Direkt zum Inhalt
چهارشنبه ۱۲ نوامبر ۲۰۲۵
چهارشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۴

دیدگاه‌ها

تقی روزبه
یکی از سخنان مهم وی این بود که « پیروزی او  راه  پیروزی حزب دموکرات بر ترامپ و جمهوری خواهان را نشان داده است» که بیانگر همان محدوده کنش‌گری وی در چهارچوب رقابت‌های حزبی دو جناح اصلی است. این نکته که او در ایالتی که همواره این حزب در آن نفوذ داشته و با حمایت آن و در غیاب رقیبی مهم پیروز شد دلالت برهمان محدوده کنشگری دارد.
مسعود شب‌افروز
پاسخ نیز روشن‌تر از همیشه است: حزب چپ ایران، حزب ماست — نه حزب فرصت‌طلبان، نه حزب محافظه‌کاران نقاب‌دار، و نه حزب آنانی که زیر نام اصلاح‌طلبی، تداوم وضع موجود را تضمین می‌کنند .
تقی روزبه
حاکمیت در چنبره انواع ابرچالش‌های فزاینده و درهم تنیده و گوناگون، محاصره شده است. بطوری که «نجات» خویش را در بازگشت مجدد به سیاست‌های خالص سازی و سرکوب بیشتر جستجو می‌کند. بیم از هم پاشیدن شیرازه حکومت در مواجهه با امواج طوفان‌های در حال وزش، رژیم را وادارساخته است قبل از آن که خیلی زود دیر شود،  شمشیرخود را از نیام خود برکشد.
منوچهر مقصودنیا
در نظام‌های توتالیتر، حذف یا کنار گذاشتن شخصیت‌های مهم به بخشی از سازکار قدرت تبدیل می‌شود. در این نوع حکومت‌ها، رهبر یا هسته مرکزی تحمل چهره‌هایی را ندارند که دارای نفوذ مردمی بوده و در دستگاه حکومت نفوذ داشته و یا استقلال فکری دارند. زیرا وجود آن‌ها می‌تواند تمرکز قدرت را در دست رهبر و یا دستگاه رهبری به خطر بیندازد. این حذف‌ها گاه با برکناری و تبعید، گاه با حصر خانگی و گاه با اعدام یا مرگ‌های مشکوک انجام می‌شود.
منوچهر گلشن
بیانیه به جای تأکید بر نبرد زنان برای رهایی از نظام زن‌ستیز مذهبی، مبارزه را در سطح فردی و اراده‌ی شخصی می‌بیند («اراده، توان و مقاومت زنان توانست از سد محدودیت‌ها عبور کند»).  در نتیجه، ساختار مردسالار و مذهبی‌ای که این «سد» را ساخته، به حاشیه رانده می‌شود.  در حالیکه ما باید این موفقیت را در بستر تناقض بین بدن زن و اقتدار دینی ـ مردسالار جمهوری اسلامی تحلیل کنیم: دخترانی که ناچارند زیر پرچم و حجاب اجباری نظام بایستند، پیروزی‌شان نه تأیید نظام، که بیانِ مقاومت در بند است. 
نادر عصاره
قاجارها، با وجود ضعف ساختاری، از تضاد میان روسیه و انگلستان برای حفظ تمامیت کشور بهره می‌بردند. و بدون شاخ به شاخ شدن با آن دولت ها که بزرگترین قدرت های زمانه بودند، استقلال کشور را از گزند دور می داشتند. امروز نیز این تجربه تاریخی می‌تواند الهام‌بخش باشد: ایران، به‌جای وابستگی به یکی از دو اردوگاه روسیه یا غرب، می‌تواند نقش میانه‌ای ایفا کند که بر پایه استقلال، تعادل و منافع ملی استوار باشد. اما تحقق چنین سیاستی تنها زمانی ممکن است که تصمیم‌گیری درباره منافع کشور از انحصار رژیم اسلامی با حلقه‌های امنیتی و ایدئولوژیک آن بیرون آید.
داود احمدلو
در جوامع دیکتاتورزده، دولت با بی‌اعتنایی به نیازهای روزمره‌ی مردم، آنان را از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی محروم می‌سازد. در چنین شرایطی، توان خودسازمان‌دهی مردم برای پیگیری خواسته‌هایشان بسیار ضعیف است، و بدون حضور جامعه‌ی مدنی، گشودن چشم‌انداز تغییر و اصلاح تقریباً ناممکن می‌شود.
علی جنوبی
در فضای پرخشم و سرکوب‌زده‌ی امروز، طبیعی است که گروهی از معترضان خواستار نابودی کامل نظام حاکم باشند.
اما تجربه‌ی کشورهای منطقه به ما می‌گوید که فروپاشی بدون برنامه، به‌سرعت به فاجعه می‌انجامد.
خلأ قدرت، نیروهای نظامی یا فرقه‌ای را به صحنه می‌آورد و کشور را به جنگ داخلی نزدیک می‌کند.
منوچهر مقصودنیا
گفت‌وگو با "دیگری"، به معنای تسلیم یا تأیید او نیست — بلکه تنها نشانه‌ای از بلوغ سیاسی و آمادگی برای زیست مشترک است. ما یا با هم گفتگو کرده به تفاهم و همکاری برای ساخت ایرانی دمکراتیک و آزاد فردا می رسیم، یا باید با هم بجنگیم. مخالفین این کنفرانس راه تفاهم و همکاری را رد می کنند
تقی روزبه
سازماندگان این جنبش می گویند در آمریکا ما «پادشاه و تاج و تخت نداریم» و در برابر آشوب، فساد و بی‌رحمی تسلیم نخواهیم شد. این اعتراضات میلیونی درشرایطی برگزار می شود که اکنون بیش از دوهفته است که دولت فدرال بخاطر شکاف های درونی در مجلس نمایندگان پیرامون بودجه دولت فدرال عملا تعطیل است و ترامپ از این فرصت برای اخراج کارمندان و شاغلین بهره می گیرد. ترامپیسم بیان عریان استحاله سرمایه داری نئولیبرال بحران زده به سرمایه داری اقتدارگرا، نئوفاشیستی و نئواستعماری است.
علی جنوبی
بذر زایش سیاستی نو کاشته می‌شود؛ سیاستی بر پایه حاکمیتی سکولار و دمکراتیک که بر پایه دموکراسی، و مشروعیت مردمی است.
چنین نظمی می‌تواند ظرفیت‌های تازه‌ای را برای بازسازی کشور، احیای اعتماد عمومی و به‌کارگیری تمام توانمندی‌های انسانی و ملی فراهم کند.

به این معنا، فروپاشی گفتمان‌های رسمی نه پایان سیاست در ایران، بلکه آغاز مرحله‌ای تازه از بازتعریف قدرت و مشروعیت بر پایه اراده آزاد مردم است؛ مرحله‌ای که می‌تواند راه را برای ساختن نظمی نو و مردمی هموار سازد.
نادر عصاره
تحولات جاری تصویری از یک جهان در حال آماده‌باش را ارائه می‌دهد. از یک سو، اروپا با چالش دفاع از خود در برابر تهدیدات هیبریدی و روانی روسیه مواجه است و از سوی دیگر، تحرکات لجستیکی سنگین آمریکا در خلیج فارس و آماده باش نظامی ایران نشان‌دهنده باقی ماندن سطح تنش در خاورمیانه در نقطه‌ای بسیار بالا است.
بهروز شوقی
نولیبرالیسم و نگاه کالایی به انسان و آموزش و بهداشت و درمان و تمام مناسبات اقتصادی، جامعه را بشدت طبقاتی و به ورطه هولناکی کشانده است. در حوزه آموزش( از بدو ورود کودکان به مهد کودک تا ادامه تحصیل در دانشگاه) حوزه‌ای که می‌تواند سرمایه‌های انسانی را در زیرساخت‌های اقتصادی و اجتماعی بکار گیرد، سال‌هاست کالایی شده و سرمایه نیز در آن فربه شده است.
سیامک فرید
قهرمانان کشتی فرنگی در حالی با دو طلا و دونفره و سه برنز قهرمان جهان می‌شوند که بیش از هر کس بر نیرو و استعداد خود و مربیان استوار بودند با این حال وادارمی‌شوند با سلام نظامی برای جنگ طلبی حاکمان تبلیغ کنند و تبدیل به ابزاری برای پروپاگاندا جنگ طلبی و نظامی‌گری شوند، تا حدی که فرمانده کل سپاه سرلشکر محمد پاکپور سلام نظامی کشتی‌گیران روی سکو‌را نشان افتخار و پایداری می نامد بدون آنکه به قهرمان شدن آنها در جهان اشاره کند. آنچه برای خاکپورها مهم است قبل از هر چیز استفاده تبلیغاتی از کشتی‌گیران قهرمان است
پرویز شمس کمشه‌چی
چپ بودن یک سازمان سیاسی بطور عمده در دفاع از حقوق کارگران و زحمت کشان ، آزادی ودمکراسی ،مبارزه با امپریالیسم و غارتگران داخلی و خارجی ، دفاع از برابری حقوق زن و مرد  ودفاع از حقوق اتنیکی خلاصه می شود که در برنامه ما  سالها است مندرج است
باقر ابراهیم زاده
امروز، بیش از هر زمان دیگر، روشن است که جمهوری اسلامی اصلاح‌پذیر نیست. تا زمانی که قاتلان ژینا و هزاران جان‌باخته بر مسند قدرت‌اند و در دادگاه‌های مردمی محاکمه و مجازات نشده اند، دادخواهی وظیفه‌ای تاریخی است. تا زمانی که زندان‌ها مملو از زندانیان سیاسی و عقیدتی است، تا سرنگونی رژیم اسلامی و تحقق خواست‌های کارگران و زحمتکشان، مبارزه یک ضرورت حیاتی است. تا زمانی که ماشین کشتار فعال است، تنها قدرت جمعی و سازمان‌یافته‌ی مردم می‌تواند این نظام را به زانو درآورد!
عباد عموزاد
شهروندی که بر جریان امور مسلط است، اختیار خود را به ولی فقیه، شاه یا رهبر نمی‌سپارد تا برای او تصمیم بگیرند. او در شکل‌گیری زندگی خود سهیم است و در مواقع لازم، نمایندگانی را برای انجام وظایف مشخص و محدود منصوب می‌کند. بر عملکرد نمایندگان نظارت دارد و از آنان پاسخ می‌طلبد و در صورت لزوم آن‌ها را تغییر می‌دهد. چنین شهروندی دارای عاملیت قوی است و نیازی به ولی فقیه، شاه، رهبر یا پیشوا ندارد تا هویت جامعه پیرامون خود را برای او تعریف کنند.
تقی روزبه
ظاهرا آنچه خشم‌کور و واکنش سطحی برخی طرفداران سلطنت را بر می‌انگیزد، نقش سلطنت در پرورش بسترمناسب برای پیشروی حکومت دینی است که سلطنت طلبان دوست دارند با فروکردن سرخود در برف آن را نبینند و با فرافکنی به گردن چپ‌ها بیافکنند که خودآن‌ها با هر اشکالی که داشته‌آند و نقدی که برآن‌ها رواست، از قربانیان سرکوب بزرگ استبدادشاهی بوده‌‌اند. دلیل؟: وجود هزاران زندانی سیاسی چپ تا آستانه انقلاب بهمن در زندان‌های شاه.
گیتی پورفاضل
بی گمان کسی که به اندازه آن دانه باران تیزبینی داشته باشد البته که باید در برابر سنجش خویش با دریا آزرمگین شود و خُوی بر پیشانی اش بنشیند که به درستی دره ژرف میان خود و آن بزرگی را که در باره اش سخن می راند و خُرده می گیرد دریافته باشد .
درک و دریافت ذهنی هشیار و باریک بین می خواهد
تقی روزبه
پرسش اصلی که در این گفتگو در ورای برخی لفاظی‌های تئوریک مغفول مانده، این است که در مواجهه با جنگ ارتجاعی کنونی از هر دو سو بطور عام، و تداوم و تشدید سیاست های جنگ افروزانه رژیم خودی بطورخاص، در کجا ایستاده‌ایم؟. علیه جنگ ارتجاعی از هر دو سو یا حمایت و همسوئی با یکی از دو طرف جنگ؟. در دفاع از گزینه صدای سوم علیه هر دو قطب ارتجاع و جنگ افروز یا خزیدن به اردوی یکی از طرفین جنگ؟
مریم عادلخانی
در نهایت، جمهوری اسلامی در برابر انتخابی قرار گرفته که در حقیقت هیچ انتخابی نیست. اگر وارد مذاکره شود، باید تسلیم شود و اقتدار پوشالی‌اش فرو می‌ریزد. اگر مقاومت کند، مکانیسم ماشه فعال می‌شود و کشور وارد فاز فلج کامل اقتصادی و انفجار اجتماعی خواهد شد. هر دو مسیر به یک مقصد ختم می‌شوند: سقوط نظامی پوسیده که چهار دهه با خشونت و فریب بر مردمش حکومت کرده است.
بهروز شوقی
در پایان لازم است نکته مهم دیگری را مطرح کنم؛ به باور من، امریکا، ناتو و اسراییل با حملات نظامی قادرنخواهند بود به مقاصد خود که متلاشی کردن ایران است برسند، آنان امید به تغییر تناسب قوا در داخل ایران به نفع خود هستند و اگر توازن قوا به سودآنان قرار گیرد، به عبارتی اگر ذهن اکثریت مردم را برای اهداف خود آماده سازند، فروپاشی ایران با حملات نظامی از بیرون رقم خواهد خورد.
ازیز دادیار
باری! هموطنان! دیدید که خوب، این طرح جنگی و کودتایی بمباران ۱۲ روززه‌ی تهران و شهرهای ایران با بیش از یکصد هواپیمای جنگی، و کشتن ۵۰ شصت فرمانده ایرانی و صدها انسان بیگناه، دریغا که  با فرمان خروج متحد رضاشاه دوم  از سوی ترامپ نیز به شکست منجر شد و شه رضای دوم ما باز هم "تاجِ خارِینِ شکست "را بر سر نهاده و اینک حتمن در طرح کودتای چهارم خویش بسر می برد و اینگونه:"غیرت ملی" خود در نبردِ با یبیگانگان را به منصه ‌ی ظهور می رساند.
صادق شکیب
پس از انقلاب شکوهمند 57 و سقوط خاندان پهلوی گستره دایره ی موج تبلیغی برای وارونه نمایی حقایق کودتا از سوی نیروهای ارتجاعی ،  حتی بیش تراز قبل  شد . و در ابعاد و عرصه های مختلفی به قلب واقعیات پرداختند . هدف شوم آنها بی ریشه ساختن نسل جوان کشور ماست تا با عدم شناخت درست تاریخ واقعی مبارزات میهنی مانع انتقال تجربیات ارزشمند نسل های پیشین و تزریق آن به رگ درخت تنومند مبارزه شوند .
ژاله آذری
شرافت انسانی حکم می کند حضرت جلال پور لااقل بگوید ما هم در این داستان بودیم و اشتباه کردیم اما این مارهای کزکرده در گوشه و کنار کشور که اتفاقا در آن دوران بخش لمپنی جامعه را تشکیل می دادند و بعدانقلاب از سر ریش و عنبر همان کارخانجاتی که بعد انقلاب مصادره وبرایش مصیبت می خوانند ، خود و رفقایشان به ثمن بخس مالک شدند امروز مدعی هستند آن استاد کمونیست و چپ ها کارخانه ها و کارخانه داران را فراری دادند.
بیورن ویمن
لوک کمپ در مصاحبه‌ای با روزنامه گاردین می‌گوید، بنابراین تاریخ بیشتر شبیه یک داستان طولانی درباره جرایم سازمان‌یافته است، جایی که رهبران دائماً یکسان از آب در می‌آیند. سه نفر از قدرتمندترین افراد زمان ما، تجسم‌های متحرک این مثلث مخرب هستند: دونالد ترامپ یک خودشیفته کلاسیک، پوتین یک روان‌پریش خونسرد و شی جین‌پینگ یک فریبکار ماکیاولیستی ماهر. آنها به همراه الگوریتم‌های شرکت‌های بزرگ فناوری - که برای جذب بدترین جنبه‌های بشریت ایجاد شده‌اند - جهان را به سمت یک بحران اقلیمی رو به وخامت، افزایش خطر جنگ هسته‌ای و استفاده از کارآمدهای هوش مصنوعی به شکلی فزاینده خطرناک سوق می‌دهند.
ابوالفضل محققی
از نظر من هیچ عملی زشت تر از بستن چشم بر واقعیت وجودی یک انسان وتحریف تفکر وایده آل های او نیست !صرفا بدلیل این که دیگر همخوان با اشخاصی نظیر ایشان نیستم. ترور شخصیت انسان ها با بستن پیرایه نادرست بر آن زخمی جدیست بر پیکر حقبقت .و بی حرمتی به افکار عمومی ولو که متشکل از چند نفر باشند.
حجت نارنجی
منظور از «پس گرفتن ایران» فراهم شدن امکان زیستن در ایران هم که نمیتواند باشد چنانکه بیش از۸۰ میلیون ایرانی هم اکنون در کشور زندگی میکنند و اما ایران در دستشان نیست. در دست خامنه ایی و بیت رهبری است. پیش از این هم حاکمیت مردم برقرار نبود و شاهنشاه فرمانروای یکه تاز میدان بود.
حجت نارنجی
رشد و توسعه کشور در گرو غنی سازی نیست. منابع و فناوری های دیگری هم وجود دارند که با اتکا به آنها و بدون تهدید جان و امنیت مردم، بدون ادامه تخریب محیط زیست، بدون چالش های بی مورد بین المللی و درگیری با غرب، بدون نیاز به پیگرد و سرکوب سیاسیون و نخبگان کشور، می توان شرایط زندگی امن و درخوری را برای مردم فراهم آورد. دورنیست زمانی که تشنگی مردم غزه که مشابه اش را همین امروز در بخش هایی از کشور شاهد هستیم به تصویر سراسری از ایران تبدیل شود، اگر جنگ شیرازه میهنمان را از هم نپاشد.
جابر حسینی
استبداد شرقی، چهره و ماهیتی متفاوت دارد؛ و هر بار که کوشیده‌ایم آن را با ظاهری نو بازسازی کنیم، همان چهره کهنه و خشن از دل آن بیرون آمده است. اگر بتوانید بیرون از جهانی که رسانه ها بر شما ساخته اند واقعیت ها را ببیند، به خوبی اشکاراست که سلطنت در ایران اینده ای ندارد. زیرا اتکایش به عقب ماندگی سیاسی، فراموشی و تکیه بر کشورهای بیگانه است. جامعه امروز ما خیلی وقت است از آن شرایط گذر کرده‌ست.
فرخ کابلیان
این شرایط تحت تاثیر چند مولفه میتواند قرار بگیرد. مثلا گفتگو و مذاکره کردهای سوری و‌درک و واقع بینی آنها از شرایط موجود بر روی زمین و نرفتن به چاه با طناب اسرائیل. اما نمی تواند به طور کلی تغییری دراصل ماجرا که هم مرز شدن ترکیه و اسراییل و تشدید رقابت آنهاست ایجاد کند. شرایطی که نهایتا به نفع ایران تمام خواهد شد
فرزانه خانلر خانی
در نبود هدف روشن و مشترک، اعتماد نیز در پایین‌ترین سطح است. بسیاری از چهره‌های اپوزیسیون نه‌تنها همدیگر را نمی‌پذیرند، بلکه نیت و مشروعیت یکدیگر را زیر سؤال می‌برند. در چنین فضایی، نه همکاری ممکن است و نه حتی گفت‌وگو.با این حال، راه بسته نیست. نخستین گام، عبور از ذهنیت حذف‌محور و پذیرش این واقعیت است که هیچ جریان سیاسی به‌تنهایی نمی‌تواند آینده ایران را بسازد.

جابر حسینی
ظهور راست افراطی در ایران زنگ خطری جدی است. تا زمانی که انسداد سیاسی و بحران‌های اجتماعی ادامه داشته باشد و بدیل‌های مترقی و دموکراتیک شکل نگیرند، خطر قدرت‌گیری این جریان‌ها افزایش خواهد یافت. مقابله با این روند نیازمند بازسازی امید جمعی، تقویت بدیل‌های دموکراتیک و تحلیل واقع‌بینانه شرایط اجتماعی است
در این یادداشت کوتاه نگاهی می‌اندازیم به آنچه در طول جنگ ۱۲روزه بر مردمان ایران گذشت؛ با ذکر این نکته که تمرکزمان بر ابعاد اجتماعی و سیاسی جنگ ویرانگر میان دو کشور تاثیرگذار درخاورمیانه است. پرداختن به مسائل تاکتیکی، راهبردی، امنیتی و نظامی این جنگ اما موضوعاتی می‌باشد که از حوصله‌ی این یادداشت خارج است و در جایی دیگر به آن خواهیم پرداخت
پوریا نایب
مریوان، در حرکتی کم‌نظیر، خانه به خانه، کوچه به کوچه، توسط توده‌هایی که خود را سازمان داده بودند، تخلیه شد. اما این ترک شهر، عقب‌نشینی نبود؛ این یک مانور آگاهانه بود برای ادامه‌دادن نبرد طبقاتی در شکلی دیگر. تصمیم به کوچ، تصمیمی تاکتیکی بود برای حفظ نیرو، برای زنده‌ماندن ایده‌ای که در دل آن شهر شکل گرفته بود: