رفتن به محتوای اصلی

سازماندهی "دیمی کاران"(1): نگاهی از "جنوب"- بخش ششم

سازماندهی "دیمی کاران"(1): نگاهی از "جنوب"- بخش ششم

اوگاندا، اکتبر 2016- فدراسیون بین المللی کارگران حمل و نقل: تضمین حق کار برای کارگران غیررسمی

در عوض، حکومتها به داشتن تصویر روشنی از کیفیت مشاغل امروزی دارند. سیاستها دیگر نمی توانند بر مدلهائی اتکا کنند که فرض را بر این گذارند که بیشتر کارگران مزدبگیرانی با درآمد ثابت و مزایای شغلی تعریف شده اند. سیاستهای شهری، سیاستهای اجتماعی و سیاستهای استخدامی باید تشخیص دهند که یک کارگر تیپیک در اقتصاد امروزی محروم از حمایتهای جاافتاده ای است که کارگران مزدی رسمی از آنها برخوردار بوده اند.

خطراتی چون بیماری و سوانح کاری – بی آن که کارگران از قراردادهای طولانی مدت و بیمۀ سلامت، بازنشستگی، حق اولاد و دیگر مزایای کاری برخوردار باشند – جنبۀ فردی و اختیاری یافته اند. اگر این وضع را با هزینه هائی که کسی مثل گلوریا (رجوع کنید به شمارۀ 5 این مطلب) متحمل می شود تا گذران زندگی خود را میسر سازد، ترکیب کنیم، خواهیم دید که ماحصل آن پیشگیری از کار کارگران برای نجات خویش از ورطۀ فقر، و محرومیت آنان از مشارکت در حیات دموکراتیک جامعه است. سازمانهای کارگری می توانند به حکومت کمک کنند تا دست به طراحی سیاستهای مناسبتر و نوآورانه ای در انطباق بیشتری با اقتصاد جهانی شدۀ امروزی بزنند.

سیاستهای شهری، سیاستهای اجتماعی و سیاستهای استخدامی باید همچنین تصدیق کنند که شرکتهای غیررسمی در موقعیت نابرابری در قیاس با شرکتهای رسمی قرار دارند. شرکتهای کوچک غیر رسمی با محدودیتهای ساختاری بسیاری در بده بستان با شرکتهای بزرگ رسمی مواجه اند و مقرراتی که سعی در رسمی کردن تمام اقتصاد دارند می توانند این مناسبات نابرابر را شدت بخشند.

مشکل اخیر در پیوند با مسئلۀ کیفیت کار است: با تضعیف محدودیتهای حاکم بر شرکتهای بزرگ در سطح جهانی شرکتهای رسمی مهارت بیشتری را برای برونسپاری ریسک و کدر کردن مناسبات شفاف برای حساب پس کشیدن از آنها کسب می کنند. نتیجۀ مستقیم این مهارت افت کیفیت کار و کاهش امکانات کارگران برای نجات از فقر است. عواقب این نابرابری فزاینده متوجه همه شده است.

شرکای مسئولیت پذیر
خوشبختانه سازمانهای کارگران غیررسمی راه های بدیعی را یافته اند تا ثابت کنند که حکومتها و کارفرمایان نیز، هر یک به نوبۀ خویش، باید در بنای جامعه ای عادلانه تر نقش داشته باشد. یک نمونۀ آموزنده نقشی است که سازمانهای کارگران غیررسمی در تدوین "رویکردهای نو به تأمین اجتماعی" ایفا کرده اند.

به طور کلی کارگران غیررسمی فاقد ابزار لازم برای دسترسی به تأمین اجتماعی اند. آنها از حمایتهای مبتنی بر کار محروم اند زیرا مشمول رابطۀ نظام یافتۀ کارگر - کارفرما نمی شوند. آنها همچنین محروم از حمایتهای اجتماعی مرتبط به فقرزدائی اند، زیرا نیروی کار و دارای کار محسوب می شوند. با این حال برخی از آنها راه حلهائی را یافته اند که سهم خود آنها در تأمین اجتماعی را با سهم دولت و یا کارفرمایان شان ترکیب می کنند. برای نمونه هیئت ماتادی در هند موفق به تثبیت تأمین اجتماعی برای باربران شد. صندوق آن از طریق پرداخت اضافی ای تأمین می شود که کسانی که از کار باربران استفاده می کنند، باید بپردازند. همچنین است اقدام زباله گردها برای آن که تولیدکنندگان زبالۀ انبوه را به ایجاد شرایط کاری ایمن، خاصه در انبارهای زباله، وادارند.

  • این که علیرغم چالشهای اساسی پیش روی سازمانهای کارگران غیررسمی، تحولات امیدوارکننده ای نیز در جریان اند که محتاج توجه و حمایت بیشتر در شرایط کنونی اقتصاد جهانی اند. کارگرانی همچون گلوریا ایجادکنندۀ کار برای خود و دیگران است، در عین حال که با نمایندگی کارگران غیررسمی می کوشد تا سسیاستمداران و سیاستگزاران را از وضع کارگرانی مطلع کند که در غیر این صورت به حاشیۀ روندهای سیاسی جریان غالب رانده خواهند شد. نقش آنان در اعتلای حقوق اقتصادی و اجتماعی نباید نادیده بماند.
 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید