روز گذشتە از قول مقامات دولت ترامپ و نخست وزیر کانادا از بە اجرا گذاشتن تعرفە ٢٥ درصدی بە کالاهای وارداتی از کانادا و مکزیک وافزایش ١٠ درصد دیگر بە تعرفە کالاهای چینی خبر دادند. این سە کشور نیز امریکا را بە عمل متقابل تهدید کردند. در این هفتە نیز مردم جهان درگیری لفظی شدید و تحقیر آمیز ترامپ با زلنسکی را روی صفحە تلویزیون هایشان کە زندە پخش می شد نظارە گر بودند.
تنها یک روز بعد از این دیدار پر حرف و حدیث رهبران اتحادیە اروپا بە گرمی کم نظیری از زلنسکی در لندن استقبال کردند و بە وی وعدە های سخاوتمندانە تسلیحاتی و مالی دادند.جهت گیری شرکت کنندگان در کنفرانس لندن کە با عجلە ترتیب دادە شدە بود بیشتر تاکید بر تداوم جنگ و مخالفت با تصمیم ترامپ را تداعی می کرد.
ظرف کمتر از یک هفتە از گدشت کنفرانس روسیە و امریکا در عربستان، چنان ولولە و جنگ و جدل لفظی میان سران کشورهای متحد سابق درگرفت کە تا یک ماە پیش برای کمتر کسی در این حد و وسعت قابل تصور بود.
بعد از مذاکرات غافلگیرانە و دور از انتظار دیپلمات های روسی و امریکای و توافقات اولیە آنان برای برقراری صلح و اظهارات بی سابقە ترامپ خطاب بە زلنسکی زلنسکی و متعاقب آن علنی شدن درخواست واگذاری معادن گران بهای اوکراین بە امریکا از یکسو و تصمیم ترامپ بە تک خوری این ثروت گرانبها ی اوکراین خشم و واکنش منفی متحدین اروپایی و قدیمی امریکا را شعلە ور ساخت.
از سوی دیگر شایعە شد کە قبلا زلنسکی هنگام بستن قرارداد صد سالە با دولت انگلستان این معادن را بە انگلیسی ها واگذار کردە است. در وسط این معرکە برای خیلی از مردم جهان روشن شد کە حمایت تسلیحاتی و مالی کشورهای غربی از اوکراین نە آنطور کە ادعا می شود، بخاطر کمک بە اوکراین برای بیرون کردن روسیە از اوکراین بل کە بر سر لحاف ملا بودە است.
جنگ اوکراین واقعا برای کشورهای غربی و کارتل های اسلحە سازی نعمت و برای مردم اوکراین نتیجەای بە غیر از تلفات و خسارات سنگین انسانی و مالی در بر نداشتە است کە هیچ بلکە اوکراین مجبور شدە معادن و ذخایر درآمدی خود را هم بابت سلاح ها و وامهایی سخاوتمندانە ولی پرسودی کە بە اوکراین دادە بودند با شروطی کە وام دهندگان تحمیل کردەاند پیش فروش کند. در این میان مشخص و افشا شد کە تسلیحات فروختە بە اوکراین کە صرف جنگ با روسیە، دشمن غرب شدە با بهرە ٨ درصدی باید تصفیە شود. بهرەای کە ترامپ درخواست کرد البتە باید خیلی بیشتر از بهرە ٨ درصدی دولت انگلستان باشد. ترامپ ادعا کردکە امریکا ٣٥٠ میلیارد بە اوکراین کمک کردە و اوکراین باید در ازای آن ٥٠٠ میلیارد از معادن خود را بە امریکا واگذار کند! انشقاق بە هر دلیل کە رخ دادە باشد از زمان جنگ جهانی دوم تا کنون بی سابقە است و بە رغم مخالفت ترامپ با جنگ می تواند زمینە جنگ جهانی دیگری در چند سال آیندە را مهیا کند، با این همە وجود چنین تفرقە عمیقی در میان امریکا و اروپا اگر تداوم پیدا کند می تواند تنفسی برای جهان فقر زدە ایجاد کند.
در مورد علل این انشقاق و کینەای کە بعد از افتادن رهبری امریکا بدست ترامپ بین اروپا و امریکا بوجود آمدە حرفها و تحلیل های زیادی از طرف کسانی کە آنان را کارشناس می خوانند مطرح شدە است، در این میان اما کمتر کسی توانستە بود حوادثی را کە در این ٦ هفتە بعد از ریاست جمهوری ترامپ بوقوع پیوست آنطور کە واقع شد پیشبینی کند. از یادها نرفتە است کە موضع بایدن تا روزهای پایانی ریاست جمهوری اش در ظاهر تفاوت اساسی با مواضع کنونی اروپا نداشت. بایدن تا آخرین روزهای دورەاش از ارسال تسلیحات پیشرفتە بە اوکراین دریغ نکرد سیاست جنگ طلبانە بایدن در اوکراین و غزە و تاکید او بر "جنگ ، جنگ تاپیروزی" در اوکراین در کشورهای بسیاری و در خود امریکا موجب بیزاری مردم از دمکراتها شدە بود. افزایش تورم کە تحریمهای روسیە در افزایش آن نقش زیادی داشت، در نارضایتی اقتصادی در میان مردم اروپا بواسطە بالا رفتن قیمت انرژی و هزینە های زندگی بە تقویت ترامپیست ها و قدرت گیری راست افراطی در کشورهای اروپایی کمک کرد. شکاف میان امریکا و اروپا تا همین جا حداقل در کوتاە مدت می تواند بە نفع روسیە، چین، قطب بریکس و حتی بقیە کشورهای تحت فشار اقتصادی در آسی ، آفریقا، امریکای لاتین تمام شود و حکم یک دورە تنفس را داشتە باشد و استقلال و قدرتمند شدن سازمان ملل و نهادهای دیگر بین المللی کمک کند. اما از اینها مهمتر این اختلافات کە قطعا بحران سرمایە داری در ایجاد آن نقش اصلی را دارد اگر کارش بە جنگ جهانی دیگری کشیدە نشود می تواند بە در پیش گرفتن سمتگیری عادلانە تری در جهان بواسطە انشقاق غرب کمک کند. کارشناسان مستقل بسیاری وضعیت بحرانی کنونی را نتیجە بە بن بست رسیدن نئولیبرالیسم اقتصادی تعبیر کردەاند. گرایش امریکا بە بازگشت دوران ماقبل نئولیبرالیسم و قدرت گیری راست افراطی و بعضا جدا شدن انگلستان را نیز بە دلیل بنبست نئولیبرالیسم،و ظهور قدرت های اقتصادی، چین، هند، برزیل عنوان می کنند. شکل گیری جهان چند قطبی نیز در بە بن بست رساندن نئولیبرالیسم اقتصادی حتمی نقش دارد. با این همە پدیدە ترامپیست یا بقولی مدل اقتصادی مولتی میلیاردها در امریکا بر خلاف آنچە ادعا می کنند از اقداماتی کە ترامپیست ها تا کنون انجام دادەاند و در نظر دارند انجام دهند، تهدیدی جدی علیە طبقە کارگر و مزد و حقوق بگیر این کشور عمل خواهد کرد و می تواند بە بازگشت دوران مک کارتیسم منجر شود. تغییرات ماە های اخیر و باج خواهی وقیحانە ترامپ مقابل دوربین تلویزیون از زلنسکی وعکس العمل کشورهای اروپای بە آن، ماهیت مناسبات استعماری کشورهای امپریالیستی با کشورهای مانند اوکراین و سبب و هدف از جنگ و چهرە واقعی سردمداران سیستم سرمایە داری را آنطور کە هست و نە آنطور کە جلوە دادە می شد بدون سانسور و روتوش در معرض دید همگان قرار داد و یک بار دیگر نشان داد کە نە سرمایە داری حرف آخر تاریخ است و نە هنوز آلترناتیو شناختە شدە تری بە غیر از سوسیالیسم برای سرمایە داری وجود دارد. آن شعار معروف انتخاب بشر بین سوسیالیسم و بر بریت این روزها بیشتر از گذشتە دارد برای بشریت قابل فهم می شود. معلوم می شود کە علاقە و بازگشت بە مارکس طی سالهای اخیر در جهان پایە عینی دارد و در خلاء رخ ندادە است.
افزودن دیدگاه جدید