رفتن به محتوای اصلی

کارکردهای احزاب سياسی - بخش دوم

کارکردهای احزاب سياسی - بخش دوم

در بخش اول مطلب کارکرد حزب در عرصه انتخابات، آموزش سياسی و مدیریت چالش های سياسی توضيح داده شد. در اين بخش به ساير کارکرد حزب پرداخته شده است.

 

۴. جامعه پذیری سیاسی:

احزاب سياسی در روند ادغام سياسی نقش مهم بازی می کنند. اين نقش در سه سطح فردی، گروهی و جمعی صورت می گيرد.

جامعه پذیری سیاسی فرد فرایندی است که طی آن ارزش های سیاسی فرد شکل گرفته و شخصیت سیاسی فرد به وجود می آید. به عبارت دیگر فرآیندی است که طی آن فرد ارزش ها و هنجارهای سیاسی را درونی کرده، برای فعالیت در چارچوب نظام سیاسی آماده می شود. بنابر این هدف از جامعه پذیری سیاسی تربیت افراد به صورتی است که بتوانند عضو کارآمد در جامعه باشند.

در جامعه مدنی نهادهای مختلفی مثل رسانه های جمعی و مطبوعات و بالاخره احزاب سیاسی در جهت جامعه پذیری سیاسی فعالیت می کنند. احزاب با یاد دادن هنجارها و قواعد سیاست باعث درونی شدن آن ها در افراد می شوند و بدین طریق فرد را به یک شهروند آگاه از هنجارها و قواعد سیاسی مبدل می سازند که می تواند از منافع و خواسته های خود طبق قواعد و هنجارهای سیاسی دفاع کند. این امر باعث می شود:

ـ فرد از دنيای منزوی خود خارج شده و با مسائل اجتماعی پيوند بخورد.

ـ فرد دیگر نیازی به خشونت و شورش احساس نکند.

ـ به کارآمدی و مؤثر بودن خود واقف گردیده به سرخوردگی و بیگانگی سیاسی مبتلا نشود.

_ حکومت نیز از نظر افراد مشروعیت یابد؛ چرا که زمینه های بازی به افراد داده می شود.

جنبه ديگر جامعه پذيری سياسی ادغام تازه واردها است. در امريکا، يکی از مهمترين نقش احزاب ادغام مهاجران به درون امريکا و وارد کردن آن ها به درون ساختارهای اجتماعی و سياسی است. اين عمل موجب می شود تا تازه واردها به سرعت با جامعه امريکا و هنجارها آشنا شده، به جای ناسازگاری، خود را با اين هنجارها و قواعد فعالیت کنند. اگر غير از اين بود جامعه امريکا امروز صحنه درگيري ها و برخوردهای شديد اقوام و گروه های مختلفی بود که از سراسر جهان به اين سرزمين مهاجرت کرده اند.

در سطح جمعی نيز حزب نقش موثری در جدا ساختن افراد از تعلقات و وفاداری های محلی و پيوند آن ها با منافع ملی و هويت ملی ايفا می کند. بر همين پايه می توان گفت که حزب در فرآيند ملت سازی نقش مهمی ايفا می کند.

 

۵. مشارکت سیاسی:

در نظام های توتاليتر مشارکت در حيات سياسی کشور و از جمله انتخابات جنبه تحمیلی و اجباری دارد. در نظام های اقتدارگرا اجازه مشارکت به مردم داده نمی شود. اما در نظام های کثرت گرا احزاب با آموزش سیاسی شهروندان، آنان را نسبت به مسائل و جریان های سیاسی آگاه تر و حساس تر کرده و بدین طریق حس مسئولیت را در آن ها می آفرینند که همین امر باعث مشارکت افراد در زندگی سیاسی می شود. مشارکت سیاسی افراد باعث می شود که:

_ نظام سياسی با مشارکت افراد مشروعیت یافته و از استواری و ثبات بیشتری برخوردار شود.

_ افراد به توان تاثیرگذاری صحنه سياسی کشور واقف گردیده از بیگانگی سیاسی در می آیند و خود را مسئول می بینند.

_ با مشارکت افراد حس رقابت در جامعه به وجود می آید که در سایه رقابت، سطح تشخیص و آگاهی افراد نسبت به مسائل افزایش می یابد و همچنین افراد با هنجارها و قواعد رقابت مثل تسامح، مدارا و گفت و گو آشنا شده، آن ها را درونی می کنند.

 

۶. تجمیع منافع:

نظام های سیاسی با انبوهی از تقاضاها و خواسته ها از جانب توده های مردم مواجه می باشند که این خواسته ها نه تنها متفاوت که بعضا متعارض نیز می باشند. پاسخگویی دولت به تقاضاهای پراکنده و متعارض عملا غیرممکن می شود. احزاب سیاسی با جمع بندی کردن (تجمیع) آن خواسته های متفاوت و پراکنده، در چند خواسته کلی و کلان باعث می شوند که:

ـ دولت امکان پاسخگویی عملی به آن ها را داشته باشد.

ـ هر فرد برحسب خواسته و تقاضای خود به حزب مورد نظرش که خواستار آن تقاضا از نظام می باشد، بپیوندد و بدین طریق در رسیدن به خواسته خود تلاش کند.

احزاب با تئوریزه و منسجم کردن خواسته های متفاوت و متنوع شهروندان، باعث می شوند که حکومت به خواسته های عمومی توجه کند زیرا که حکومت نمی تواند به بهانه نامنسجم و متنوع بودن آن ها، از پاسخ دادن شانه خالی کند.

به گفته آلموندو پاول احزاب وسيله مناسبی برای تجميع منافع و تبديل آن ها به شعارهای سياسی هستند.

 

۷. مشروعیت سیاسی:

مشروعيت سياسی برای حکومت ها مهمترين مسئله است. حکومت های استبدادی همواره با بحران مشروعیت روبرو هستند و برای حفظ سلطه خود به زور و سرکوب متوسل می شوند و دستگاه های متعدد امنیتی و پلیسی راه می اندازند. در حالی که حکومت های دمکراتيک از مشروعیت مردمی و ثبات سیاسی برخوردارند. بدین صورت که وقتی افراد می توانند از طریق احزاب سیاسی، آگاهی سیاسی کسب کرده و در سایه آگاهی حاصله برای پیشبرد اهداف و منافع خود به مشارکت در رقابت ها بپردازند و در سایه چنین مشارکتی تاثیر خود را بر مسائل احساس کنند، در این صورت نظام سیاسی از نظرشان مشروعیت خواهد یافت.

 

۸. شایستگی:

ماکس وبر بر اساس سه نوع کنش سه نوع نظام سیاسی را بازشناسی می کند:

ـ پاتریمونیالی: که بر سنت ها و عرف متکی است.

ـ کاریزمایی: که بر عواطف، روابط مرید و مرادی و تعهد استوار هست.

ـ قانونی ـ بوروکراتیک: که بر اساس شایستگی ها است.

در نظام های قانونی ـ بوروکراتیک معیار سنجش افراد برای سپردن مسئولیت به آن ها، براساس شایستگی های قابل سنجش، مهارت و تخصص می باشد. وجود احزاب سیاسی در جامعه مدنی باعث می شود که:

_ افراد بتوانند استعدادها، خلاقیت ها و شایستگی ها و قابلیت های خود را در آن بشناسند و بدین طریق در شکوفایی و پرورش آن ها بکوشند.

_ در حزب استعدادها، خلاقیت ها و شایستگی های افراد شناخته شده و تحت تربیت و آموزش حزبی قرار می گیرد و در نتیجه آن ها می توانند به افرادی شایسته و متخصص تبدیل شوند. نمونه این امر پییر بره گوا نخست وزیر سابق فرانسه در دولت سوسیالیست میتران بود که از زمان کارگری به عضویت حزب سوسیالیست در آمد و تا آنجا پیش رفت که به نخست وزیری فرانسه رسید.

اگر احزابی در جامعه وجود نداشته باشند، آن وقت شناسایی در حلقه تنگ شناخت شخصی افراد محدود می گردد و بسیاری از افراد لایق در معرض شناسایی قرار نمی گیرند و سطح توان مدیران جامعه از حد پایینی فراتر نمی رود. مضافا این که در نبود احزاب، زمینه پرورش استعدادها و خلاقیت ها نیز زایل می گردد و لاجرم محیط کار تبدیل به آزمایشگاه و میدان آزمون و خطا می گردد که صدمات جبران ناپذیری بر نظام سیاسی وارد خواهد ساخت.

 

۹. تاثیرگذاری بر تصمیمات دولتی:

چنان که اشاره شد احزاب سیاسی در جامعه مدنی پل ارتباطی بین دولت و شهروندان می باشند. احزاب سیاسی با مطلع ساختن شهروندان نسبت به تصمیمات دولتی از طرفی باعث جلوگیری از تصمیمات یک طرفه می شوند که بی توجه به حقوق شهروندان می باشد. بدین وسیله احزاب از حقوق شهروندان در برابر دولت دفاع کرده و از ضایع شدن حقوق آن ها جلوگیری می کنند.

دیگر این که ضریب خطا را در تصمیمات دولتی کاهش می دهند زیرا احزاب با تشکیلات، ابزار، بودجه و نیروی انسانی که در اختیار دارند می توانند زوایای پنهان و نامکشوفی را آشکار سازند که شاید مورد توجه نظام سیاسی قرار نگرفته باشد. به عبارت دیگر با مشارکت احزاب، در تصمیمات دولتی، ضریب خطا در آن تصمیمات کاهش می یابد.

 

-------------------

منابع:

1. درآمدی برجامعه شناسی نوشته دکتر احمد نقيب زاده

2. کارکردهای احزاب سیاسی در جامعه مدنی ـ علیرضا خوش سخن

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید