رفتن به محتوای اصلی

بهزاد کریمیخموشی گزینی آقای رضا پهلوی درباره سیاه‌کاری‌های پدربزرگ و پدر خویش، برای دلجویی از اولی‌ها بوده است. در مشروطه‌خواه نمایی‌اش اما، کنار خرد جویی‌های خودش و رهنمایان هوشیار و آگاه به نیاز زمان دوستدار خویش، درواقع بازتاب گرایش سلطنت مشروطه.
گروه کار کارگری حزب چپ ایراندر این شماره می‌خوانید

- مملکت اگر گل‌وبلبل بود که انقلاب نمی‌شد!
- صف‌های طویل گوشت و مرغ؛ بازنمایی یک بحران چهل‌ساله
- چرا هنوز این‌همه شغل وجود دارد؟ بخش پنجم
- ادامه‌ی پروژه‌ی سرکوب، مقاومت جنبش کارگری و جامعه‌ی مدنی
- جنبش کارگران ونزوئلا بر سر دوراهی- بخش 2
- برگ‌هایی از تاریخ جنبش سندیکایی ایران
هیئت سیاسی - اجرائی حزب چپ ایران
بهزاد کریمیفروتن در خودآموزی و آموختن از دیگران و پابرجایی در آرمان‌های انسانی و ارزش‌ها. اگر نگاه نقاد و خود انتقادی، متعلق به مدرنیته است و بیانگر روح آزادیخواهی، "فدایی خلق" هم با هر آلودگی به کهنگی‌ها، در کلیت خود تعلق به این پدیده دارد و پالایش‌هایش نیز، صورت گرفته بر همین بستر.
گروه کار تبلیغات حزب چپ ایران
امیر سلطان زادهتلاش برای تحقیر تن‌آسایی و آرمیدن بیش از همه از سوی دانشگاهیان شکم‌سیر و سرمایه‌داران بی‌دردی است که پایان کار از نظر آن‌ها معنایی ندارد. هر روز بیش از دیروز اشیای بیهوده‌ای تولید می‌کنیم که محیط زیست و دنیای ما را نابود می‌کند و مهم‌تر از آن وقت ما را می‌بلعد.
پرویز نویدیبحث و گفتگو با پرویز نویدی، عضو هیئت سیاسی حزب چپ ایران (فدائیان خلق) 
در تالار تلگرامی حمایت از زندانیان سیاسی و عقیدتی

این گفتگو در تاریخ 19 بهمن 1397 برابر با 8 فوریه 2019 انجام شده است
بهروز خلیقدر گذار از حکومت شبه توتاليتر به دموکراسی، نقش اصلی با جنبش اعتراضی مردم و در رأس آن طبقه کارگر بود. مشارکت وسیع مردم، اين پيروزی را امکان‌پذیر ساخت. اما اين جنبش با رهبری لخ والسا، ژان پل دوم و کلنل والدمار فیدریج (ماژور)، بنیان‌گذار جنبش جایگزین نارنجی به پيروزی رسيد.
شورای مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)رمز این حیات ققنوس وار چیزی نیست جز این‌که تا استبداد، تبعيض، ستم و بهره‌کشی هست، مبارزه هم هست. در برابر خاطره تابناک فدائیان جان‌باخته سر فرود می‌آوریم و بر اتحاد چپ و ائتلاف نيروهای جمهوری‌خواه برای گذار از استبداد مذهبی تأکید دارد.
عبدالستار دوشوکیبرخلاف درک نگارنده از منش همیشگی شاهزاده گرامی که همواره سعی می‌کردند از تهییج احساسات باستان‌گرایی و گذشته‌گرایی بپرهیزند، اما بیانیه، در پاراگراف به پاراگراف خویش اشاره به نستالژی بازگشت به عهد باستان و " بازسازی کهن‌ترین چهارراه تمدنی تاریخ" دارد. و اینکه با اشاره به مؤلفه نامفهوم "روان پارگی ناشی از اختلال هویتی" انتخاب این مسئولیت را فقط بر دوش نسل نو می‌داند و بس!