تاریخ
پروین توکلی یکی از آنان بود. در رژیم شاه، یک فرزند و دامادش اعدام شدند، یک فرزندش را در خیابان کشتند و دو فرزندش را به زندان انداختند. در رژیم اسلامی یک فرزندش را دوباره زندانی کردند، و مامورین با طنابهای دارشان پیگرد فرزند دیگرش را در دستور داشتند. رنجها و دردها همچنان ادامه یافت.
فرهاد دوردانی
روزنامه اومانیته و پایهگذار آن ژان ژورس همواره نه تنها از مبارزات روزمره و بحق سیاسی-اجتماعی-مطالباتی طبقه کارگر و زحمتکشان فرانسه حمایت کردهاند، بلکه همزمان ضمن دفاع از صلح جهانی، عمیقا به اعتلای جوانب مختلف فرهنگی، هنری، ادبی، موسیقیی و آواز، رقص، تاتر و سینما و نقاشی توجه مبسوط داشته و برای پایه گرفتن و رشد دایمی این اهداف با تمام وجود شرکت و مبارزه کردهاند.
پگاه گرجی بیانی
پدر، ساعتی پس از فرمان جهاد خمینی در ظهر ۲۷ ام مرداد ۵۸ در خانه دستگیر و پیش از سپیده دم ۲۸ ام مرداد - قبل از رسیدن خلخالی به کرمانشاه - در زندان دیزل آباد تیرباران شد. اعدام پدر سرآغازی بود بر یک دهه کشتار پرشمار
آرام بختیاری
مقاله نویسان انتقادی دانشنامه فرانسوی، بلندگو و شیپور روشنگری شدند. دالامبر در مقدمه نخستین کتاب دانشنامه نوشت: "قرن دین و فلسفه ایده آلیستی و صوری اکنون جای خود را به قرن علم و انسانیت می دهد." هدف آنان این بود که دانش زمان خود را برای رفاه و آزادی در دسترس همه قرار دهند.
سیروس مددی
موضوع «پرچم »درمیان ایرانیان – بویژه در خارج از کشور- همچنان سبب بحث ها و کشمکشهاست. یک علت اساسی این بحث و کشاکش و سردرگمی، آگاهی اندک از تاریخچه پرچم ایران – بویژه در دوره معاصر است. این نوشته، با اتکا به اسناد تاریخی- بویژه اسناد تاریخی دوران خود پهلوی ها- به اثبات این میکوشد که: «پرچم شیروخورشید» تا پایان نظام شاهنشاهی در ایران، همواره «پرچم دولتی» و «پرچم نظام سلطنت» بوده و از انقلاب مشروطیت به اینسو، پرچم سه رنگ دیگری به نام «بیرق ملی»-«پرچم ملی» به میدان آمده است که ...
سیامک سلطانی
۳۰ دسامبر امسال برابر است با ۱۰۰مین سالروز ایجاد اتحاد جماهیر شوروی سودر ۲٥دسامبر ۱۹۹۱سیالیستی در سال 1922. ابتکار ایجاد اتحاد شوروی به لنین – استالین – تروتسکی نسبت داده می شود
ممد سلیمانوف
آن ده ها هزار انسان فقیر و بخت برگشته ای که در دوره ای، تلألو تروت و درآمد حاصله از نفت چشمان شان را روشن ساخته و در جستجوی لقمه ای نان، به سوی باکو سرازیرشده بودند، اینک و در نتیجه بروز این بحران در اندک زمانی، همه چیز خود را از دست می دادند. تولید و استخراج نفت موقتاً هم که شده در حال به پایان رسیدن بود. پنداری، توسعه و رشد باکو، اکنون دیگر به نقطه اوج خود رسیده و اینک در سراشیبی سقوط قرار داشت.
دکترهوشنگ اعظمی را مردم از یاد نمی برند! "نام آوری" که خود درپی "نام" نبود! لرستانی ها نام این فرزند بالیاقت لرستانی را برفرزندان خود می گذارند! چرا که درهنگامه های فوران تعصبات ایلیاتی و کشمکش های ایلات و ماندن بسیاری ازمردم در باتلاق تعصبات طایفه گرایی و ایل پرستی که جز "باوه"، "طایفه" و "ایل" خود، کسی را به حلقه و اندرونی خود راه نمی دانند، دکترهوشنگ اعظمی، حلقه ی دوستی ایلات لرستان و بهانه ی زیبایی برای باهم بودن بوده و هنوزهم هست
محمدرضا شفیعی کدکنی- نمیدانم شما تاکنون به این نکته توجه کردهاید که هیچکس نمیداند جای به خاکسپاری فرخی یزدی کجا بوده است؟
نظمیست هر نظامپذیری را
گرخواندی در اول موسیقا
بعد از سقوط سلطنت، در همین چند سال اخیر، روشنفکران و کتاب خوانان ایران تازه به این فکر افتادهاند که «ما حافظهی تاریخی نداریم.» راست است و این حقیقت قابل کتمان نیست. در کجای جهان، در قرن بیستم، اگر فرّخی یزدی (غرض شخص او نیست، بلکه منظور شاعری آزاده و میهن دوست و شجاع از طراز اوست) کشته میشد، کسی از گورجای او بیخبر میماند؟
نظمیست هر نظامپذیری را
گرخواندی در اول موسیقا
بعد از سقوط سلطنت، در همین چند سال اخیر، روشنفکران و کتاب خوانان ایران تازه به این فکر افتادهاند که «ما حافظهی تاریخی نداریم.» راست است و این حقیقت قابل کتمان نیست. در کجای جهان، در قرن بیستم، اگر فرّخی یزدی (غرض شخص او نیست، بلکه منظور شاعری آزاده و میهن دوست و شجاع از طراز اوست) کشته میشد، کسی از گورجای او بیخبر میماند؟
ابوالفضل محققی
جانیانی دیدم در سیمای انسان! که حکم مرگ میدادند و بذر کینه و نفرت میکاشتند فرمانی دیدم با نام خدا که خمینی مهر بر پای آن نهاده بود.دیدم شهوت قدرت را قدرتی شیطانی که انسان را به درندهای سهمگین بدل میسازد.
من هنوز خندههای هستیریک مجریان مرگ را زمانی که چهارپایه از زیر پای محکوم میکشیدند به یاد دارم. صدای الله اکبرجلادان که با خرخر آخرین صدای اعدامی در هم میپیچید
من هنوز خندههای هستیریک مجریان مرگ را زمانی که چهارپایه از زیر پای محکوم میکشیدند به یاد دارم. صدای الله اکبرجلادان که با خرخر آخرین صدای اعدامی در هم میپیچید
س. شکیبا
با دوبیت از حافظ شروع کرد:
دانی که چنگ و عود چه تقریر می کنند
پنهان خورید باده که تعزیر می کنند
ناموس عشق و رونق عشاق می برند
مشکل حکایتی است که تقریر می کنند
بعد گفت و گفت تا رسید به :
با کشورم چه رفته است
که گلها هنوز داغدارند
و خانوار شهیدان...
دانی که چنگ و عود چه تقریر می کنند
پنهان خورید باده که تعزیر می کنند
ناموس عشق و رونق عشاق می برند
مشکل حکایتی است که تقریر می کنند
بعد گفت و گفت تا رسید به :
با کشورم چه رفته است
که گلها هنوز داغدارند
و خانوار شهیدان...
ناصر پسانیده
اسیران، با فاصله ای نزدیک و کنار هم و درحالی که از یقههای شکافته و پاره پاره شان، گشیده می شدند، به پای دیوار آجری گذاشته و با فشار و در حالی که درخون و دردِ ناشی ازضرب و شتم و شکنجهی حاصله ازسوی، جانورانِ آدم نما، به خود میپیچیدند، سرپا و ایستاده و به سینهی دیوار نهاده شدند و سپس اونیفورم پوشها ازآنها فاصله گرفته و درچندمتری آنها به صف ایستادند. پدربزرگم را در میانشان شناختم؛ اشکهایم میریختند و فریاد میزدم و به طرفشان هجوم می بردم. ولی دیواری سخت و شیشه ای در میانمان، مانع میشد.
بهزاد کریمی
در پاسخ به نکتهای نهفته در پرسش شما باید بگویم که بهروز هرگز اعتقاد راسخ خود به حقانیت خواست ملی کردها از دست نداد و در همان تهران کنار کار شاق و بسیار پر خطر جابجا کردن اعضای خارج شده شاخه از کردستان و سروسامان دادن به زندگی آنان، به فعالیت سیاسی خود در دفاع از حقوق مردم کردستان ادامه داد. او در عین اینکه نسبت به جریانات راستگرای کرد و نیز نسبت به رژیم صدام حسین که در جنگ با ایران بود موضع قاطعی داشت، اما ذرهای هم سر سازش با حکومت اسلامی از خود نشان نمی داد.
دنیز ایشچی
بیکاری عظیم، گرسنگی و فقر، ورشکستگی موسسات و بانک ها، زمینه را برای غلیان و خیزش ها جنبش های عظیم توده ای فراهم می نمود. این در شرایطی بود، احزاب کمونیست و سوسیالیست همراه با اتحادیه های کارگری، نه تنها جهت یاری کردن بسیج شده بودند، بلکه در مسیر بسیج سوسیالیستی جنبش کارگران و زحمتکشان به میدان آمده بودند. به نوعی، عرصه برای دومین انقلاب سوسیالیستی در دنیا در ایالات متحده آمریکا فراهم میشد. همانطور که اشاره شد، جنبش کمونیستی و کارگری آمریکا، تجربه انقلاب اکتبر روسیه را پیش روی خویش داشت که بیش از یک دهه از آن نگذشته بود.
احمد باقری
وی نام مستعار ابوالقاسم لاهوتی را برای خود برگزید و نخستین اشعار وی در روزنامۀ حبلالمتین به چاپ رسید. او از نخستین کسانی است که قالبهای شعری را درنوردید و به زبانی ساده و روان شعر گفت. از وی مجموعهای شامل قطعه، غزل و مقداری تصنیف بر جای ماندهاست. او در کرمانشاه روزنامه بیستون را منتشر میکرد. وی همچنین در سال ۱۲۹۶ (۱۹۱۷ میلادی) حزب فرقه کارگر را در شهر کرمانشاه بنیانگذاری کرد.
مهدی ابراهیم زاده
۱۷ سپتامبر ۱۹۹۲ ساعت ۲۲:۵۰ کماندوی مرگ از سوی جمهوری اسلامی وارد رستوران شدند و در اتاق انتهائی رستوران، حاضرین، اما در واقع با هدف مشخص، دکتر شرفکندی و همراهان را به رگبار بستند. دکتر سعید (شرفکندی)، فتاح عبدولی و همایون اردلان با شلیک تیر خلاص در جا کشته شدند و نوری دهکردی هنگام انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داد. من و ۴ نفر دیگر جان بدربرده از این کشتار بیرحمانه هستیم.
اسد عبدالهی
سهروردی در يكی از اعصار تاريك اين ديار به نور و روشنی می اندیشید. در زندگی فلسفی شيخ اشراق كه از سر تا پايش مصيبت و اندوه میبارید؛ تقريبا تمام معلمان و استادانش او را به تقليد و تبعيت فرا میخواندند و هيچكدام پرسيدنها و انديشيدنهای او را برنمی تابیدند. علمای شهر همانند طبقه عوام، كوتاه بين و تُنک مايه بودندوآثار پيشينيان را چون ورد و ذكر تكرار میكردند. سهروردی اما به جُرمِ جور ديگر ديدن و به نحو مستقل انديشيدن مغضوب ِ ظاهر بينان خودخواه و قشريون خودشيفته قرار میگرفت و درنهايت جانش را در همين راه فدا کرد.
عباد عموزاد
پيروزى کودتا در 28 مرداد، بيانگر اين واقعيت است كه هرجا جنبش حاصل شركت همگانى مردم است، حضور فعال مردم در صحنه، از مهمترين عوامل پيروزى جنبش و پيشگيرى از كودتا است. كوچه و خيابانها همواره مى بايد در تصرف مردم باشد. خالى شدن كوچه و خيابانها در روزهاى 27 و 28 مردم، به كودتاچيان امكان داد آنها را با چماقداران پر كنند و كودتا را ممكن بگردانند.
فایل صوتی سخنان آیت الله منتظری در حضور «هیئت مرگ» در ارتباط با قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷
آرام بختیاری
تایثر گفتمان چپ بر جنبش های دانشجویی، کارگری، استقلال طلبانه ضدامپریالیستی، و اتنیکی خلقی اغلب تحت تاثیر جریانات باتجربه تر روشنفکری قرار داشت و به گسترش دامنه اجتماعی آنها کمک میکرد. جنبش دانشجویی معمولا بخشی از جنبش ایدئولوژیک گسترده تر بود. روشنفکران تولید کننده فرهنگ و اندیشه های متنوع و خاصی هستند و دانشجویان اغلب مصرف کننده آنان هستند.
بهزاد کریمی
۴٥ و ۴۶این نوشته، در یادبود بهروز ارمغانی است بعد چهار دهه از اعلام خبر شوم مرگ وی. در این یادواره، کوشیدهام با به تصویر کشیدن پردههایی از نوجوانی و جوانی و پختگی وی، سخن از اخلاق و رفتار این جسور هوشمند بگویم که نماد برجستهای بود از زمانه و جنبش ما و نمونه درخشانی از آندست آدمیانی که در یگانگی با خود زیستند و رفتند. بهروز ارمغانی، یک تیپ بود و آیینهای شفاف از آن "نسل آرمانخواه"؛ هم از اینرو، سخن گفتن از وی بیاد آوردن رفتارها و اخلاقیات پر شمار یارانی چون اوست!
اسد کشتمند
خاستگاه اجتماعی هر دو بخش متفاوت بود؛ یک بخش حزب که بعدهابه نام خلقی هایادشدند، بیشتر زاده روستاها و برآمده ازساختارهای عشیره ای بودند و بخشی دیگر که بعدهابه نام پرچمی هاشهرت یافتند، بیشرزاده شهرها و دارای فرهنگ شهری بودند؛ هر دو بخش در راه ایجادجامعه ای فارغ از استثمار و بی عدالتی میرزمیدند. زندگی نشان دادکه تفاوت این دوفرهنگ شهری و روستائی تاچه حد میتواند در سرنوشت تصامیم سیاسی نقش داشته باشد. این جاحرف برسرامتیازیکی بردیگری نیست، بلکه تأثیرا ین دو فرهنگ درتصمیم گیری ها وعمل کلان جمعی مطرح است.
الف. روح بخشان
پنجمین اثبات اهمیت زبان فارسی استفاده از این زبان در آن زمان به عنوان یک زبان رسمی و دیپلماتیک و همچنین یک زبان تجاری در بسیاری از جهان است. در طول ۴٥ سال سلطنت شاه عباس، ارامنه از ایران و برخی از یهودیان ایران به اروپا سفر کردند و نمایندگی های تجاری را در شهرهایی مانند لیورنو، ونیز، آمستردام و سایر شهرها تأسیس کردند. متعاقباً، بازرگانان مسلمان نیز هیئتهایی را تشکیل دادند و بدین ترتیب تجارت مستقیم با اروپا را تا پایان قرن هجدهم برقرار کردند.
علی صمد
من آنقدر برای مردم وطن خود احترام قائلم كه در طول زندگی خود عشق و علاقه خود را نسبت به ملت ايران و منافع و مصالح آن نشان داده ام. من هيچ گاه از هيچ مرجع و مقام و كشور خارجی براي تأمين مصالح ايران الهام نگرفته ام. حتي در همين پرونده موجود، عليرغم عدم حسن نيت تنظيم كنندگان آن، اين عشق و محبت به ملت ايران از لابلای سطور و كلمات آن آشكار است.
اصغر جیلو
افرادی که هدف اتهامات خلاف واقع اتابک فتح الله زاده هستند، از حق ذاتی دفاع از حیثیت خود نخواهند گذشت. ادعاهای کذب وی، مدارک حقوقی مستدلی را بر علیه خود وی فراهم کرده اند. وی به راستی خوش شانس بوده که در طی این سالها، کسانیکه مورد تهمتهای ناروای وی قرار گرفتند، بسیار بخشنده و بزرگوار از آب در آمدند و اغلبشان به جای خشم از وی، دلشان به وضع حقارت باری که وی خود را در آن گرفتار ساخت و به بازیچه دست سیاست بازان تبدیل شد، سوخت. اما متاسفانه، وی علیرغم این همه چشم پوشی، به تقلا در همان برکه گل آلود بافته های ذهنی خود ادامه داد.
سهراب مبشری
حجم کار نظری انجام شده توسط بنیانگذاران فدایی قابل توجه است. مسعود احمدزاده متولد ۱۳۲۵ بود و هنگامی که در سال ۱۳۵۰ توسط رژیم شاه به جوخه اعدام سپرده شد، ۲۵ سال بیشتر نداشت. او علیرغم عمر کوتاهش، تجارب انقلابی در شماری از کشورهای دیگر را مورد مطالعه قرار داده بود. بیژن جزنی هنگامی که توسط عمال سلطنت به قتل رسید ۳۷ سال داشت. حاصل پژوهش او در مورد تاریخ معاصر ایران و توجه به تجارب انقلابی کشورهای دیگر، صدها صفحه نوشته است که از او باقی است.
حسن نادری
با توجه به اقرار شاه در آستانهی بحران سیاسی، به آسانی میتوان درک کرد که چگونه سازماندهندگان مبارزات چریکی شرایط آن زمان را به درستی تشخیص و مبارزهی مسلحانه را نه برای ماجراجویی و آتشبازی بلکه شکستن فضای دیکتاتوری را انتخاب کردند. این طیف از روشنفکران بهدرستی دریافتند همهی درها برای افق دور بسته است و کلید در دست کسی است که نمیخواهد نور و گرما برای رشد آزاد جوانههای آیندهساز باز شود. شاه ترجیح میدهد تاریکی چشمها را نابینا و کمسو کند.
مراد رضایی
دیکتاتوری فردی شاه نقش اصلی و عمده را در تثبیت موقعیت نظام و اتخاذ تصمیمات بر عهده داشت و تمام امور در شعاع تصمیم و ارادهی وی به اجرا درمیآمد. مقوم اصلی این شکل از دیکتاتوری سرمایهداری وابسته بود و متقابلاً این دیکتاتوری هم خود را در وهلهی نخست مدافع مناسبات این شکل از سرمایهداری میدانست. در وهلهی دوم دیکتاتوری فردی حامی سرمایهی رانتی یا بخشی از سرمایهداری بود که با دیکتاتوری ارتباط متقابل داشتند. اولویت سوم دیکتاتوری فردی نیز مدافعه از منافع طبقهی حاکم و به طور مشخص خاندان سلطنت و شخص شاه بود.
رقیه دانشگری
اندیشهی احزاب و سازمانهای سیاسی – عقیدتی همگی از جامعه نشأت میگیرند و ریشه در جامعه دارند. اندیشهی سوسیالیستی که باورمندان به آن به چپ معروف شدهاند، از خواست و آرزو و آرمان کارگران و زحمتکشان زاده شده و نامیرا است. آرزوی عدالت و برابری و آزادی و صلح چیزی نیست که بتوان از مردم گرفت. فداییان سخنگویان و مدافعان صادق این آرزوهای نیک هستند. از همین رو مانند ققنوس از خاکستر زمان و زمانه سر بر میآورند و پرچم مبارزه و امید را از دست نسلی به نسل دیگر میسپارند.
مهرداد از ایران
دو سازمان «چریکهای فدایی خلق ایران» و «مجاهدین خلق ایران» -که هریک مسیر و سرنوشت متفاوتی را از سر گذراندند-توانستند در زیر ضربات مرگبار سیستم پلیسی حاکم بر کشور و به رغم فراز و فرود فراوان بقا و تداوم یابند، نشانگر ان است که این دو سازمان ریشه در متن جامعه داشتند. از مهمترین عوامل این بقا و تداوم میتوان به صداقت و صمیمیت پیشگامان و کوشندگان این جنبش اشاره کرد. واقعیت این است که بنیادگزاران و پیشگامان این جنبش پیش از آن که به مبارزهی مسلحانه روی آورند،
مرجان نیک خواه
از خرداد تا مهرماه که خبر کشته شدن مرتضی را به خانوادهاش دادند، روزهای سیاه، غمبار، تلخ، پر از التهاب و انتظار به کندی گذشت. تا در یک صبح پاییزی خبر آمد که او در مرداد ۱۳۶۳ کشته شد. زندگی مردی به پایان رسید که سرشار از عشق به انسان بود و جانی شعلهور داشت که روشنایی و گرما را به همه کسانی که او را میشناختند بیدریغ میبخشید. عشق او به انسان و داشتن آرزوهای نیکخواهانه برای ایران و انسانها سبب شد تا او در شکنجهگاه اوین لب از لب نگشاید و درد طاقتفرسای شکنجه را به جان بخرد و با سربلندی بر لبان مرگ بوسه زند.
ما که از فقر و بیعدالتی در جامعه رنج میبردیم با همدری و انساندوستی و عدالتخواهی به فعالیت سیاسی روی آوردیم. من از نسل آن زمانم، از کودکی و نوجوانی با مفهوم فقر و بیعدالتی آشنا شدم. کنجکاو و پرسشگر بودم که بدانم علت وجود بدبختی و رنج مردم چیست؟ وقتی خواستم از طریق مطالعه و شناخت جامعه حرکت کنم، تمام راهها را به روی خود بسته دیدم.
وهاب انصاری
باید توجه داشت که در سال ۱۳۵۹ هنوز نیروهایی مانند سازمان مجاهدین و خیلی از نیروهای دیگر در صحنه کشور حضوری فعال دارند و با سازمان روابط نزدیک و حسنه دارند و هنوز تصمیمهای جدی و تعیین تکلیف شدهای با حاکمیت نگرفتهاند. سرنوشت محتوم سازمان چریکهای فدائی خلق ایران، انشعاب و تصمیمگیری در انتخاب راهی که انتخاب کردند، نبود! انشعاب خرداد 59 روندهای بعدی هر طرف از سازمان را در آن روزهای پرهیجان و پر تلاطم تسریع کرد، که برای کل جنبش فدائیان باعث هزینههای سنگینی شد.
موریس اولریش
پاتریک لو هیاریک می نویسد: و از مهمترین میراثی که کمون برای ما برجای گذاشته است، از قدرت ابتکار عمومی، ظرفیت تخیل و اختراع انقلابی واقعی کارگران هنگام روی کار آمدن خود است. کمون در این مورد "چراغ راه مبارزه طبقاتی" باقی مانده است. یک مبارزه طبقاتی که هیچ ربطی به بینش محدود و تنگ نظرانه ندارد. بنابراین، فراتر از شخصیت های بزرگی مانند گوستاو كوربت، كه هزینه های زیادی را برای تعهد خود در دفاع از کمون پرداخت كرده اند ، هزاران هنرمند در قیام و شورش و نهادهای انتخابی آن شركت كرده اند.
محمود شوشتری
با قدرت گرفتن و روی کار آمدن اسلام سیاسی در کشور ما استبداد سیاسی با جزمیت شریعت یکی شد و ساطور حذف و کشتار روشناندیشان به سیاستی رسمی، اگرچه نانوشته، تبدیل شد و هر آن کس را که رژیم گذشته از یاد برده بود و یا نتوانسته بود از دم تیغ بگذراند، کشت و سر به نیست کرد و چنین سیاستی کماکان ادامه دارد.