رفتن به محتوای اصلی

 بيانيه پيرامون جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی»  

 بيانيه پيرامون جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی»  

جنبش انقلابی بيش از دو ماه است که با وجود کشتار صدها تن از معترضين به ويژه جوانان، نوجوانان و کودکان و بازداشت نزدیک به ۱۷ هزار تن، با شجاعت در مقابل دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی ايستاده، حکومت تا دندان مسلح را  به چالش كشيده، سپهر سیاسی کشور را دگرگون کرده، حمايت میلیونی ايرانيان درون و برون مرزی را جلب نموده و همبستگی بی سابقه جهانی را برانگيخته‌است. اين جنبش توان بالای پایداری و مقاومت خود در مقابل سرکوب و عجز و ناتوانی سرکوب گران را نشان داده است.

جنبش "زن، زندگی، آزادی"، خیزشی عليه تبعیض، تحقیرِ و لگدمال کردن کرامت انسانی به ويژه کرامت زنان، ستيز با سبک زندگی امروزی، قالب بندی جامعه با معیارهای جامعه اسلامی و تحميل حجاب اجباری است. حکومت با تحميل حجاب اجباری و کنترل بر زنان، کل جامعه و سبک زندگی مردم را به بند كشيده است. محوريت زن در جنبش، تائيد اين نظر است که "آزادي يك جامعه بدون آزادي زنان آن ممكن نيست."
 
خيزش اعتراضی مردم برخاسته از انبوه مسائل انباشته و حل نشده، به بحران های مزمن، به ابر بحران اقتصادی، به ميانگين رشد اقتصادی صفر درصد، به دو برابر شدن فقر در ۵ سال گذشته، تورم بالای ۴۰ درصد، بيکاری دو رقمی، شکاف عميق طبقاتی، تراکم ثروت های افسانه ای در دست لايه نازکی از جامعه، افت درآمد سرانه، ورشکستگی واحدهای تولیدی، فساد ساختاری، موج مهاجرت نیروی انسانی به خارج و تهی شدن فضای اقتصادی کشور از نیروی کار متخصص، بهره برداری ويران گرانه از طبيعت ايران، انباشت بحران های محيط زيست، محدود کردن و کنترل دنيای مجازی و بستن برخی شبکه های اجتماعی و نگرانی از آينده کشور است.
 
اين جنبش تنها برای گذار از جمهوری اسلامی و جايگزينی آن با حکومت دموکراتيک نيست، بلکه عليه  "ارزش ها" و "هنجارها"ی بازدارنده، به نبرد برخاسته و می خواهد خانواده، رابطه بين جامعه و قدرت، مناسبات بين گروه های اجتماعی و رابطه ايران با جهان را دگرگون کند. جنبش انقلابی برای يک تحول ارزشی و سياسی خيز برداشته است.
 
جنبش"زن، زندگی، آزادی"، جنبشی سکولار است و اولين حرکت اجتماعی در ايران است که روحانيت نه تنها نقشی در آن ندارد، بلکه جنبشی عليه روحانيت و اسلام سياسی است. عملکرد مخرب روحانيت به ويژه در ۴ دهه گذشته يکی از عوامل موثر در زمينه سازی برای استقرار حکومت سکولار به جای حکومت فقها است.
 
خيزش دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ و جنبش های مطالباتی گذشته، اعتراض گروه های معينی از جامعه بود و يا خصلت محلی و منطقه ای داشت. اما جنبش انقلابی با توجه به گستردگی جغرافيائی، اعتراضات در تعداد زيادی از شهرها، مشارکت گروه های مختلف اجتماعی: زنان، جوانان، دانشجويان، دانش آموزان، کارگران، معلمان، وکلا، پزشکان، مناطق ملی ـ کردها، ترک ها، بلوچ ها، عرب ها ـ گروه هائی از کسبه و بازار و ايرانيان خارج از کشور، چهره های شاخص ورزشی، هنری و ادبی، جنبش فراگير، سراسری و يک پارچه است که خرده جنبش های اجتماعی را در برگرفته است.
 
جنبش انقلابی همبستگی ملی ميان مردم مناطق ملی و سراسر کشور، مناطق مرکزی و مرزی را  اعتلا بخشيده که در شعاری های "کردستان چشم و چراغ ايران"، "آذربايجان بيدار است و پشت و پناه کردستان است" و "از زاهدان تا تهران، جانم فدای ايران" متبلور است. مانور حکومت برای شکاف انداختن بين آن ها شکست خورد.
 
دانشگاه يکی از کانون های اصلی مبارزه عليه حکومت است. جنبش دانشجوئی در سال های گذشته بدلايل مختلف از جمله تسلط نيروهای امنيتی، با رکود مواجه بود. اما دانشجويان از ابتدای خيزش خيابانی به ميدان آمدند و دانشگاه های سراسر کشور را با شعار "زن، زندگی، آزادی"، "آزادی، آزادی" و "مرگ بر ديکتاتور" به صحنه ايستادگی در برابر ديکتاتوری تبديل کردند.

جوانان نسل دهه ۸۰ نيروی محرکه اصلی جنبش اند. آن ها در پيشاپيش اعتراضات در خيابان ها، دانشگاه ها و مدارس قرار دارند و بيشترين جانباختگان و دستگيرشدگان به اين نسل تعلق دارد. نسل دهه ۸۰  می خواهد با کرامت انسانی زندگی‌ کند، لذت‌های رنگارنگ جهان را در زیست خود تجربه کند و حکومت برای او زندگي نامه ننويسد.
 
دستآوردهای جنبش انقلابی
ـ جنبش راس قدرت ـ علی خامنه ای ـ را زير ضرب گرفته و خواهان گذار از جمهوری اسلامی است.

ـ جنبش نيروی ميليونی جوانان، دانشجويان و دانش آموزان را به ميدان مبارزه آورده است.
ـ تناسب قوا و مشخصاً "تناسب قوای نرم" بين حکومت و جنبش، یعنی توان پیشبرد گفتمان و تسخیر فضای اجتماعی تماماً به نفع جنبش و به زيان حکومت دگرگون شده و بعلاوه نيروی عظيمی شکل گرفته است که خواهان برکناری جمهوری اسلامی است.
ـ همبستگی بی سابقه بين گروه های مختلف اجتماعی، بين ايرانيان درون مرزی و برون مرزی به وجود آمده است.

ـ ايرانيان خارج از کشور در ابعاد وسيعی به ميدان آمده و به حمايت از جنبش انقلابی برخاسته اند.
 
 ـ جنبش "زن، زندگی، آزادی" حمايت گسترده جهانی را جلب کرده است. هيچ  جنبش اجتماعی در ايران نتوانسته‌است از چنين حمايت جهانی برخوردار شود.

ـ جنبش هنر و ادبيات ماندگاری را توليد کرده است.

 ـ جنبش قادر شده است که مناسبات دولت های غربی با جمهوری اسلامی را تغيير دهد. این دولت ها اکنون واقف اند که پیشبرد مذاکرات برجام بدون عنایت به وضع حقوق بشر در ایران، آن ها را در وضع دشوار داخلی قرار خواهد داد. سوای این هم، سیاست خود را با فشار بیشتری بر جمهوری اسلامی همراه کرده اند.
 
جنبش انقلابی و موقعيت آن
جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی است انقلابی عليه جمهوری اسلامی. با شکل گيری جنبش انقلابی، کشور وارد دوره انقلابی گرديده است. با تدوم و پيشروی جنبش، وضعيت سياسی کشور به سابق برنخواهد گشت.
 
با وجود بحران کارآمدی، بحران مشروعيت، بحران اقتصادی، نارضايتی اکثريت مردم ايران و تداوم جنبش انقلابی، حکومت هنوز قادر به ادامه حيات خود است و عليرغم تمردها و تزلزل ها در بين نيروهای سرکوب، اراده حکومت برای سرکوب سست نشده است. حکومت هم چنان معترضين را به گلوله می بندد، آن ها را وسيعأ دستگير و زندان ها را از معترضين پر می کند. سرکوب در مناطق ملی  ـ بلوچستان و کردستان ـ نسبت به ساير مناطق شديدتر است. اما واقعيت نشان داده است که سرکوب جواب نداده و به شعله ور شدن جنبش انجاميده است.
 
برخی مولفه های موقعيت گذار يا موقعيت انقلابی تکوين يافته و برخی مولفه های آن هنوز تکوين پيدا نکرده است. اکثريت مردم ايران نمی خواهند مثل گذشته زندگی کنند، ولی جمهوری اسلامی هنوز می تواند سلطه سياسی خود را اعمال کند. موقعيت گذار و يا موقعيت انقلابی در تداوم و گسترش جنبش و تکوين مولفه های آن، می تواند فراهم شود و گذار از جمهوری اسلامی تحقق يابد.
 
در حال حاضر حکومت قادر نيست که جنبش را مهار کند و آن را بخواباند. و جنبش هم هنوز قادر نيست حکومت را برکنار کند. اما مشخص است که جنبش انقلابی از پتانسيل بالائی برخوردار بوده و در تداوم و گسترش خود می تواند توازن موجود را به نفع خود تغيير دهد. اختلافات در بلوک قدرت نسبت به برخورد با جنبش شکل گرفته، ولی هنوز به شکافی که به گروه بندی بيانجامد، فرانروئيده است.

عوامل چهارگانه، بحران اقتصادی، بسيج سياسی، فشار بين المللی و شکاف های درون حکومت، عناصر تعيين کننده در فروپاشی حکومت های اقتدارگرا هستند. جمهوری اسلامی با بحران اقتصادی، بسيج سياسی و فشارهای بين المللی روبرو است.  

چالش ها و سياست ها
با شروع اعتراضات روند ريزش در پايگاه اجتماعی حکومت شتاب گرفته است، با اين وجود حکومت هنوز دارای پايگاه اجتماعی محدودی است. حکومت طی چهار دهه گذشته لايه های متعدد ارگان های امنيتی و نظامی ساخته است. در اين حکومت ايدئولوژی، سياست و اقتصاد درهم آميخته، طبقه و لايه هائی از قبل قدرت شکل گرفته، به ثروت های نجومی دست يافته و منافع آن با حيات جمهوری اسلامی گره خورده است. طبقه و لايه های شکل گرفته از منافع خود دفاع خواهند کرد. سپاه به حوزه های متعدد به ويژه اقتصاد کشور چنگ انداخته و به سادگی حاضر نخواهد شد که از مناقع اقتصادی و موقعيت خود بگذرد و قدرت را واگذار کند. در عين حال بايد توجه داشت که حکومت به شدت فاسد شده، مافيای قدرت ـ ثروت بر اقتصاد چنگ انداخته، بحران های مزمن و درهم تنيده به ويژه بحران اقتصادی سراپای حکومت را فرا گرفته و يکدست شدن حکومت بر ناکارائی آن افزوده است.

برای برکناری حکومت ضرورت دارد که جنبش تداوم يابد، اعتراضات گسترده شود، دانشگاه نقش کانونی خود را حفظ کند، گروه‌های دیگر جمعیتی هرچه بيشتر به جمع معترضین بپيوندند، گروه های بی طرف به جانب جنبش جلب شوند، با پيشبرد مبارزه مسالمت آميز شرايط برای مشارکت گروه های حامی جنبش در اعتراضات فراهم گردد، گروه هائی از مدافعين حکومت در موضع بی طرفی قرار گيرند، فرآيند فرسوده کردن حکومت و به ويژه نيروهای سرکوب تداوم پيدا کند و شکاف و چند دستگی در درون بلوک قدرت شکل گيرد و گروه هائی از آن به بيهودگی سرکوب پی ببرند.

برای تداوم و پايداری جنبش انقلابی ضرورت دارد که اعتصابات عمومی و سراسری شکل گيرد و اعتراضات خيابانی با اعتصابات کارگران واحدهای بزرگ توليدی و شرکت نفت، معلمان، کارمندان، کسبه و بازار، رانندگان شرکت واحد اتوبوس رانی، رانندگان کاميون و کاميون داران، رانندگان تاکسی، سرپيچی بخش دولتی و ..... تکمیل شود. ما بايد در جهت طرح ضرورت اعتصابات عمومی و سراسری و زمينه سازی برای راه افتادن آن بکوشيم.

گروه هائی از کارگران با جنبش انقلابی همراه شده اند و روند پیوستن آنان رو بە افزایش است کە در اعتصابات و در محلات کارگرنشین مشاهدە می شود. ولی هنوز بخش هائی از "طبقه متوسط فقير" و کارگران به مثابه يک طبقه به ميدان نيامده اند. پیوستن آن ها تا حدود زیادی بستگی دارد کە مطالبات کارگران و سایر مزد و حقوق بگیران تا چە حد در جنبش مطرح و حمايت شود. در حال حاضر آنچه امکان پذير است طرح مطالبات صنفی و امر تشکل يابی کارگران و کوشش برای پیوند زدن مطالبات کارگران با مطالبات جنبش انقلابی است. اعتصابات صنفی در تداوم جنبش انقلابی می تواند به اعتصابات سراسری فرارويد. اين موضوع در رابطه با معلمان و ساير گروه های مزد و حقوق بگير خاصه در بخش دولتی ديگر صادق است. معلمان همراه با دانش آموزان در پيشبرد جنبش نقش دارند.

جمهوری اسلامی خشونت عريان را عليه جنبش به کار می برد. حتی به کودکان هم رحم نمی کند. جنبش انقلابی عميقأ مسالمت آميز است و شعار "زن، زندگی و آزادی" در بنیادش خشونت پرهیز است. و معترضين با دست خالی در مقابل سرکوب خشن حکومت ايستاده اند. خشونت پرهيزی برای جنبش ارزش اخلاقی آفريده و در جلب حمايت های بين المللی موثر افتاده است. حکومت به اشکال مختلف می خواهد توسل به خشونت را به عنوان ابزار مبارزه بر جنبش تحميل کند. لازم است تلاش های حکومت برای تحميل خشونت بر جنبش را خنثی کرد. دفاع مشروع در مقابل سرکوب امر پذيرفته شده ای است و مردم حق دارند در مقابل سرکوب از خود دفاع کنند.

حکومت بيش از ۴۰۰ نفر را کشته و نزدیک به ۱۷۰۰۰نفر را بازداشت کرده است. لازم است تلاش هائی که در داخل و خارج از کشور و در مجامع بين المللی عليه سرکوب، کشتار، اعدام و آزادی بازداشت شدگان و زندانيان سياسی صورت می گيرد، تقويت کرد.  

جنبش انقلابی از جنس جنبش های جديد است اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، به شکل‌گیری و پيدايش جنبش‌های اجتماعی جدیدی منجر شده که مهم‌ترین ویژگی آن، خود رهبر بودن آن است. اين جنبش ها از توانائی بالائی برای تداوم اعتراضات برخوردارند. حکومت با يک رهبری واحد روبرو نيست که با دستگيری رهبران بتواند اعتراضات را خاموش سازد. اکنون تشکل های جوانان محلات از بطن جنبش که در هدايت و تداوم جنبش نقش دارند. شکل گيری جنبش های جديد نافی ضرورت احزاب سياسی و تشکل های صنفی و دموکراتيک نيست. پيوند آن ها، می تواند بر قدرت و توانمندی جنبش بيافزايد.

در تداوم جنبش، لازم است رهبری سياسی شکل گيرد که دوره گذار را هدايت و تا تشکيل مجلس موسسان کشور را اداره کند. در حال حاضر در صفوف اپوزيسيون و جامعه مدنی، ما با جريان های متعددی روبرو هستيم: بلوک ها، احزاب و سازمان های سياسی، تشکل های دموکراتيک و صنفی، چهره های شاخص در داخل و خارج کشور، تشکل ها و چهره هائی که از درون جنبش اعتراضی زائيده می شوند. ضرورت دارد که فعالیت این مجموعه علیه جمهوری اسلامی هماهنگ شود. ما بر گفتگو برای تشکیل مرکز هماهنگ کننده نیروهای دموکرات تاکید داریم. در این مرکز نیروهای دموکرات طبعا می توانند با بلوک های خود حضور داشته باشند. اتحاد نیروهای چپ و ایجاد ثقل نیروهای جمهوری خواهی در اولویت سياست اتحادهای ما قرار دارد. شکل گیری چنین مرکزی به لحاظ زمانی منوط به این اولویت نيست. 

جنبش انقلابی سر باز ايستادن ندارد
اعتراضات همزمان در بيش از۷۰ شهر بزرگ و کوچک، تظاهرات در تعداد زيادی از دانشگاه های کشور، به خيابان آمدن دانش آموزان در شماری از شهرها، اعتصاب کارگران ذوب آهن و تعدادی از واحدهای توليدی، پيوستن کسبه و بازار به اعتراضات در شهرهای مختلف در روزهای سالگرد خيزش آبان ۹۸، نشان داد که جنبش انقلابی هم چنان در حال پيشروی است و سرباز ايستادن ندارد. جنبش در موضع  تهاجمی و حکومت در موضع دفاعی قرار گرفته است. 

به اميد روزی که مردم ايران از جهنم جمهوری اسلامی رها شوند و به خواست تاريخی خود: آزادی، عدالت اجتماعی و دموکراسی دست يابند.  

شورای مرکزی حزب چپ ايران (فدائيان خلق)
۲۹ آبان۱۴۰۱ - ۲۰ نوامبر ۲۰۲۲

 

دیدگاه‌ها

شبنم

بهتر بود  به مبارزات کارگران ،معلمان ،بازنشستگان ،زنان در سالهای گذشته که جریان داشت هم تاکید میشد .برای جلب بیشتر این نیروها باید به زحماتی که چند سال اخیر با همه سرکوبها پیش میبردند تاکید شود .دهها زندانی قبل از جنبش کنونی در زندان بودند .در ضمن خطراتی خارجی وداخلی میتونه جنبش را به بیراهه ببرد .در تمام بیانیه ها فکر میکنم باید تاکید لازم بشه .همچنین در شرایط کنونی جنبش امادگی شعارهای ضد سرمایه داری در زمینه زنان ،محیط زیست ،کار ،سود ،جنگ ،صلح ،ووواز دیدگاه سوسیالیسم را دارد .در قالب تراکت .سرود ،ویدیو

د., 21.11.2022 - 12:01 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید