رفتن به محتوای اصلی

نیرنگ و فریب در «سلام فرمانده» و «درود مادر سرزمینم»

نیرنگ و فریب در «سلام فرمانده» و «درود مادر سرزمینم»

"سلام فرمانده"، کلیپی است با تصویر، کلام و نوا و پرداختی هنری که از کارگاه های پر خرج و هزینه مدافع سید علی خامنه ای ولی فقیه جمهوری اسلامی در آمده و برای این حاکم جبار و تبهکار اجرا شده است.

"درود مادر سرزمینم"، ویدئویی است از مراسم جشن تولد خانم فرح پهلوی، همسر شاه سابق ایران، برگزار شده از طریق اینترنت که فردی بنام خانم فریده مرادخانی، در آن نوشته ای می خواند و توسط رسانه های سلطنت طلب توزیع شده است.

"سلام فرمانده"، از موارد دردناکی که رنج عظیمی را برای مردم ایران ببار آورده و فقر و فلاکت و بدبختی و سیه روزی و شرم و سرافکندگی عمومی ایجاد کرده اند، نام می برد. خود را مدافع مطالبات توده های ستمدیده معرفی می کند، ظاهری معترض می گیرد و راه جویی دردها و رنج ها را از "فرمانده" انتظار دارد. گویی "فرمانده"، علی خامنه ای و سپاه پاسداران و بنیاد های اقتصادی اصلی در دست او و دستگاه سرکوب و دیپلماسی و رسانه ای، همگی از آن چه بر کشور ما رفته است، بر کنار بوده اند که امروز به‌عنوان ناجی معرفی می شوند. بدین ترتیب،  کلیپ "سلام فرمانده"،  خواسته های مردم را مصادره، و مسئولین اصلی  این سیه روزی ها، و در راس آن‌ها علی خامنه ای را تبرئه می کند. مضمون این کلیپ، فریب و دروغ است.  دروغ با شکلی هنرمندانه ارائه شده تا فریبنده تر باشد. "سلام فرمانده"، تنها کلیپی نیست که با این مضمون و با بهره گیری از تصویر، کلام، و نوا و پرداخت هنری تهیه شده است. "نجومی گیران" نیز کلیپی دیگر با همین کیفیت و با همین مضمون و شکل هنری است که اخیرا منتشر شده است. یکی دیگر از این تولیدات، نواری صوتی، با همین مضمون به شکل شعر توسط فردی دزفولی نیز اخیرا دست بدست شده است و طی آن با شمارش درد و رنج و مصائب مردم، حسن روحانی، کروبی، میرحسین موسوی و خاتمی یعنی جناح تصفیه شده رژیم را مسئول وضعیت و جناح غالب و حاکم کنونی را تبرئه می کند. این تولیدات و عوامفریبی ها، یک سیاست راهبردی رژیم را منعکس می کنند. حفظ و تحکیم پایگاه اجتماعی رژیم  و توجیه نیروهای لشکری و کشوری نظام اسلامی، هدف این راهبرد عوامفریبانه  می تواند باشد. خنثی کردن این راهبرد، وظیفه ای است که باید توسط کنشگران سیاسی و مدنی مردمی راهجویی شود.

خامنه‌ای - فرح

ویدئوی دیگر که در آن "درود مادر سرزمینم"  بیان می شود، بر محور خانم مراد خانی  و انشایی است که ایشان می خواند. وابستگی خانوادگی خانم مرادخانی، که پدرش شیخ علی تهرانی و مادرش، خواهر سید علی خامنه ای است، توسط رسانه توزیع کننده، خیلی مهم جلوه می دهد و منظور اصلی را پنهان می سازد. از این حواشی گذشته به اصل موضوع برسیم. مخاطب انشا خانم مرادخانی،  خانم فرح پهلوی است.  او را ناجی ای می داند که دخترکان و پسرکان شاه را  و هنر و فرهنگ  کشور را نجات و نور را خواهد آورد برای رهایی از ظلمت. خانم مرادخانی یک استثنا نیست. در ایران، در نتیجه جور و ظلم  و نا کارآمدی حکومت اسلامی،  بسیاری می توانند باشند مانند او که به ناجی پناه ببرند، همانگونه که زنان و مردانی بسیار به خمینی پناه بردند و همه قدرت را به او دادند و کشور به این روزگار سیاه کشیده شد. اینجا، مسئله تمایل داشتن و یا نداشتن خانم مراد خانی به سلطنت نیست. تمایل سیاسی حق هر کس است که مورد احترام است.  پناه بردن  او به ناجی  بیراهه است. کس یا کسانی به ناجی پناه می برند که از خود بی خود یعنی اراده و خرد خود را به کنار و اراده و خرد دیگری را می پذیرند و آن را حاکم و خود را تابع می سازند. این خلاف دموکراسی است. سپردن قدرت به ناجی، چه سلطنتی، چه اسلامی و چه هر ناجی دیگر، راه نجات ایران نیست، بیراهه ای است برای  سر در آوردن ظلم و خودسری دیگر. انسان ها و در کل جامعه، برای حل دشواری‌های زندگی  به اراده و خرد افراد و دموکراسی در جامعه تکیه می کنند تا در مقابل قدرت حاکم، خلع سلاح نشوند و سرنوشت میلیون‌ها هموطن، دیگر به‌دست خودسری چون محمد رضا شاه یا سید علی خامنه ای ولی فقیه نیفتد. وظیفه یک نیروی دموکرات تاکید بر این است که به جای پناه به ناجی، پشتیبانی و مطالبه دموکراسی ! اما پخش و توزیع ویدئوی "درود مادر سرزمینم" نشان می دهد که در میان سلطنت طلبان، بیراهه اگر به نفع آن ها باشد، نه تنها عیبی ندارد بلکه نشانه صلاحیت و شایستگی خود قلمداد می کنند. بر فردی مستاصل و قربانی که به کاری رقت آمیز دست می برد و به بیراهه می رود و ناجی خود و کشور را خانم فرح پهلوی می نامد، نمی توان خرده گرفت. اما  تایید این بیراهه توسط فرح پهلوی و رواج آن توسط طرفداران و دوستداران او، نامی جز فریب مردم درد و رنج کشیده و سرکوب شده ندارد. این اقدام ضد دموکراتیک توسط  رسانه و جمع های طرفدار سلطنت نیز رواج داده شده است. موضع حزب مشروطه و تشکل های دیگر مرتبط با محافل سلطنت طلب در مقابل این اقدام ضد دموکراتیک و فریبکارانه، نمی تواند مورد توجه نیروهای سیاسی کشور  نباشد. 

جنبش اعتراضی و همگانی دارد شعله ورمی شود تا بسط ظلم و استبداد را در زمانی که دیر یا زود فرا می رسد، از پایه براندازد و دموکراسی و عدالت و آزادی را جایگزین سازد. این جنبش ریشه دارد و زنان و مردانی رهبر از میان خود، از دانشگاهیان، معلمین، کارگران، کارمندان، وکلا، رسانه ای ها، دانشجویان طی سالیان دراز تربیت کرده است رهبران دموکراسی خواه و عدالت جو. این رهبران میان مردم حاضرند. احزاب و گروه های سیاسی میهن پرست، عدالت خواه و آزادیخواه نیز علیرغم سرکوب های ددمنشانه و حذف های خونین، خود را بازسازی کرده و فعالند. به نسبتی که توان رژیم در به زندان انداختن کنشگران سیاسی و مدنی و سرکوب  این ها کمتر شود، جنبش مردمی، رهبران شایسته، دموکرات، مستقل،  میهن دوست، عدالتخواه و آزادیخواه خود را پیدا می کند. رژیم این را می داند و بهمین سبب است که با شروع جنبش اعتراضی، تعداد زیادی از فعالین دستگیر و زندانی شده اند. بنابراین شعار مبرم جنبش اعتراضی در شهرهای مختلف می تواند آزادی زندانیان سیاسی باشد. رژیم باید بفهمد که گرفتن و بردن و سرکوب فعالین سیاسی مدنی و رسانه ای بدون هزینه نمی ماند. 

چهارشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۱ - ۱ ژوئن ۲۰۲۲

 

دیدگاه‌ها

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید