رفتن به محتوای اصلی

آرمان ما آزادی ودموکراسی بود نه استقرار "شر"

آرمان ما آزادی ودموکراسی بود نه استقرار "شر"

روزهای سخت ورنجباری  را مردم میهن تحمل میکنند  فقر،بیکاری، تورم، گرانی ، اعتیاد، سرکوب، عدم امنیت فروریزی ارزشهای اخلاقی سراسر میهن ستمدیده ما را فراگرفته است هرچه بحرانها عمیق تر میشود انزجار ونفرت مردم از حاکمیت افزونتر میگردد. اعتراضات کارگران  ودیگر اقشار  زحمتکش جامعە و نهادهای صنفی و مدنی نیزکسترده تر و پیگیرانه تر میشود.

مردم در این روزهای پر جنب وجوش نسبت به اخبار رویداها حساسیت وتوجه بیشتزی نشان میدهند ورویکردهاوتحلیل های جریانات وشخصیت های سیاسی را از رسانه ها ودنیای مجازی پی میگیرند. دوماه پیش سخنان آقای رضا پهلوی در یک زمان در سه رسانه فراگیر وپربیننده  پخش گردید که در افکار عمومی  بازتاب گسترده ای داشت. سخنان او برای بخشی از مردم بە تنگ آمدە از ستمگری های رژیم اسلامی امیدوار کننده بود. جریانت چپ وملی گرا این سخنان را مورد نقد قرار دادند.

بدیهی ست بخشی از هم میهنان هنگامیکه درمقام مقایسه بین دو نطام  شاهنشاهی وجمهوری اسلامی برمیایند  براساس ظلم وستم بیحد و حصر  و فقر و فلاکتی که رژیم ولایت فقیه برمردم  روا داشته بازگشت نطام پیشین را گزینه ی بهتری از جمهوری اسلامی بدانند. جریانات چپ وملی گرا  برآمدن این فاجعه را پیامد خطاهای  نظام پیشین می دانند  و با حکومت مورثی و پادشاهی مخالف هستند. آنچه در این میان شگفتی آور وتاسف بار است  دیدگاهها ونظریات بعضی از یاران دیرین وشخصیتهای فعال سیاسی است که جریانات چپ را عامل استقرار حکومت دینی وکارنامه خونریز آن میدانند  ومبارزه علیه استبداد شاه را درصف "شر" تلقی میکنند ویا  شعار "رضا شاه روحت شاد"  که بهیچوجه فراگیر و همیشگی نبود را نشانگر گرایش مردم به آقای رضا پهلوی میدانند و همچنسن نیروهای چپ را فاقد شهامت اخلاقی برای پذیرش انتقاد از نقش خود درانقلاب  میدانند وبرنده جایزه نوبل صلح انقلاب را نتیجه "کم عقلی" میداند . این درحالی است که داریوش همایون وزیر اطلاعات رژیم شاه براین باور بود که انقلاب پیامد انسداد سیاسی وعدم توازن توسعه  اقتصادی و سیاسی بود وعالیخانی وزیر اقتصاد و رئیس دانشگاه اداره کشور را با دوران قاجار مقایسه میکرد.

جریانات چپ گرا با وجودی که ضربات سنگینی را تحمل کرده بوند اما در انقلاب نقش فعالی داشتند اما این نقش تعیین کننده نبود. نیروی چپ از ابزار و امکاناتات لازم برای تبلیغ و ترویج ایدە های خود درمیان توده های مردم محروم بود وفقط با فدا کردن جان و زندان وشکنجه میتوانست پیام دادخواهی خودرا به مردم برساند.

انقلاب امر ارادی نیست وبه تصمیم انسانها بستگی ندارد، انقلاب عوامل وپیش زمینه ها وشرایطی دارد که بزرگترین و تعیین کننده ترین عامل انقلاب عملکرد و کارنامه رژیمی است که در آن انقلاب رخ می دهد.

در انقلاب ایران نیز مانند تمام تخولات وانقلابات  دیگر عوامل بسیاری با تاثیرات کم وبیش نقش داشتند  که منجر به تسلط قشر ارتجاعی ملایان گردید

برخی از عوامل تاثیر گذار در انقلاب سال 57 عبارتند از:

1 حاکمیت فردی : پس از کودتای 28 مرداد شاه بتدریج خودکامگی خود را تثبیت کرد و اخذ تمام تصمیمهای کلان در امور  اخلی وخارجی را خود به تنهائی میگرفت وتاب شنیدن هیچکونه انتقادی را نداشت. همانظور کە در یادداشتهای روزانە علم وزیر دربار هم آمدە است شاە آنقدر با خودکامگی حکومت می کرد کە حتی با نخست وزیر و وزیران هم مشورت نمی کرد.

2  " ممنوعیت احزاب، سندیکاها وکانونهای صنفی ومدنی  : تشکیل احزاب و سندیکا و کانونهای مدنی  مستقل ممنوع بود، احزاب فرمایشی و کانونها همگی وابسته وتخت نطارت ساواک بودند  ورهبران  این کانونها همه وابسته بودند  رئیس کانون وکلا سناتور و رئیس سازمان نطام پزشکی معاون وزیر بود.کانون نویسندکان نبز اجازه فعالیت نداشت.

3 تاسیس حزب رستاخیز . در روز11 اسفند سال 1353 شاه بدون مشورت با دولتمردان و اطرافیان  تاسیس حزب  رستا خیز را اعلام کرد این حزب چون براساس خواسته ها و مطالبات ونیازهای مردم نبود و فقط برای حفظ و ماندگاری رژیم تاسیس شده بود از اینرو در عمل بە دلیل نداشتن قدرت جذب وپیوند با مردم با شکست مواجه شد و ضربه سنگینی برحیثیت نظام وارد آورد.

4 افزایش حاشیه نشینی " پس از اصلاحات ارضی تحولاتی درساختار روستاها پدید آمد و چون برنامه مشخصی برای ملیونها دهقان کم زمین وبی زمین نداشتند نتوانستنداز این همه نیروی کار درجهت رشد تولیدات کشاورزی وتوسعه دامپروری استفاده کنند و روستائیان برای یافتن کار و استفاده از امکانات بهتربه تهران و شهرهای بزرگ  مهاجرت کردندوناچاردر حاشیه شهرها اسکان گزیدند وچون فاقد سواد وتخصص بودند بکارهایی مانند کارگری ساختمان  دستفروشی وفروش بلیت بخت آزمایی روی آوردند حاشیه نشینان فاقد برق، آب لوله کشی وسیستم فاضلاب بودند این کمبودها وبرخورداری ازباورهای مذهبی ووعده های فریبکارانه خمینی موجب شد که به لشکر خمینی تبدیل شوند ودر تابستان سال56 اولین جرقه اعتراضی بوسیله حاشیه نشینان شرق تهران زده شد که در برایرمامورانی که  قصد داشتند آلونکهایشان را ویران کننند مقاومت کردند این مقاومت تاثیر  زیادی در افکار عمومی برجای نهاد.

 5 عدم توازن توسعه اقتصادی وسیاسیاز اوائل دهه 40 توسعه نسبی اقتصادی با ایجاد کارخانه ها،  بانگها، فرودگاهها وبزرگ  راهها ودانشگاههاآغازشد ودر اوئل دهه 50 شتاب بیشتری گرفت اما توسعه سیاسی نه تنها همگام با توسعه اقتصادی نبود  بلکه خفقان هم روزبروز افزونترمیشد واز سوی دیگر توسعه نسبی اقتصادی در سراسر کشور متوازن نبود وسهم بلوچستان  ایلام واستانهای ساحلی خلیج فارس وکردستان ناچیز بود.

6 اختلاف طبقاتی  : دردهه 40 و 50 هرچند طبقه متوسط اززندگی نسبتا متوسطی برخوردار بود اما اختلاف طبقاتی بین سرمایه داران و ثروتمندان با زحمتکشان وتهیدستان روز بروز بیشتر میشد درحالیکه کاباره ها وکاخهای مجلل و ویلاها وبیمارستانهای مجهز برای ثروتمندان ساخته میشد از سوی دیگر زاغه ها و آلونکها درحاشیه شهرها مانند قارچ از زمین میروئیدند و فاقد امکانات اولیه بودند.

7 عدم وجود دولتمردان وجیه المله : در میان دولتمردان و نمایندگان رژیم همه در مجیز گوئی وتملق برای شاه در رقابت بودند وهیچکدام از وزرا ووکلا در کنار مردم زندگی نمیکردند وبا مشکلات مردم وکمبود جامعه آشنا نبودند وهنگامیکه بحران رژِیم را فرا گرفت یک شخصیت محبوب در میان اطرافیان شاه نبود که بتواند از محبوبیت خود درجهت تداوم و حفظ سلطنت شاه  استفاده کند و شاه ناچارشد از زنده یادان  دکتر صدیقی وبختیا ردو سیاستمدار خوشنام برای پست نخست وزیری دعوت کند.

درمیانه سال 56 که تظاهرات مردم بتدریج رو به گسترش میرفت و شاه دچار بیماری شده بود  تنها نیروئی که قدرت بسیج وسازماندهی داشت  ملایان بودند نیروهای چپ بشدت سرکوب شده یادر زندان ویا درخارج از کشور بودند و امکان چندانی برای ارتباط با توده های مردم در اختیار نداشتند، اما ملایان هزاران مسجد ، حسینیه وهیاتهای عزاداری، قران خوانی و روضە خوانی و غیرە و مراسم های ایام مذهبی را کە بوسیلە آنها می توانستند با مردم تماس وسیع بر قرار کنند در اختیار داشتند.

در شهرهای بزرگ و مذهبی حوزه های تربیت ملا وجود داشت  و مدارسی در مرکر شهر تهران و جنوب شهر ایجاد کرده بودند که ملایان آنها را اداره میکردند.   اکثر دانش آموزان این مدارس پس از انقلاب جذب کمیته ها و سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات شدند. هماطور که طلبه های مدرسه حقانی  در راس بیدادگاهها قرار گرفتند،  ساواک تمام این فعالیتها را زیر نظر داشت اما این فعالیتها را برای مبارزه با کمونیسم تقویت میکرد چنانکه در اوائل فعالیت شریعتی برای مبارزه با کمونیسم از او حمایت میکردند و هنگامیکه زنده یاد علی اکبر اکبری کتابی در رد افکار شریعتی نوشت کتاب توقیف و خود راهی زندان شد. البته توافق امریکا وانگلستان را هم درحمایت از خمینی تمیتوان نادیده گرفت و خود رهبران ساواک هم از اواخر سال 56 با بهشتی و بازرگان و دیگر رهبران مذهبی در باره چگونگی انتقال قدرت درحال مذاکره بودند. با توجه به عوامل ودلائل ذکر شده نیروهای چپ که هدف شان شان همراهی و حمایت از مردم است دربرابر رودخانه خروشان  حرکتهای مردم که برای آزادی و عدالت به استقبال گلوله میرفتند چه رویکردی دیگری بە غیر از حمایت میتوانست داشته باشد و در آن شرایط که مردم خواهان تغییر بودند چگونه  میتوانست درکنار مردم نباشد. چپ نه در کنفرانس گوادلوپ نقش داشت، نه مشاور ژنرال هایزر بود، نه درکنار فردوست ساواک را باز سازی کرد، نه در آزادی زود هنگام زندانیان معینی مانند انواری وعراقی وبادامچیان ولاجوردی درسال 56 نقش داشت.

چپ با  تمام ناملایمات ودرد ورنجی که متحمل شده همچنان در سنگر آزادی وعدالت ایستاده است کارنامه طیف های گوناگون چپ، کارنامه مبارزات فداکاران و خستکی ناپذیرشان گواهی عشق آتشین آنان به رهایی تودە های مردم از بند استبداد، فقر و بی عدالتی است. امید وارم رفقای دیرین بجای سرزنش رفقای قذیم خود،  علل وعوامل انقلاب را آنطور کە هست و نە آنگونە کە خود میل دارند مورد ارزیابی قرار دهند.

دیدگاه‌ها

مهرداد

در صف زدن واکسن کرونا بودم سه نفر از مراجعین چنان تحلیلی از وضع کشور میکردندکه فکرکردم هر سه عضو جریانات چپ هستند. میخواهم بگویم چپ از زندگی مردم برمیخیزد، اما چپها بخصوص در رادیکال ترین این طرز تفکرقرارمیگیرند، نه اینکه تفکرچپ مصنوعی ساخته شده باشد. تاریخ نویسی در خارج از کشور حتی برای تحلیل هخامنشیان از زدن چپ کوتاهی نمیکرد. راست جنایات خود را نمی بیند. سینمارکس آبادان نه رژیم شاه حرفی راجع به آن زد نه این رژیم. و در مقابل این لشکر مسلح راست، چپ تنها یک سلاح دارد آنهم دفاع از حقوق مردم. و باید یادبگیرد وقتی ازجان مایه بگذاردکه توده مردم شروع کرده اند. قبل ازحرکت توده مردم هرنوع جانفشانی چپ ، خودش است که تنها بایدازخودش دفاع کند. ولی بامردم ، حمایت مردم را هم دارد چون عملا یکی از آنها میشود. و همانطورکه رژیم دشمن دشمن میکندکه در بیشتر مواردش منظورمردم هستند، راست هم در هرتریبونی وقتی چپ راهدف میگیرد بازهم منظورش توده مردم است. منتها برای اینکارش میخواهدمجوزدرست کند.

د., 08.08.2022 - 18:43 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید