آیا قطبیت مشاغل به قطبیت دستمزدها خواهد انجامید؟ - ادامه
بنابراین کارگرانی که به مشاغل مستلزم کار انتزاعی اشتغال دارند، به یمن ترکیب متنوعی از بده- بستان تکمیلکننده بین وظایف معمول و وظایف انتزاعی، تقاضای منعطف برای خدماتی که مشاغل بخش انتزاعی ارائه میدهد، و عرضۀ نا منعطف کار در کوتاهمدت و میانمدت برای این نوع مشاغل، از تکنولوژی اطلاعاتی بهره میبرد. درمجموع، این روندها بستری را فراهم میآورند که در آن تکنولوژی اطلاعاتی موجب افزایش درآمد کارگرانی میگردد که در مشاغل مستلزم کار انتزاعی کار میکنند و از قابلیت عرضۀ کار درخواستی برخوردارند.
اما این بده بستان در مورد مشاغلی که بر کار دستی متکیاند، مثل رانندگی، نظافت، سرایداری، نگهبانی، مهمانداری، کارگران خدمات غذائی، خدمات بهداشت خانگی، ... صدق نمیکند. اتکای بخش اعظم مشاغل مستلزم کار دستی، برای انجاموظیفۀ مرکزیشان، به تکنولوژی اطلاعاتی و دادهپردازی بسیار اندک است و از موقعیتهای محدودی برای بده-بستان تکمیلکننده یا جایگزینی برخوردارند.
شواهد متعددی حاکی از آناند که تقاضای نهائی برای کار دستی – و بهخصوص خدمات – تأثیر چندانی روی دستمزدها ندارد، بهعبارتدیگر ازنظر هزینه (دستمزد) نا منعطف است. اگر این درست باشد، در این صورت تولیدوری در مشاغل متکی بر کار دستی - که به کاهش هزینه برحسب هر واحد خدمت ارائهشده تمایل دارد - الزاماً به افزایش پرداختها برای محصول نهائی کار نخواهد انجامید.
از سوی دیگر، آشکارشده است که انعطاف تقاضا برای کارهای دستی وابسته به درآمد تقاضاکنندگان است، بهنحویکه افزایشی در کل درآمد تقاضاکنندگان این نوع کار، موجب افزایش تقاضا برای این نوع کار میگردد. بنابراین تکنولوژیهای جدید و رشد تولیدوری در زمینههای دیگر تنها بهصورت غیرمستقیم و از مجرای افزایش درآمد اجتماعی است که منجر به افزایش تقاضا برای مشاغل متکی به کار دستی میگردد.
عرضۀ کار برای مشاغل متکی بر کار دستی، به علت نیاز به آموزش و تجربۀ محدود، فینفسه منعطف است. این واقعیت البته امکان افزایش دستمزد در این قبیل مشاغل را، حداقل تا میزان معینی، منتفی نمیکند. بنا به مشاهدات محرز باومول، حتی در صورت عدم رشد تولیدوری در مشاغل با تکنولوژی فرسوده، دستمزدها در این مشاغل نیز باید بهمرورزمان و با افزایش درآمد اجتماعی، افزایش یابند تا مانع از روی آوردن کارگران بهسوی مشاغل دیگر گردند (مجدداً با این فرض که تقاضا برای این قبیل فعالیتها نسبتاً ثابت باشد). اما واقعیت گفتهشده حاکی از آن است که افزایش دستمزد در این مشاغل به حدود معینی محدود بوده و وابسته به عرضۀ کار – ازجمله عرضۀ کار کارگرانی که از دیگر بخشها راندهشدهاند - برای انجام این مشاغل است.
-
متکی به کار دستی در همهجا در بهترین حالت به سستی با کامپیوتری شدن کار تکمیلشدهاند، از تقاضای منعطف برای خدماتی که عرضه میکند بیبهره است، و باعرضۀ منعطف کار که موجب تعدیل افزایش دستمزدهای ناشی از افزایش تقاضاست، دستبهگریبان است. بنابراین، درحالیکه تکنولوژی اطلاعاتی قویاً در قطبیت مشاغل، که با تعداد آنها در این یا آن بخش اندازهگیری میشود، سهم داشته است، نمیتوان قطعاً و عموماً منتظر قطبیت مشابهی در دستمزدهای متعلق به مشاغل نظیر بود؛ الا شاید در زمانها و در مشاغل خاص. بنا به تحقیق انجامیافته در سال 2013، در سالهای 90 قرن گذشته، در حالی که بازار کار به شدت کساد و بسته بود، دستمزد مشاغل متکی به کارهای دستی افزایش یافت،اما پس از گردش هزاره (2000) در حالی که تعداد مشاغل متکی به کار دستی در اثر افزایش تقاضا برای آنها افزایش داشت، دستمزدها در این بخش افت داشتند.
افزودن دیدگاه جدید