رفتن به محتوای اصلی

چرا هنوز این همه شغل وجود دارد؟ بخش ششم

چرا هنوز این همه شغل وجود دارد؟ بخش ششم
تاریخ و آیندۀ اتوماسیون کار

یادآوری: در بخش پنجم، این نکته به میان آمد که "... هزینۀ اجرای یک سری محاسبات استانداردشده، از دورۀ محاسبات دستی تاکنون، 7/1 تریلیارد بار کاهش‌یافته است و بیشترین میزان این کاهش هم از 1980 به بعد اتفاق افتاده است. بنابراین، شرکت‌ها انگیزۀ اقتصادی نیرومندی برای نشاندن کار کامپیوتری مدام ارزان‌تر به‌جای کار پرهزینه‌تر انسانی دارند" و این پرسش مطرح شد که "اثرات این اقدام چیست‌اند؟"

 

قطبیت در بازار کار – ادامه

یکی از اثرات مقدم این وضع طبعاً جایگزینی (نشاندن ماشین به‌جای انسان) است. با کاهش هزینه قدرت محاسبۀ ماشینی، کامپیوترها و سپس روبات‌ها به نحو فزاینده‌ای جای کارگران را در انجام وظایفی که آشکارا قابل‌برنامه‌ریزی‌اند، اشغال کرده‌اند. من و همکارانم، لوی و مورنان، این دست وظایف را "وظایف معمول" نامیده‌ایم، نه به این دلیل که این وظایف پیش‌پاافتاده یا "کار گل" اند، بلکه ازآن‌رو که تماماً قابل‌برنامه‌ریزی و بنابراین اتوماتیزه شدن‌اند. وظایف معمول مشخصۀ کارهای دستی و فکری نیمه ماهر است: مثلاً محاسبات ریاضی موردنیاز حسابداری ساده‌اند؛ بازبینی، انتظام و بایگانی اطلاعات ساختارمند موردنیاز کارهای دفتری‌اند؛ اجرای دقیق عملیات تکراری الزام تغییرناپذیر کارهای تکراری تولیدی است. ازآنجاکه وظیفۀ هسته‌ای این دست مشاغل جریان دقیق و شناخته‌شده‌ای را تعقیب می‌کند، درست همین مشاغل هم هستند که هر دم بیش‌ازپیش در نرم‌افزارهای کامپیوتری برنامه‌ریزی‌شده و توسط ماشین‌ها به اجرا درمی‌آیند. این روند به تقلیل اساسی مشاغل انسانی در امور دفتری خدمات اداری، و به درجات کمتری در کارهای تولیدی و عملیاتی منجر می‌گردد.


اما دامنۀ این‌گونه جایگزینی محدود است، زیرا وظایف بسیاری وجود دارند که انسان‌ها آن‌ها را به‌طور ضمنی درک می‌کنند و انجام می‌دهند، اما برایشان نه هیچ کامپیوتری و نه هیچ‌کس یا چیز دیگری نمی‌تواند "مقررات" یا جریان کاری را اعلام کند. من این محدودیت را، با توسل به اسم پولانی – اقتصاددان، فیلسوف و شیمیدان که در سال 1966 اعلام کرد "ما بیشتر ازآنچه می‌توانیم بر زبان‌آوریم، می‌دانیم" - "پارادوکس پولانی" نامیده‌ام. ما وقتی تخم‌مرغی را با زدن آن به لبۀ یک‌کاسه می‌شکنیم، با نگاهی اجمالی انواع متمایز پرندگان را تشخیص می‌دهیم، مقالۀ مستدلی می‌نویسیم، یا فرضیه‌ای را برای توضیح یک پدیدۀ دشوار ارائه می‌دهیم، در همه حال درگیر وظایفی می‌شویم که فقط به‌طور ضمنی می‌دانیم برای انجام آن‌ها چه باید بکنیم. در تعاقب مشاهدات پولانی، می‌توان گفت آن وظایفی دشوارترین وظایف برای اتوماسیون‌اند، که به انعطاف، قضاوت، بصیرت و عقل سلیم – یعنی مهارت‌هایی که فقط به‌طور ضمنی ادراک می‌شوند – نیازمندند.

پارادوکس پولانی همچنین توضیح می‌دهد که چرا مهارتی چون استدلال عالی مستقیماً قابل کامپیوتری شدن است، اما بعضی مهارت‌های حسی-حرکتی نه. استدلال عالی از یک سری ابزارهای منطق صوری بهره می‌گیرد که مشخصاً برای رسیدگی به مسائل صوری تدبیر شده‌اند؛ مثل محاسبه، ریاضیات، قیاس منطقی، و کدگذاری نسبت‌های کمی. در مقابل، مهارت‌های حسی-حرکتی، انعطاف‌پذیری‌های فیزیکی، عقل سلیم، قضاوت، بصیرت، خلاقیت، و زبان محاوره قابلیت‌هایی هستند که نوع بشر آن‌ها را، نه توسعه، بلکه تکامل بخشیده است. صوری کردن این قبیل مهارت‌ها مستلزم "مهندسی معکوس" مجموعه‌ای از فعالیت‌هاست که ما معمولاً درکی ضمنی از آن‌ها داریم.

کامپیوترها انجام وظایف معمول را وسیعاً به عهده می‌گیرند، پس این پرسش به میان می‌آید که مشخصه‌های وظایف غیرمعمول کدام اند که کامپیوترها قادر به انجام آن‌ها نیستند؟ من و همکارانم، که پیش‌تر از آن‌ها نام بردم، دو سری بزرگ از وظایفی را تشخیص دادیم که ثابت کرده‌اند چالش سرسختی برای کامپیوتری شدن محسوب می‌شوند. یک سری شامل وظایفی است که مستلزم قابلیت حل مسئله، بصیرت، خلاقیت، و تقاعداند. این وظایف که من آن‌ها را "انتزاعی" می‌نامم، مشخصه‌های مشاغل حرفه‌ای، فنی و مدیریتی‌اند. برای انجام این کارها کارگرانی با سطح عالی آموزش و توانايی تحلیلی لازم‌اند. این وظایف قوۀ استدلال استقرائی، قابلیت‌های ارتباط‌گیری و تسلط تخصصی به کار را به نیکی پاداش می‌دهند. سری دوم شامل وظایفی است که مستلزم قوای انطباق‌پذیری برحسب موقعیت، قوه تشخیص بصری و زبانی، و تعاملات ناظر به فرد معین‌اند. من آن‌ها را با مسامحۀ بسیار وظایف "دستی" می‌نامم. وظایف دستی مشخصه‌های مشاغلی چون تدارک و تقدیم غذا، کارهای نظافت و نگهداری، خدمات بهداشتی خصوصی توسط پرستاران خانگی، و مشاغل بی‌شماری در بخش خدمات ایمنی و حفاظتی‌اند. این مشاغل به استخدام کارگرانی تمایل دارند زبردست، و در برخی موارد قادر به ارتباط‌گیری سریع به زبان محاوره. اگرچه این فعالیت‌ها مطابق استانداردهای بازار کار مطلقاً مشاغل پردرآمدی نیستند، اما چالش سهمگینی در برابر اتوماسیون به شمار می‌آیند. قابل‌ذکر است که بسیاری از خروجی‌های این سری از مشاغل (آرایش مو، غذای تازه، خانۀ تمیز) دست‌کم هنوز هم باید اساساً در محل و برای شخص خاص انجام یا تولید شوند و بنابراین این مشاغل دستخوش "بیرون سپاری" نمی‌شوند. عرضۀ کار بالقوه برای این سری مشاغل بسیار وسیع است.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید