در سال ۲۰۱۲ اتحادیه عمومی کارگران تونس UGTT احساس میکرد که وقایع ۱۹۷۸ در آستانه تکرار است و آن را تهدیدی برای وجود خود میدانست. روز ۴ دسامبر ۲۰۱۲ درحالیکه اتحادیه برای برگزاری شصتمین سالگرد ترور رهبر مؤسس خود آماده میشد، ستاد مرکزیاش، مرکز محمدعلی، هدف حمله گروهی قرار گرفت که خود را لیگ مدافعان انقلاب نام گذاشته بودند. اتفاق نامطبوعی بود، و آثار آن عمیقاً و بلافاصله احساس شد. این لیگ، که ریشه محلی داشت و تشکل اجتماعی در محلات بود از ۱۴ ژانویه برای حفظ امنیت و ایجاد نظم در شهرهای مختلف کشور ایجادشده بود، اما بعداً منحل شده و تحت کنترل گروههای اسلامی است قرار گرفت. بیست و ششم اوت ۲۰۱۳ گروهی از اتحادیههای صنفی سازمان کارگران تونس را تأسیس کردند، که هدف ان بر اساس اظهارات رهبرانش اصلاح در روند عمل UGTT است. اتحادیه UGTT در مقابله با اولین حمله به تحریم دولت، اعتصابات محلی و راهپیماییهای اعتراضی دست زد و سرانجام خواستار یک اعتصاب سراسری در سیزدهم دسامبر شد که از سال ۱۹۷۸ تا آن زمان اولین باری بود که به چنین اعتصابی رأی داده بود. در ارتباط با تشکیل اتحادیه موازی، طاهر تحری، سخنگوی UGTT، نهتنها با انکار ارزش آنها بلکه با نوعی خودپسندی پاسخ داد که آن را عکسالعمل بازندگانی خواند که از طرق معمول نتوانستهاند بارأی اعضا به مقام در اتحادیه عمومی دست یابند و نتوانستهاند UGTT را به تسلیم در مقابل خواستهای ایدئولوژیک مجبور نمایند. این اشارهای به حزب النهضه بود. اظهارات سیاسی تحری و اتکای او به خود ازنظر تاریخی قابلتأیید است، زیرا اتحادیه عمومی چندین بار توانسته بود تلاش برای کنترل، تضعیف، اشغال و انشعاب را در شصت سال عمر خود از سر بدر کند.
یک واسطهی قدرت واجد شرایط
باوجود روابط متضاد با دولت قبل و بعد از انقلاب، اتحادیه عمومی UGTT شاید تنها بدنه اجتماعی موجود در جامعه بود که قادر بود اختلافات را به نحو صلحآمیز حل نماید، و درعینحال در میانجیگری و رفع اختلاف به نفع خود فعالیت کند. پس از ژانویه ۲۰۱۱، آنها بهعنوان میانجی کلیدی و واسطه قدرت در جریان تثبیت شرایط انقلابی ظاهر شدند و تمام نیروهای سیاسی درگیر، نیاز و اعتمادشان را به رهبری اتحادیه نشان دادند. از میان همین اتحادیه بود که کمیسیون انتقال قدرت و برگزاری انتخابات ۲۳ اکتبر ۲۰۱۱ شکل گرفت. در همین زمان بود که اتحادیه عمومی کارگران تونس UGTT از توان خود برای پیروزیهای چشمگیر اعضایش استفاده کرد و ازجمله قرارداد استخدام سیصد و پنجاه هزار نفر کارگران موقت را به قرارداد دائم تبدیل کرده و برای چندین بخش شغلی ازجمله معلمان افزایش دستمزدها را تثبیت نمود.
با گذر تونس از هارمونی دوران انقلابی، که در آن اتحادیه عمومی نقش هماهنگکننده را بازی میکرد، به مراحل سیاسی و ایدئولوژیک، اتحادیه نیز با چالشهای جدیدی روبرو شد، که عمدۀ آن پرهیز از تبدیلشدن به عمله اینوآن گروه سیاسی یا دگردیسی خود آن به یک حزب سیاسی دیگر بود. اما به دلایل تاریخی در دوران نزول فعالیت سیاسی چپ، تونس شاهد سمتگیری گروههای چپ برای کانالیزه کردن انرژی در امور کارگری بود. اتحادیه عمومی ازنظر مواضع در سمت سیاستهای چپ باقی ماند و در دوران ظهور نیروهای اسلامگرا به مکانی برای تجمع بخشی از جامعه با تمایلات چپ تبدیل شد که باوجود انواع سازمانها و احزاب جدیدالتأسیس ترجیح میدادند در ارتباط نزدیک با نیروی کار و اتحادیه کارگران بمانند. به این دلایل اتحادیه عمومی UGTT قدرتمند باقی ماند و مشخصاً خارج از حیطه کنترل اسلامگرایان قرار داشت و درعینحال نه اسلامگرایان و نه سایر احزاب سیاسی نمیتوانستند به اتحادیه عمومی بیتوجه باشند و قدرت آن را انکار نمایند.
اینکه توازن نیروها و بحران در حوزه سیاسی توسط اتحادیه عمومی کارگران تونس و سایر شرکای اجتماعی آن - ازجمله سازمان حقوق بشر تونس، اتحادیه وکلا و سندیکای صنایع و بازرگانی تونس - مدیریت میشود، در حقیقت قابلذکر است اما مایه تعجب نیست. امروزه همه احزاب از طریق UGTT و برنامه آن سخن میرانند، که شامل اقدام برای انحلال دولت کنونی و تأسیس یک دولت غیرسیاسی و برچیدن حاصل کار مجمع قانون اساسی (ANC)، بازبینی انتصاب مسئولان ردهبالای دولتی و انحلال رقیب سیاسی اتحادیه عمومی یعنی "لیگ مدافعین انقلاب" است. رهبران اتحادیه به شکیبایی، تبحر و خستگیناپذیری در مذاکرات معروفاند. آنها این مهارتها را در طی دههها در حل اختلاف و مذاکرات پیچیده به دست آوردهاند. از همین رو توانستهاند ماراتونهایی از مذاکره و گفتگو را با احزاب مخالف به انجام برسانند و درعینحال از اتهام سمتگیری و تعصب یکجانبه مبرا باشند.
افزودن دیدگاه جدید