مسائل چپ
اسد سیف
ارانی در برابر سلطنت رضاشاه، جمهوریخواهی بود که به همراه تنی چند از دوستانش “فرقه جمهوری انقلابی ایران” را بنیان گذاشت که انجمنی مخفی بود. فرقه جدایی دین از دولت و تفکیک سه قوه مقننه، مجریه و قضایی را طلب میکرد، مخالف تبعیض قومی، مذهبی و جنسیتی بود، سوادآموزی اجباری و بهداشت همگانی را میخواست، آزادی احزاب، انتخابات، مطبوعات و حق انتخاب پوشش را خواستار بود. با کشت و تجارت تریاک و همچنین فئودالیسم مخالف و طرفدار اصلاحات ارضی بود.
جابر حسینی
فلسفه وجودی اندیشه چپ مبارزه در راه عدالت اجتماعی وبرابری است ولی بخش بیشتر آنها از اصل خود بیگانه شده اند و حساسیت خود را نسبت به نابرابری از دست داده اند و نمی توانند به تغییر وضعیت بیندیشند ومعضلات جانکاه جامعه را به امرسیاسی تبدیل کنند
با ظهور دوباره ی سرمایه داری هار شده (راست افراطی ) زمان عقب نشینی چپ به پایان رسیده است .
با وجودیکه دوران دیگری در حال شروع است و هر دوجناح حاکم بر ادامه روند قبلی اصرار دارند چپ و نیروهای عدالت خواه باید به ریشه های اصلی خود باز گردند و سر زنده و شاداب در راه عدالت اجتماعی بکوشند.
با ظهور دوباره ی سرمایه داری هار شده (راست افراطی ) زمان عقب نشینی چپ به پایان رسیده است .
با وجودیکه دوران دیگری در حال شروع است و هر دوجناح حاکم بر ادامه روند قبلی اصرار دارند چپ و نیروهای عدالت خواه باید به ریشه های اصلی خود باز گردند و سر زنده و شاداب در راه عدالت اجتماعی بکوشند.
جابر حسینی
مردم از پیامدهای اقتصادی اجتماعی وسیاسی سیاست های نولیبرالی به خشم امده اند و به درستی می دانندچه نمی خواهند اما سیطره اندیشه های نو لیبرالی موجب شده هیچ تصوری حتی نیم بند که در نهایت چه اتفاقی خواهد افتاد ندارند وظیفه ی تاریخی جریانات چپ است که با یک ایده بر انگیزانده ودر بر گیرنده همه ی نیروهای مترقی ،به یاس افسردگی فائق آید .محمد رضا نیکفر با طرح و بسط تئوری جمهوری شهروندی "جامعه گرا "سعی می کند این خلاء بنیادی چپ را پر کند .
با چنین افقی در ذهن، ایلان ماسک از کمپین دونالد ترامپ حمایت مالی میکند و در شبکه ایکس علیه هر شکل از مقاومت سازمانیافته تحریک میکند. سخنان نژادپرستانه، ترنسهراسی و ضدکارگری او به وضوح نشان میدهد که در کدام سمت سنگر قرار دارد. اگر مارکس امروز یک حساب ایکس داشت، مطمئناً به او پاسخ میداد: «جنگ داخلی اجتنابناپذیر است، اما این یک جنگ طبقاتی است. آماده باش ماسک، زیرا این بار ممکن است ما برنده شویم
جابر حسینی
جمهوری واقعی برهم زننده ی نظام های سلطنتی و جمهوری های تقلبی و معیوب است.جمهوری خواهی تنها یک شیوه از حکمرانی نیست ،جمهوری یک نظام سیاسی ویک شیوه زندگی وخود یک فرهنگ است .ایده جمهوری توضیح دهنده ی خواسته های دموکراتیک وگفتمانی برای برابری و آزادی و رفع تبعیض است و جمهوری خواهی مرز روشنی با جمهوری خواهی تقلبی ، لیبرالی ،سوسیال دمکراسی دارد
پرویز صداقت
در مجموع، به نظر میرسد شاید دستکم در چارچوب کنونی سرمایهداری متأخر، تنوع درونی میان کارگران یقهسفید و بهاصطلاح طبقهی متوسط جدید مانع از آن باشد که در تحلیلی واقعبینامه آنها را به صرف آن که ناگزیر از فروش نیروی کار خود در یک رابطهی دستمزدی هستند جزو طبقهی کارگر محسوب کنیم. اما تردیدی نیست که مهمترین نیرویی که در ائتلافی دموکراتیک با طبقهی کارگر در هر پروژهی فراگیر قرار دارد همین طبقهی متوسط جدید است.
جابر حسینی
در دیدگاه اروپا محور فقط یک نوع مدرنیته داریم آن هم آنچه در غرب اتفاق افتادهاست چون ما امکانات غرب را نداشتهایم در جا زدهایم و تمامی مبارزات و فعالیتهای گذشته ما بی معنا و بی جهت بود. با این ایدئولوژی تاریخ خود را کج و معوج میبینیم باید خود را از این نگاه رها سازیم و نوع دیگری به تاریخ خود بنگریم در ان صورت است که میتوانیم مبارزات و فعالیتهای آزادیخواهان گذشته را معنا دهیم در ان موقع بهجای یک مدرنیته جهانشمول، از مدرنیتههای مختلف صحبت خواهیم کرد ...
بهزاد کریمی
در تبیین تاریخی «فدایی خلق»، ملاک همانا پایبندی است بر حقیقت با تاکید بر بیان همهی حقیقت.
بهرام قبادی گرامی در مصاحبهای که چندی پیش با روزنامهی «شرق» داشت، این امکان را یافت که بعضی باورها و پندارهای دیرینهی خویش پیرامون زایش و هستی جنبش فدایی خلق را با بینندگان رسانهی مزبور در میان نهد و در جایی هم از این گفتگو اشارهوار به امر سیاست در پسا انقلاب بپردازد. مصاحبهای که، برآمد تاریخی فدایی خلق را در شمایی به تصویر میکشد که میتواند تصور ناقص و قسماً خطا از آن در اذهان ...
بهرام قبادی گرامی در مصاحبهای که چندی پیش با روزنامهی «شرق» داشت، این امکان را یافت که بعضی باورها و پندارهای دیرینهی خویش پیرامون زایش و هستی جنبش فدایی خلق را با بینندگان رسانهی مزبور در میان نهد و در جایی هم از این گفتگو اشارهوار به امر سیاست در پسا انقلاب بپردازد. مصاحبهای که، برآمد تاریخی فدایی خلق را در شمایی به تصویر میکشد که میتواند تصور ناقص و قسماً خطا از آن در اذهان ...
یکی از محورهای اصلی این گردهمایی، مبارزه با اطلاعات نادرست و جنگ رسانهای علیه کوبا بود. هیدلین دیاز، رئیس هماهنگی کوباییهای مقیم فرانسه، تأکید کرد: “ارتباطات یکی از ابزارهای کلیدی برای توسعه همبستگی است.” او به همراه گروهی از فعالان، شبکهای به نام “اروپا برای کوبا” ایجاد کردهاند تا واقعیتهای مربوط به کوبا را به مخاطبان منتقل کنند.
این نشست با تصویب بیانیهای نهایی به پایان رسید که در آن شرکتکنندگان حمایت خود را از حق حاکمیت کوبا و تلاشهای این کشور برای ساختن یک جامعه سوسیالیستی اعلام کردند. همچنین قرار است سال آینده نشست مشابهی در ترکیه برگزار شود.
این نشست با تصویب بیانیهای نهایی به پایان رسید که در آن شرکتکنندگان حمایت خود را از حق حاکمیت کوبا و تلاشهای این کشور برای ساختن یک جامعه سوسیالیستی اعلام کردند. همچنین قرار است سال آینده نشست مشابهی در ترکیه برگزار شود.
رضا جاسکی
همچنين از آنچه که در اینجا گفته شد نباید این نتیجه را گرفت که دستگاههای تبلیغاتی و رسانههای جمعی نقش چندانی در ناکامیهای جنبشهای چپگرایانه نداشته است. این موضوع بهویژه امروز، با گسترش نقش رسانههای اجتماعی اهمیت بیشتری یافته است. رسوایی فیسبوک در فروش دادههای کاربران به کمبریج آنالیتیکا، حسابهای کاربری جعلی در توییتر برای داغ کردن موضوعات مورد علاقهی نیروهای راستگرا و تأثیر بر انتخابات در کشورهای مختلف، همه گوشههای کوچکی از این واقعیت را نشان میدهد. اما باز نباید فراموش کرد موضوع اصلی و پاشنه آشیل جنبش کارگری در جهان امروز پراکندگی و عدم توانایی آنان در سازماندهی کارگران و زحمتکشان است.
همزمان با برگزاری نوزدهمین دیدارهای اروپایی همبستگی با کوبا در ۲۳ و ۲۴ نوامبر در پاریس، روزنامه اومانیته این مقاله را در حمایت از کمپین کمک به بزرگترین جزیره آنتیل منتشر کرده است. این مقاله توسط شالروت بالاوین و ژرمی باچی، مسئولین کمپین همبستگی با کوبا در حزب کمونیست فرانسه نوشته شده و در آن تاکید می شود: اکنون همبستگی دیگر صرفاً مسئلهای مربوط به انترناسیونالیسم نیست، بلکه به یک ضرورت انسانی فوری تبدیل شده است.
کنگره حزب چپ نشان داد که این حزب زنده است و شاداب و میتواند نقطه اتکائی در مقابله با راست و راست افراطی و برای تحقق عدالت اجتماعی باشد. در اکثر سخنرانی ها کنگره بر دفاع از حقوق پایینی های جامعه تاکید شد. کنگره نشان داد که حزب چپ جدی ترین نیروی طرفدار صلح، آتش بس، عدم ارسال سلاح است. برای آنها صلح در خاور نزدیک دارای اولویت است و قاطعانه از حقوق فلسطینی ها در اسرائیل، نوار غزه و کرانه باختری دفاع میکنند و کشتار فلسطینی ها توسط دولت و ارتش اسرائیل را محکوم و خواهان اجرای فوری قطعنامه های سازمان ملل و راهحل دو دولت هستند.
مرضیه شفیع (شمسی)
این متن را بمناسبت فرارسیدن «٨ تیر» و چهل و هشتمین سالگشت، جاودانه شدن حمید اشرف و یاران، نوشته ام؛ در رابطه با زندگی و خصوصیات اخلاقی و مبارزات و فداکاری اکثر رفقای ما و بویژه شهادت رفیق حمید اشرف مطالب زیادی نوشته و اشعار بسیاری نیز سروده شده اند؛ من فقط به یک جمله اکتفا می کنم: «حمید خود به تنهایی یک سازمان بود»!
پرویز صداقت
در چارچوب حاضر به طور خاص به این پرسش میپردازم که در ایران امروز کدام نارساییها و کاستیهای نظری در گفتمان چپ مانع از آن شده که گفتمان کموبیش منسجمی در میان چپ شکل بگیرد تا آن را قادر به پراکسیس سازد که ثمرهاش رویش یک نیروی اجتماعی تعیینکننده در معادلات سیاسی باشد. بر همین اساس، تلاش میکنم با ارزیابی انتقادی نمونههایی از گفتمان چپ در سالهای اخیر، بهویژه از خلال بحثهایی که در همین مجموعه وبینارها ارائه شده است، نقدم را به این گفتمانها ارائه کنم
حمید راهجو
جمهوری خواهی ، تنها یک فرم وشکل نیست ، بلکه مضمون اجتماعی دارد .جمهوری خواهی یک سبک زندگی ودیدن جهان از منظر جامعه است و مرز روشنی با جمهوری یکه سالارانه مستبدین و نخبه سالارانه جهان سرمایه داری دارد . جمهوری ایستگاه اول مسیر رسیدن به سوسیالیسم است وموضوع کانونی جمهوری خواهی حل تضاد دولت وجامعه است و در این شکل از حکومت دولتی حقیقی است که بازتاب واقعی جامعه و جمهور مردم باشد البته که جمهوری خواهی با نحوه زمامداری سوسیال دمکراتیک و دولت لیبرالی تفاوت کیفی دارد .
مانیفست کمونیست [نوشتهی] کارل مارکس و فردریش انگلس، در فوریهی 1848 منتشر شد. این [کتاب] بهدرستی بخشی از چیزی است که مارکس آن را ادبیات جهانی[1] تلقی میکرد؛ آنچه که سرمایهداری سببساز آن شده است. مانیفست، فراخوانی برای کنشِ انقلابی است. اکنون که شمارِ زیادی از مردم در سراسر جهان از ایدهی سوسیالیسم پشتیبانی و سرمایهداری را نقد میکنند، بازگشت به این متن مهم است. گرایشها به سوسیالیسم و ضدیّت با سرمایهداری بیشک در بسیاری از نقاط جهان رو به افزایش است. براساس یک نظرسنجی انجام شده در 28 کشور، از جمله ایالات متحده، فرانسه، چین و روسیه، 56 درصد موافقند که سرمایهداری...
بهزاد کریمی
وقتی اول کلام نوشتم که نه با شخص بلکه با تیپ مواجهیم، مبتنی بر حقایقی با مصادیقی چنین است. کردارهایی یادگار چهل و اندی سال پیش و همچنان جانسخت که حاملاناش علیرغم انزوا، باز همچنان تار خود میتنند تا آزادی و دمکراسی در پای «آمریکاستیزی» و «اسرائیلستیزی» قربانی شود. اما شادکامانه با جامعهای روبرو هستیم که در آن روح آزادیخواهی و دمکراسی طلبی بر فراز هر گرهگاه دیگر این کشور بال میزند و لذا باید به رویکرد و بینش و روش و منشی چنین یادآور شد ...
جمعی از فدائیان خلق ایران (داخل کشور)
رای عبور از این وضعیت نکبتبار و غیرانسانی، برای اعتلای شخصیت نیروی کار و احقاق حقوق کارگران و زحمتکشان و تمامی حقوقبگیران راهی جز اتحاد و تشکلیابی وجود ندارد. پیوند جنبش کارگری با دیگر جنبشهای اجتماعی؛ صنفی، سیاسی، فرهنگی، اتنیکی، محیط زیستی، فعالین صلح طلب و نزدیکی هرچه بیشتر با جنبش «زن، زندگی، آزادی» که علیرغم افت حضور میدانی آن در سال گذشته با داشتن پتانسیلهای توانمندی همچنان به حیات خود ادامه میدهد، ندارد.
امید اقدمی
چنانکه پیشتر تصریح شد، مقصود اصلی متن مقدمهی «مبانی همگامی» در بخشی که به «تشکلهای کارآفرینان» اشاره میکند، نه اساساً مربوط به گردش به راست اقتصادی، که مربوط به معرفی نیروهایی است که همگامی آنها را نیروی تغییر میداند. تشکلهای کارآفرینان در این متن، همچون جنبشهای اجتماعی، جنبشهای مطالباتی، نیروهای جمهوریخواه داخل کشور و غیره، یکی از نیروهای تغییر وضعیت موجود هستند.
سارا واگنکنشت
لیبرالیسم چپ درگیر سیاست هویتی، که مردم را تشویق میکند هویت خود را بر اساس اصلونسب، رنگ پوست، جنسیت یا گرایش جنسیشان تعریف کنند، تنها منافع مشترکی را، در جایی که اصلاً منفعت مشترکی در کار نیست، برنمیسازد؛ همچنین در جایی که نیازی فوری به اتحاد وجود دارد، تفرقه ایجاد میکند. لیبرالیسم چپ این کار را با رودررو قرار دادن مداوم «منافعِ اقلیت» و «منافع اکثریت» و تشویق اقلیتها به جدا کردن خود از اکثریت و محدود ساختن خود به دایرهی خودشان انجام میدهد. عجیب نیست که این امر دیر یا زود اکثریت را به جایی سوق میدهد که حس میکنند باید از منافعشان در برابر منافع اقلیتها دفاع کنند.
علی پورنقوی
در روزهای اخیر شاهد نوشته هائی هستیم که چکیده و فصل مشترک آنها انتقاد از چپ است، به دلیل ابراز مخالفت اش با جنایات اسرائیل در غزه. توفیری هم نمی کند که چپ مورد انتقاد این نوشته ها، به صراحت حماس را بابت جنایات اش علیه مردم اسرائیل محکوم کرده باشد یا نه. منطق انتقاد این است که شوروی و نیروهای چپ وقت از ایجاد دولت اسرائیل در سال ۱۹۴۷ حمایت کردند و فقط بعدها بود که بر زمینۀ جنگ سرد به حمایت از مبارزات فلسطینیان روی آوردند و غیره.
رضا جاسکی
مسئلهی فلسطین و اسرائیل هیچ راهحل ناسیونالیستی، نه در شکل یهودی و نه در شکل اسلامی و یا حتی سکولار کور ندارد. اگر هر دو طرف درگیر، فقط بر پایه «منافع ملی» خود عمل کنند، هر متر مربع موجب خروج از کنفرانسهای مذاکره برای صلح خواهد شد. باید برای دستیابی به یک زندگی صلحآمیز در کنار یکدیگر بر اساس منافع انسانی، برای آرامش و صلح، انترناسیونالیست بود. در این میان، به لحاظ تاریخ ۷۰ سال اخیر بار سنگینتری بر عهده مردم اسرائیل است. فلسطینیها طی چند دهه اخیر عقبنشینیهای زیادی کردهاند و اکنون نوبت آنهاست.
مهرداد خامنه
برای من و نسل من و نسل بعد از ما که بفهمیم افسانهها همه دروغ هستند، هیچ قهرمانی در اینجا همپای یک نوجوان راه نمیرود، تو فخر نمیفروشی، ادای همه چیزدانها را در نمیآوری، ضعف خود را مخفی نمیکنی، بر دیگران نظر خود را تحمیل نمیکنی، برای کاری که به خاطر مردم کردی، برای رنجهایی که بردی از کسی طلبکار نیستی. تو قهرمان نیستی و هرگز نخواهی بود.
باقر ابراهیم زاده
چند لحظه بعد از دستگیری ام در 28 اردیبهشت 1355چشم بسته مرا به محلی بردند که اجساد سوخته و متلاشی شده حدود بیست نفر از زنان و مردان رفقای فدایی مان را در آنجا دیدم و اولین جسد رفیق اسماعیل عابدی بود، تعداد کثیری هم دستگیر شدیم. اکثر رفقای دستگیر شده با هم ارتباطی نداشتند.
مرضیه شفیع (شمسی)
تاریخ هر ملتی مملو از شخصیت ها و افراد تأثیر گذار است که پرداختن به آنها، معرفی و شناساندن آنها به نسل جوان، موجب بالا رفتن آگاهی این نسل شده در مجموع باعث غنای بررسی های تاریخی کشور می شود. وظیفه پژوهشگران و تاریخ نویسان است که با کالبد شکافی تاریخی و شناختن شخصیت هریک از این قهرمانان و عملکرد آنان از زوایای مختلف رفتاری، فرهنگی و اجتماعی، در آگاهی مردم از کُنه آرمان کوشندگان جنبش چپ یاری رسانند.
ژان سباستین کاربونل
این ادعا که طبقهی کارگر دیگر وجود ندارد، معمولاً با جایگزین کردن واژهی «پریکاریا» همراه است که حقوق منظمی دریافت نمیکنند. اما شرایط بیثبات تجربهی اکثر کارگران قریب به اتفاق در سرتاسر تاریخ سرمایهداری بوده است – و هر کجا که وضعیت شغلی باثباتی به چشممان میخورد تنها به این دلیل است که سازماندهی کرده بودیم.
امروزه، بهطور گستردهای بر این مسئله متفقالقولاند که نولیبرالیسم در حالِ هرچه بیثباتتر کردن کار است.
امروزه، بهطور گستردهای بر این مسئله متفقالقولاند که نولیبرالیسم در حالِ هرچه بیثباتتر کردن کار است.
جمعی از فدائیان خلق ایران (داخل کشور)
این روند حکومت را به وحشت انداخته تا سرکوبها را تشدید نماید، ولی گریزی نیست، چرا که بحران موجود نه از طریق اقتصادی بلکه از طریق سیاسی و با گذر از جمهوری اسلامی حل خواهد شد. با این همه خواست افزایش حقوق متناسب با تورم و بالاتر از خط فقر، امنیت شغلی، آزادی حق برپائی تشکل¬های مستقل کارگری، و آزادی فعالین کارگری بازداشت شده و مدافعان کارگری، فوری¬ترین خواست جنبش کارگری و عامل اتحاد و گسترش اعتراضات و اعتصابات کارگری است.
انتشار منشور ۱۲ مادهای «مطالبات حداقلی تشکلهای مستقل صنفی و مدنی ایران» در فضایی که حاکمیت خونریز عوامفریبانه مدعی پایان مبارزه مردمی هست و به موازات آن نیز نیروهای ارتجاعی هواخواه سلطنت به پشتیبانی حمایتهای مالی، تبلیغاتی و رسانهای امپریالیستها در پی سوار شدن بر موج جنبش انقلابی مردم برآمدهاند، پاسخی بموقع، مناسب و مسئولانه از سوی نیروهایی بود که ریشه در بطن جامعه دارند و با هویت مشخص اجتماعی و سیاسی، سالهاست برای آزادی، عدالت اجتماعی و برابری در کشور مبارزه میکنند.
جمعی از فدائیان خلق ایران (داخل کشور)
ما به عنوان «جمعی از فدائیان خلق ایران (داخل کشور)» با گرایشهای سازمانی متفاوت فدایی، در آستانه پنجاه و دومین سالروز حماسه سیاهکل با اتکا به مشخصههای فرهنگ مبارزاتی حماسهسازان این روز تاریخی همچون: صداقت، استقلالرای، پویایی کمونیستی، درک ضرورتهای زمان و از خود گذشتگی، در راستای این هدف مهم تلاش خواهیم کرد. بار دیگر با شادباش این روز خجسته به کلیه رفقای رزمنده طیفهای مختلف فدائیان خلق و همه مبارزین و رهروان راه استقلال، آزادی، عدالت و سوسیالیسم، دست تمامی رفقای فدایی و چپ را در راستای مبارزه مشترک علیه امپریالیسم، نئولیبرلیسم و رژیم ضدمردمی حاکم بر ایران صمیمانه میفشاریم.
س. شکیبا
امروز چه بخواهیم و چه نخواهیم حماسه ی سیاهکل به مثابه ی رخدادی بزرگ در روند مبارزات طولانی مردم ایران، در تاریخ این سرزمین جای گرفته و نه انکار شدنی و نه قابل حذف است، گرچه قابل نقد است!
آرام بختیاری
موضوع مرکزی تمام آثار مارکس و انگلس، نقد اقتصاد سیاسی سرمایه داری است. مارکس این مفهوم عمومی را در غالب آثار خود به کار می برد. آثار مارکس و انگلس رابطه تنگاتنگی با هم دارند و مکمل هم هستند. آنها آثار مهم مارکسیسم را با هم خلق کردند.
دنیز ایشچی
چهارمین دوران موفقیت بزرگ جنبش کمونیستی ایران را میتوان به شکل گیری و پیکار جنبش فدائیان خلق در دهه های چهل و پنجاه، بخصوص تا انقلاب سال پنجاه و هفت اختصاص داد. دوران پیکارهای فداکارانه و جان فشانانه ای که باید بر خفقان، سرکوب و یاس و ناامیدی ها غالب آمده و ققنوس وار از زیر خاکسترهای ویرانه های سوخته، مانند دانکو، مشعل سوزان قلب های خویش را برافراشته و نسل های جدید را به پیکار ازادیخواهانه فرا می خواندند.
بهزاد کریمی
این در ایران ما، معیاری است طلایی: هر مخالف جمهوری اسلامی نه تنها لزوماً چپ نیست که چه بسا حامل راستترین گرایش برنامهای هم است. اما چپی که تمرکز مبارزهاش بر ضد این نظام نباشد با هر میزان از لفاظی سوسیالیستی، معزول از چپ است. چپ متشخص به عدالت طلبی و سوسیالیسم، باید آزادیخواه، مترقی و دمکرات باشد و نه دلبستهی غربستیزی ارتجاعی
اردشیر قلندری
تغییر رویکرد در سیاستهای غربی در جهان امروز در رابطه با ایران و کشورهایی همانند روسیه... نشان میدهد که عصر دیکتاتوری های آسیایی و اورآسیایی به پایان خود رسیده، تلاش در جایگزینی آن با ساختاری فریبنده تر با نام رمز "دمکراسی" در دستور روز غرب قرار گرفته است. امری که چپ باید نسبت به ان بسیار محتاط عمل کند!.
دنیز ایشچی
نیروهای مستقل با آرمان گرایی سوسیالیستی و مبتنی بر استقلال کشور خویش از دست استعمارگری های امپریالیستی قادر میباشند تا خود را در خارج از پردایم نئولیبرالی بالا تعریف نمایند. نیروهای چپ ایرانی اگر با آرمان گرایی سوسیالیستی خود را تعریف نموده و راهبرد های خویش را بر پایه های رهایی از وابستگی های امپریالیستی تعریف نموده باشند، قادر خواهند بود در عرصه های رهایی و آزادی مردم ایران گام بر داشته و در عرصه های توسعه پایدار واقعی اقتصادی و تامین عدالت گام بردارد.