین اعلام کرد و در این مسیر حتی تعطیلی نماز را هم اگر لازم افتاد مباح دانست! خامنهای هم، جانشین چنین کسی است و مجری وصیت او! پس برجام هم در خدمت همان سلوک و نه لازم و مفید به حال مردم ایران!
آری، رهبری جمهوری اسلامی بر متن چنین نگاهی به امر کسب توانمندی جهت حیات خود و رساندن خویش به ظهور مهدی موعود است که نمی تواند خود را از وسوسه فرمول ترکیبی اقدام زیر میزی فیزیکدان هستهای عبدالقادر خان (پدر هستهای پاکستان) بعلاوه الگوی کره شمالی بیرون بکشد! جمهوری اسلامی اگر بتواند از چرخه کنترل و فشار جهانی بگریزد، بی هیچ تردیدی سانترفیوژهای نطنز، فردو، تورقوز آباد و ... را هم به تولید 90 درصد تغلیظ خواهد رساند تا به خیال خود همه را و حتی متحدین استراتژیکاش روسیه و چین را نیز که مخالف تجهیز هستهای ایران در مقیاس تسلیح هستهایاند با قال گذاشتنها، در برابر کار انجام شده قرار دهد. اینکه رژیم ولایت فقیه نتواند به چنین موقعیتی نائل آید و در واقع نگذارند که وی به چنین کامیابی برسد، تغییر و تاثیری در نگاه و اراده واقعی آن برای رسیدن به انفجار هستهی ندارد. برجام برای آن، به لحاظ ذهنی امری است بی فرجام و هم از اینرو نیز گذرا و بمثابه یک فرجه و مهلت. فشار ناشی از خالی بودن جیب در میان است و دچار تنگنا بودن که نمیگذارد از مذاکره دست بشوید! داستان اینست عزیز.
بهزاد کریمی
اول ازمسئولین به پیش به…
اول ازمسئولین به پیش به خاطردرست کردن کدکپچاتشکرمیکنم .وباسلام خدمت رفیق کریمی.به نظرمیرسدکه مسئولین حکومت چندان علاقه ای به حل برجام ندارند.اگراین موضوع صحت داشته باشدخبرازازنگاه های مصیبت باری برای مردم ایران است یعنی حکومت رسما هیچ علاقه ای به بهترشدن وضع مردم نداردوبه زبان دیگرمردم رابدبخت وبیچاره میخواهد.آیا میشودچنین برداشتی کرد.چون هیچ نگاهی ازطرف مسئولین حکومتی برای بهترشدن وضع مردم دیده نمیشود.سپاسگزارمیشوم توضیحی بدهید.
افزودن دیدگاه جدید