تجربه زمامداریِ دولتهای جناح چپ در آمریکای لاتین حاوی درس های مهمی برای چپ ایران است؛ یکی از مهمترین این تجربیات، یعنی انتخاب "الگوی نو - توسعهگرایی" توسط این دولتها است.
فعالیت در جامعهی مدنی برای جایگزینی هژمونی طبقهی مسلط با ارزشهای ترقیخواهانه بهمراتب میتوانست مهمتر از کسب یکی دو کرسی بیشتر در پارلمان باشد. این کار نیاز به ایجاد تشکلهای خودمختارِ محلی و فراگیری از ابتکارات آنها در پیشبرد سیاستهای حزب و انطباق این سیاستها با شرایط متغیر بود. اما هرچه بیشتر این احزاب در فعالیتهای پارلمانی و زدوبندهای مربوط به آن درگیر میشدند، کمتر به فعالیتهای جامعهی مدنی توجه میکردند، و پایهی مردمیشان بیش از بیش مجذوب فرهنگ، ارزشها و هژمونیِ مسلط میشد.
اگر قرار باشد که حیات سیاسی دکتر قاسملو را در تکین واژه به تعریف برخیزیم و در خلاصه ترین شکل بیان کنیم، باید دمکراسی را برگزینیم! هم در گفتمان و هم در پراتیک. او بر بستر نقد توتالیتاریسم بود که به ارزش دمکراسی و اهمیت کلیدی آزادی های دمکراتیک رسید و اندیشیده، رهتوشه و برگرفته خویش از تجربه اش را پیشه همه زندگی سیاسی خود قرار داد.
بنا براین افزایش دستمزدها در همه جا، حتی زمانی که بهره وری کار به افزایش خود ادامه میدهد متوقف میشود؛ این سبب گردش توزیع درآمد از مردبگیران به ارزش اضافی بگیران سراسر جهان، هم در کشورهای پیشرفته و هم در جهان سوم میشود. این تغییر در توزیع در آمد بر نابرای ثروت هم تاکید میکند. یک مثال این آخرین نکته را روشن خواهد کرد.
درمیان کنشگران سیاسی و اجتماعی در ایران، در ابعاد بسیار بالای بی اعتمادی حاکم است، گسترش هنجارهای منفی این چنینی فقط میتواند اعتماد ناپایدار و شکننده در میان ما ایرانیان را بازهم شکنندهترکند.
از نگاه من، یک حزب چپ مدرن اهداف خود را در حال و مبتنی بر نیاز روز جامعه و دستیافتنی تعریف میکند، و برای رسیدن به اهداف خود همه گزینههای انسانی و شرافتمندانه سیاسی را روی میز دارد.
سرکوب سازمان ها ی مدنی و سندیکایی در واقع در خدمت تقویت تحریم کنندگان و جنگ طلبان خارجی نیز قرار دارد و آنهایی کە این سرکوب ها را در داخل سازمان می دهند آنقدر هالو نیستند کە ندانند دارند چکار می کنند! بسیاری از کسانی کە اینک با ترامپ و ناتانیاهو و بن سلمان علیە کشورشان دانستە یا بە خطا همسو شدەاند، پیشتر جز جریانات وابستە بە حکومت و جز قربانیان و محصول سرکوب ها ی حکومتی هستند کە از حکومت روی بر تافتەاند و با دشمنان خارجی حکومت همسو شدەاند.