رفتن به محتوای اصلی

ژوئن 2019

حزب در راه همراه کردن نیروها و عناصر بالنده، كوشا، و دانشمند قرار دارد!

امیر حسن پویا
اختلاف نظر و وجود گرایش‌های مختلف، نقطه ضعف نیست بلكه نقطه قوت است، و از اشتباهات آینده جلوگیرى می‌كند؛ اما به شرطى كه حزب از تجارب و راه كارهاى احزاب مدرن بیاموزد و دموكراسى حزبى را گسترش و تكامل دهد، و از اصول برنامه‌اى سوسیالیستى عدول نكند.

پیرامون "جهت گیری‌های برنامه اقتصادی" سند پیشنهادی به کنگره، راستا‌های عمومی برنامه حزی چپ ایران( فدائیان خلق)

احمد هاشمی
نوسازی واقعی پسا صنعتی از یک سو نیازمند دموکراسی، و از سوی دیگر نیازمند حاکمیت قانون و رقابت است. نوسازی واقعی پسا صنعتی در ایران تنها با توسعه پایدار که در محورآن نوسازی اکولوژیک باشد، ممکن است. در این نوسازی، محور توسعه، تنها اقتصاد نیست و شاخص اصلی سنجش توسعه نیز فقط رشد اقتصادی تلقی نمی‌شود.

چپ‌ها در بارسلون پیروز شدند، محافظه‌کاران در مادرید

امیر سلطان زاده
بنا بر ماهیت فدرال نحوه اداره کشور در اسپانیا، دولت­های محلی از قدرت و اعتبار بالایی برخوردارند. همه نگاه­ها به شهرهای بزرگ دوخته شده بود. نتایج انتخابات شهرهای بارسلون، باسک و مادرید نیز، به علت مسئله استقلال­طلبی، از اهمیت بیشتری برخوردار بود.

هرگونه برداشتی از مفهوم چپ خارج از درک مارکسیستی فقط یک توهم در اندیشه و مواضع است!

اردشیر زارعی در گفتگو با «به پیش»: حزب چپ ایران هنوز به لحاظ علمی در دوران گذار خود به سر می برد و به باور من در بعضی مواضع برآیند چپ سوسیالیستی است و در بعضی مواضع خود را در حد سوسیال دمکراسی و حتی لیبرالیسم نزول می دهد.

خودگردانی منطقه ای یا فدرالیسم قومی؛ کدام یک به نفع کشور است؟

تلویزیون اینترنتی رنگین کمان
«میزگرد جمهوری خواهی» برنامه ای از هژیر عطاری

مهمانان:
- همایون مهمنش از سازمانهای جبهه ملی ایران خارج از کشور
- بهروز ستوده از همبستگی جمهوری خواهان ایران
- مزدک لیماکشی اتحاد جمهوری خواهان ایران
- حجت نارنجی عضو شورای مرکزی حزب چپ ایران (فدائیان خلق)

گئورگی پلخانف و سوسیال‌دموکرات‌های منشویک روسیه

سعید رهنما
پلخانف در مراحل مختلف ایجاد و پیشرفت حزب سوسیال‌دموکرات کارگری روسیه، از زمان انتشارنشریه‌ی اخگر (Iskra) در سال ۱۹۰۰ در تبعید، تا ایجاد حزب سوسیال‌دموکرات و انشعابات و ائتلاف‌های آن حزب، با لنین، وِرا زاسولیچ، پاول اَکسلراد، جولیوس مارتُف و دیگران، همراه بود، و با توجه به نقش مهم‌اش به‌عنوان «پدر مارکسیسم روسی» شناخته می‌شد.