رفتن به محتوای اصلی

می خواهد، اما نمی تواند!

می خواهد، اما نمی تواند!

کمتر از یک ماه است که خاورمیانه دوباره درگیر جنگی بی حاصل شده است.مثل همه منازعات خونین پیش ازین، فرجام چنین رخدادهایی بجز کشتار زنان ،مردان، کودکان و ویرانی خانه و کاشانه آنان، چیز دیگری نبوده است.

از بدو تولد جمهوری اسلامی، این حکومت عمدتا یک پای معرکه ی همه ی مخاصمات سیاسی ، درگیری ها و جنگ های منطقه ای به صورت مستقیم یا غیر مستقیم بوده است.

حمایت های مالی جمهوری اسلامی و مشارکت مستقیم در تسلیح  همسویان ایدئولوژیک خود و همینطور پرداخت هزینه های بازسازی این مناطق پس از فروکش کردن موقتی هرجنگ! سبب خانه خرابی روز افزون اقتصاد و مردم ایران شده است.

مردمی که نه تنها کیلومترها از میادین جنگی فاصله دارند ، بلکه در پیدایی این تنازعات بی پایان هیچ نقشی نداشته و ندارند و تنها به سبب مخالفت با حکومت و ماجراجویی هایش و بجای برخورداری از یک زندگی شایسته و شرافتمندانه،سرکوب شده اند .

امروز اما پس از چهل و چند سال دور ریختن منابع مالی ارزشمند کشور به پای توهمات" دیکتاتور بزرگ"، ماجرا به کلی فرق کرده است.

حکومت با بحران های بسیار بزرگی مواجه است که هر کدامش به تنهایی برای به مخاطره انداختن جدی حیاتش، کافی است.

نه در خزانه ی غیبش برای لشکر کشی پولی مانده است، و نه اساسا لشکری که به میدان جنگ بفرستد!

وقتی "دیکتاتور بزرگ" با چشمان باز و به روشنی پایان راهش را می بیند ، اندک عقل سلیم که نه! غریزه ی تنازع بقا به او حکم می کند که با هر حیله و ترفندی از مهلکه بگریزد،  شاید چند صباحی بیشتر توانست با این عمر لرزان دست به گریبان شود‌!

در این شرایط است که مقاله نویسان امنیتی و اتاق فکرشان، در کیهان شریعتمداری آب پاکی را روی دست آن نیروهایی که خواستار غارت تتمه منابع مالی و کشاندن کشور به جنگی اهریمنی و خانمانسوز هستند، می ریزند و با اعلام :"جمهوری اسلامی برای هیچ کشوری وارد جنگ نمی شود " تلاش می کنند فضا را برای نوشیدن جام زهر توسط " دیکتاتور بزرگ" آماده کنند‌.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید