افغانستان ثبات نمیگیرد مگر در تعامل ارگانیک با قدرتهای بیگانه و در همان حال، نه که سازگار با هیچ تحکمی از سوی غیر! از یکسو حضور خارج در ساختار این کشور واقعیتی است نهادینهشده و حتی درون ساختاری، اما همین ساختار درونی از سوی دیگر و نیز از دیرباز، پس زننده بیگانه آمر! نیروهای درونیاش در کشاکش با یکدیگر به این یا آن قدرت همسایه و غیر همسایه متوسل میشوند، ولی در برخورد با حامی حریف و رقیب خود، پرچم استقلال برمیافرازند و مستقل جلوه میکنند!
در مسیر خیلی صحبت کرد. از عزم سازمان برای استقبال از هواداران می گفت و از برنامه های سازمان برای نفوذ در کارخانه ها و ایجاد هسته های کارگری و بسیج حرکات توده ای در مسیر اهداف صنفی و سیاسی، از ضرورت سقوط دیکتاتوری و استفاده از فضای باز برای تقویت سازمان و افزایش نفوذ آن در میان اقشار مختلف مردم. از احتمال چاپ روزنامه و نشریاتی با نامهای مستعار و با اهداف سازمان، و ضرورت سازماندهی جدید برای کار سیاسی. نکته مهمی را با کم کردن سرعت مونور گفت که اگر در پس تاکتیکهای امپریالیسم و رژیم، فضای سیاسی باز شد، شاید یک تشکل توده ای و یک حزب دموکراتیک هم لازم شود راه بیاندازیم.
بههیچوجه نباید از خاطر به دور داشت که بخش بسیار بزرگی از سلطنتطلبان، کوچکترین ارزشی برای حاکمیت ملت و استقلال ایران و نظام دمکراسی و در آن رابطه محترم شمردن «حقوق دگراندیش»... قائل نبوده و نیستند، و درواقع تحقق کودتایی همچون کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ را روزشماری میکنند.
در سالهای اولیه دهه ٤٠ چندین گروه روشنفکری و دانشجویی بهطور مخفیانه به مبارزه علیه رژیم شاه برخاستند، که بیشتر فعالیتشان در عرصههای پخش اعلامیه و ردوبدل کردن جزوات و کتابهای ممنوعه و تشکیل جلسات بحث و گفتگو پیرامون مسائل سیاسی روز ایران و جهان، کار در کارخانهها و یا تحقیق و پژوهش درباره اوضاع اقتصادی و اجتماعی ایران بود
گفتگوی یدی بلدی، فعال سیاسی و عضو حزب چپ ایران (فدائیان خلق) و صادق کار، مسؤل گروه کار کارگری حزب چپ ایران (فدائیان خلق
همراه با فایلهای صوتی پرسش و پاسخ حاضرین
میلانی با چنین درکی از شاه در ابتدای کتاب میگوید، او «مرغدلی بود که چون شیر میغرید اما به محض احساس خطر غرشش به کرنش بدل میشد.» عدهای از هوادارانش همه دودلیهای او را به داروهایی که شاه برای درمان سرطان میخورد نسبت میدهند اما از نظر میلانی «ریشه تردیدها و تزلزلهایش در ماههای قبل از انقلاب را باید بیشتر در سرشت شخصیتش سراغ کرد نه ترکیب داروهایی که پزشکانش تجویز میکردند.»