سیاست
صادق کار
راست این است کە حرفهای این ژنرال بیشتر از انکە قدرت نظامی یک ابرقدرت جهانی دارای بزرگترین بودجەو تدارک نظامی را بە رخ بکشد از ضعف و افول قدرت نظامی امریکا حکایت می کند و در عمل از لحاظ تبلیغاتی و روانی بە سودرژیم حاکم بر ایران است. تاثیرات منفی تجاوز صبح دیروز هواپیماهای امریکایی بە سایت های ایران کە از موثر بودنشان هم اطلاع دقیقی فعلا در دست نیست، در میان مردم جهان بویژە اعراب منطقە کە مملو از نفرت از رژیم جنایتکار اسرائیل و حمایت بی چون و چرای امریکا از دولت نسل کش ناتانیاهوهستند، تمام خواهد شد.
تقی روزبه
- وضعیت کنونی به شدت گرگ و میش است و عدم قطعیت بر اوضاع حاکم است، در چنین شرایطی، ضمن رصدروندها، اما اپوزیسیون مسئول و نیروهای پیشرو ناگزیزند که خود را برای احتمالات مختلف آماده کنند و منطقی نیست که صرفا حول یک احتمال شرط بندی کنند. آنها باید بجای پیشگوئی آینده، آستینهای خود را برای ساختن آینده بکارگیرند.
ژینا سنندجی
رژیمها، حتی وقتی ناتوان و ناکارآمد هستند، از پرچم وطندوستی و «مبارزه با اشغال» برای سرکوب بیشتر مردم استفاده میکنند و اپوزیسیون را بهعنوان «خیانتکار» معرفی میکنند. جمهوری اسلامی که براساس تفکر خمینی اسلامگرائی را جایگزن ملی گرائی وباستان گرائی کرده بود همان طوری که در جنگ با عراق با شعارای ایران و پخش سرودهای ملی مردم را به جنگ می کشانید این روزها نیز با اعزام وانت های خیابانی و نصب بلندگو از یکطرف اشعار ارتجاعی ...
حکومتی که پست های کلیدی آن را ترکیبی از افراد بی لیاقت در ائتلاف با اوباشان و جانیان اشغال کرده اند، فاقد عقلانیت مدرن برای درک تحولات عصر حاضر است. چنین حکومتی که اعتماد به نفس غلط انداز آن پیش از آن که متکی بر قدرت واقعی و ملی باشد، مبتنی بر جهل مرکب سردمداران اش است، در عرصه دیپلماسی بین المللی نیز همانگونه رفتار می کند که سلوک شخصی حاکمان اش است، یعنی با شیوه های رجزخوانی، عربده کشی، گزافه گویی، زورگیری و گروگان کشی و ...
مهرداد بهارآرا
ما مردم ایران، در این جنگی که جنگ ما نیست با نگرانی و اشک در چشم و بغض در گلو مرگ هموطنان بیگناه خود و نابود شدن زیرساختهای کشور را نظاره گریم. باور کنیم که رژیم رجزخوان دوران آرامش و ذلیل دوران جنگ در ضعیفترین موقعیت اقتصادی، نظامی و سیاسی خود قرار دارد و نزد اکثریت بالایی از مردم ایران هیچ مشروعیتی ندارد و در عرصه بینالمللی هم هیچ متحد قابل اتکایی ندارد.اگر این رژیم از این شرایط جان سالم به در ببرد قطعا انتقام ناکامیهای خود در میدان جنگ را از مردم ایران خواهد گرفت.
بهزاد کریمی
ما در این وضعیت بسیار خطرناک، همچون تیغهی دو لبهی قیچی، باید در جستوجوی سیاستی عقلانی باشیم که بتواند ما را از این مرحله عبور دهد. تعیین تکلیف با جمهوری اسلامی، وظیفهی مردم ایران و جنبشهای اجتماعی آنهاست، و باید بر این اصل تکیه کرد، نه بر هیچ چیز دیگربهزاد
یداله بلدی
درکنفرانسی که درسال 2004 درسازمان بین المللی کار برگزار شد روز 12 ژوئن بعنوان روز منع کار کودکان نام گذاری شد اما طبق آمار حدود 400 میلیون کودک کار در جهان وجود دارد که بیشتر در آسیا وآفریقا وامریکای لاتین بکارهای سخت وشاق مشغولند. درایران بر طبق ماده 79 قانون کارجمهوری اسلامی کار کودکان زیر 15 سال ممنوع است اما مشکلات روز افزون اقتصادی وتوزیع نا عادلانه ثزوت موجب شده...
بهزاد کریمی
همهی ما و البته از جهاتی مختلف ناگزیر از نشستن در برابر آئینهی کردههایمان هستیم تا منتقدانه دریابیم که چهها بودهاند نارسایی در کردارهای ما و کدامین ها کژتابی در رفتارهایمان؟ همهی ما ناگزیر از درک این واقعیتایم که رو به آینده داشتن، از گذرگاه نقد میگذرد و با عبور از معبر نقد است که میتوان امید رسیدن به مقصد داشت. سخن را با تاکید بر این نیاز همگانی و محوری پایان میبرم که: کلید ورود به مناسبات دمکراتیک در اپوزیسیون جمهوری اسلامی بمنظور رساندن ایران به سکولار دمکراسی، همانا سخن گفتن نوع تفاهمی است با هم و پرسشگری سازنده از هم.
بهزاد کریمی
صفآراییهای ناسیونالیستی اخیر ارومیه فقط به سوگیریهای میدانی در آنجا محدود نماند. بلکه طراز بالایی از تکراری مشابه به نمایش گذاشت و دریچهی تازهای برای رودررویی دیدگاهها حول «مسئلهی ملی» در کشور گشود. این واقعه، داوریهای سیاسی ناهمساز و بعضاً ستیزنده در مورد چیستی و چرایی شکلگیری آن را در پی داشت و انباشتی درسآموز از تنوع نگرشی در زمینه برخورد با «مسئله ملی» فراهم آورد که دستمایهی ارزشمندی برای پژوهشی جامع در مورد بغرنجیهای «مسئله»اند.
بهزاد کریمی
«من مرگ هیچ عزیزی را باور نمی کنم»؛ اما خبرِ رفتِ حسن عرب زاده بسی فراتر از ناباوریها بود. بسیار تکاندهنده و تاثربرانگیز است درگذشت انسانی به چهره و نگاه تسلیم ناپذیر، در درون ولی خود را ناگزیر دیدن از گزینش مرگی خودخواسته. دو روز پیش به روال همیشگی، برایم پیامی داشت به نشانهی سرزندگی؛ حالا اما با بجا گذاشتن اندوهی سهمگین در دل هر کسی که حسن را میشناخت، ترک زندگی گفت و رفت.
بهزاد کریمی
اعتبار والایی که فدایی خلق طی دورهی قبل از انقلاب به دست آورد، به ایستادگی جانانهای بود که او در برابر دیکتاتوری شاه از خود نشان داد. در همان حال اما چه دردناک که فدایی علیرغم تحولات حاصله به بهای بس گزاف، برای مواجههی درخور با اوضاع سیاسی بغرنج پسا انقلاب آمادگی لازم نداشت. آنجا بود که خلاء پر نشدنی بیژن جزنیها، تعیین کنندگی خود در حیات فدایی خلق را به وضوح نشان داد.
بهروز خلیق
ساواک بر نقش و جايگاه اين گروه به ويژه بيژن جزنی در جريان چپ و به ويژه فدائيان آگاهی داشت. رژيم شاه که در سال ۵۳ ضربات سنگين خورده و نتوانسته بود که به دو سازمان فدائی و مجاهدين ضربه بزند، به انتقام جوئی روی آورد و کسانی که اسير بودند دست بسته در تپه های اوين به گلوله بست و به دروغ اعلام کرد که آن ها در حال فرار کشته شدند.
مهرداد بهارآرا
آیا ج.ا. اسلامی توانسته است تیم ترامپ را وادار به پذیرش ادامه مذاکره فقط در مورد انرژی هستهای کند؟ آیا آمریکا از خواستههای دیگر خود (موضوع موشکی و گروههای نیابتی) فعلا صرف نظر کرده است؟ آیا ترامپ و تیم او پیشنهاد ج.ا. برای سرمایهگذاری کلان آمریکا در ایران را وسوسهانگیز یافتهاند و قانع شدهاند مذاکرات را به موضوع انرژی هستهای تقلیل دهند؟ آیا سرمایهگذاران خارجی با وجود ساختار حاکمیتی بر کشور ایران ریسک سرمایهگذاری در این کشور را می پذیرد؟ باید منتظر ماند و پروسه مذاکرات و نتایج حاصله را در ارزیابیهای خود لحاظ کرد.
مهدی ابراهیم زاده
موقعیت ژئواستراتژیک ایران در خاورمیانه از دیرباز دارای اهمیت و اثر گذار در روندهای عمده منطقه بوده است. دامنهٔ نفوذ و تأثیرات ایران از محدوده منطقه فراتر رفته و حتی در برخی روندهای جهانی نیز میتوان جای پای ایران را دید.
بهزاد کریمی
نامهی ارسالی «گروهی از فعالین سیاسی و مدنی» به دبیر کل سازمان ملل «دربارهی تهدیدات ترامپ» (*) در حالی شکایت از خطر جنگ دارد که در آن چیزی راجع به عامل اصلی خطر جنگ، یعنی جمهوری اسلامی و شخص خامنهای ولو در حد گلایه دیده نمیشود. تامل چه بر کل «نامه» و چه سطر به سطر آن جای تردید باقی نمیگذارد که نویسندگان «نامه» به سود نظام سیاست میورزند و حامیانش با نهادن امضاء بر پای آن، این سیاست را تایید میکنند.
مجید سیادت
در دوره ی انتخاباتی ترامپ قول و قرار های فراوان گذاشته بود که ابعاد جنجالی آن این حدس را به وجود آورد که قول و قرارهای ترامپ یک"تبلیغات انتخاباتی است". متاسفانه چنین نشد. او در طی دو ماه گذاشته روی مهمترین و جنجالی ترین جنبه هایش انگشت گذاشت.
مهرداد بهارآرا
چه جمهوری اسلامی از پذیرش هر نوع مذاکرهای سر باز زند و راهی جز اقدام نظامی پیش پای ترامپ نگذارد و چه با واسطهگری روسیه به پای میز مذاکره غیر مستقیم برود بازنده این بازی خواهد بود. چون بر همه آشکار است که مباحث مطرح شونده در خلال مذاکره (چه بطور مستقیم و چه بطور غیر مستقیم) همان پایان دادن به برنامه هستهای، توقف تولید موشکهای بالستیک با برد زیاد و پایان دادن به حمایت از گروههای نیابتی در منطقه است. و جمهوری اسلامی بدون این سه رکن اصلی موجودیت خود دیگر آن جمهوری اسلامی پیشین نخواهد بود.
بهزاد کریمی
آری، کُردهای ترکیه در لحظهی حساس و خاصی از سرنوشت مبارزاتی برحق خود برای تحقق مطالبات تاریخیشان قرار گرفتهاند. اینکه آیا با پیشنهاد «آپو» مبنی بر آن نوع از مبارزه برای نیل به حداقل مطالبات ملی همراهی کنند که مشخصاً در موضوع آزادی زبان مادری و حق ادارهی امور محلی بازتاب دارد، یا که در سنگر امتناع نسبت به وعدههای دولت مرکزی باقی بمانند و پشتیبان مبارزهی قهرآمیز در «قندیل» واقع در کردستان عراق باشند؟ ریسک سیاسی اوجالان عمل به ناگزیریهاست؛ فقط با این تصریح که نه صرفاً در کادر یک تاکتیک سیاسی بلکه به پشتوانهی جمع بستی استراتژیک که از دیرباز آن را اندیشیده است.
مجید سیادت
هدف اصلی اسرائیل اشغال سرزمینهای خاورمیانه است و هدف اصلی امریکا ایناست که یک نیروی نظامی حاضر و آماده در خاورمیانه داشته باشد که نظم امریکائی خاور میانه را تامین کند.
بهزاد کریمی
شکستهای نظام در سیاست خارجی و ورشکستگیهایش در قبال معضلات داخلی، اکنون با ستیزهجویی سیستماتیک دولت ترامپ همراه شده است. سیاستی که اروپا را نیز قسماً با خود دارد. ترامپ در پی برخورد نظامی با نظام نیست، اما آنچه که به عنوان سیاست رسمی و عملی او عنوان شده و جهت اجرا به همهی نهادهای تابعه ابلاغ کرده است، چیزی کم از جنگ ندارد. جنگ نظامی در میان نیست که جای مخالفت همیشگی دارد. ترامپ از تهدید نیاغازیده که اگر نظام پای مذاکره نیاید چنین و چنان خواهد کرد، بلکه دست به بیشترین حمله زده تا تسلیم حداکثری حریف را نتیجه بگیرد.
مهرداد بهارآرا
جمهوری اسلامی چه شرایط ترامپ را بپذیرد و به پای میز مذاکره برود و چه نپذیرد و لجاجت به خرج دهد در هر دو حالت بازنده است. اگر شرایط پیشنهادی مذاکره را بپذیرد با عمل خود از تمامی مواضع و اصول خود عقب نشینی کردهاست و این به این معنی است که دیگر آن جمهوری اسلامی که سالها بود، دیگر نخواهد بود. و اگر شرایط مذاکره را نپذیرد و همچنان شاخ و شانه بکشد، با گزینه نهایی که همان گزینه برخورد نظامی است روبرو خواهد شد.
نادر عصاره
برای رهبران انقلاب ۵۷، وحدت نعمت می شود، و تفاوت محنت. بنام استقلال آزادی و جمهوری، محنت اراده کلی و جهانی غیر حقیقی یعنی اراده خمینی و همدستانش باید رفع می شد، با رعب و وحشت تا مرگ صاحبین اراده های غیر حکومتی. از شعار انتزاعی استقلال آزادی جمهوری اسلامی است که ناگزیر این اراده کلی مرگ آور برون می آید.
علی کشتگر
امروز خامنه ای و اطرافیانش از شرایطی که خود بخاطر ندانم کاری و عدم شناخت از تحولات جهانی و خصومت دائم با خواسته های مردم ایران، پدید آورده اند، وحشت زده اند. احساس از درون پوک شدن نظام و منزوی شدن طبقه حاکم، بویژه پس از سقوط برق آسای بشار اسد، فرار روسها از سوریه و تسلیم نیروهای مسلح سوریه به مخالفان، خامنه ای و حواریون او را سراسیمه کرده است.
عباد عموزاد
در پایان ذکر این موارد را بایستی ضروری دانست: نخست آنکه از خصیصه تاریخی و قرون وسطایی شرعیات و محاکم رژیم نمی توان مشروعیت مطلق و رشدیاب را نتیجه گرفت و بر انواع دیگر حقوق طبقاتی و رسوم ارتجاعی و قوانین ظالمانه و بهره کشانه مهر تایید نهاد. بایستی یادآور شد که طبقات حکومتگر و آمران و عاملان دستگاه سرکوب و شکنجه، بزهکاران و جانیان واقعی هستند و ریشه جرم و جنایت و فحشا و مفاسد اخلاقی را در جوامع طبقاتی باید در وجود حاکمیت بهرکش جستجو کرد. بنابرین برخوردها و راه حل های مکانیکی با فلسفه احکام و روح حقوق جزای مطلوب بکلی بیگانه است.
بهزاد کریمی
در این لحظات خطیر، هیچ چیز مهم تر و نیازین تر از تشدید مبارزه برای جلوگیری از اعدامها نیست و هم از اینرو برای نجات جان زندانیان دارای حکم اعدام نباید از هیچ تلاش و کوششی بازماند. باید از نهادهای بین المللی دفاع از حقوق بشر، خواست که همین حالا بر فشار موثر و عملی خود به جمهوری اسلامی در شکل ابراز مخالفت با اجرای احکام اعدام از قبل صادر شده و نیز صدور احکام اعدام محتمل توسط این نظام بیفزایند. پخشان عزیزیها و وریشه مرادیها را فراموش نکنیم.
صادق کار
در این قضیە ترور مطرح نیست، بلکە مجازاتی بە حق و عادلانەای انجام گرفتە بە همین جهت است کە با وجود روشن نشدن انگیزە ضارب مردم زیادی از عمل وی ابراز شادمانی می کنندد و جسارت ضارب را می ستایند. با این اوصاف آیا کسی جسارت می کند بدون سفسطە بنام مخالفت با خشونت این عمل را محکوم کند؟
محمود عبدی
از این واقعیت نتوان چشم بر بست که سازمانها و احزاب سیاسی اپوزیسیون ایران با توجه به تغییرات سیاسی در جهان، منطقه خاورمیانه و در ایران الزاماً نیازمند بازبینی سیاستهای خود هستند. ولی سوآل اینست علی رغم این احتیاج چه کمکی این نیاز به کشتی ایران میتواند بکند. هدف این نوشته به هیچ وجه بی اهمیت دانستن زحمات این احزاب نیست. تلاشهای احزاب سیاسی موقعی اهمیت پیدا میکند که همگی حول «نجات ایران» دست بدست هم دهند و برای تاثیر گذاری بر قایع داخل ایران با نیروهای داخلی هماهنگ شوند.
پوریا
هتک حرمت شخصیتهای بزرگ فرهنگی و مبارزان روشنفکر بهویژه پس از مرگ، رویکردی است که در تاریخ ایران و جهان توسط عوامل رژیم های دیکتاتوری به کرات دیده شده است. هم اکنون در رژیم استبدادی حاکم بر ایران نە تنها آرامگاە متفکر بزرگی چون شاملو، بلکە محل های خاک سپاری جانباختگان آزادیخواهی کە توسط رژیم کشتە شدەاند، از تعرض همە روزە چماقداران جیرە خوار رژیم در امان نیستند. در پشت همە ی این تعرض ها عوامل رژیم ها و نهادهای طرفدار دیکتاتوری غالب و مغلوب قرار دارند.
یک قدم عقبنشینی در سیاست خارجی و داخلی سرعت سرنگونی جمهوری اسلامی را شدت خواهد بخشید. بنابراین؛ حتی اگر به فرض محال هم حکومت بخواهد از سیاستهای گذشتهاش عقبنشینی کند، به دلیل گستردگی جنایات و فساد در چهار دههی گذشته، یک قدم عقبنشینی و تحقق یک خواست واقعی مردم در هر حوزهای، موقعیت و فضا را رادیکالیزه و روند سرنگونی نظام را تسریع میکند. موضوع مهم فقط این است که آنها این فروپاشی و باخت را به چه بهایی میپذیرند؟ آیا پیش از ساعت و لحظهی تاریخی تعیین کننده، اعتراف به شکست و تن به نابودی میدهند و یا با جنگ و کشتار عمومی محکوم به دفن تاریخی میشوند؟
رضا ترابی
وعدههای اصلاحطلبان برای تغییر یا تقلیل قوانین، دیگر قادر به فریب مردم نیستند. آینده ایران تنها از طریق گذار کامل از جمهوری اسلامی و ساختن ساختاری جدید بر پایه آزادی، عدالت، و برابری ممکن خواهد بود. مردم ایران، با تکیه بر قدرت جنبشهای مردمی، این مسیر را با ارادهای استوار ادامه خواهند داد
مجید سیادت
مسلم است که به خاطر شرایط کنونی، فلسطینیان و مخصوصا اهالی غزه دچار درد ورنج های بیشتری خواهند شد. به این نکته توجه کنید که هرچند در ماههای اخیر ارتش اسرائیل نیروهای حماس و حزب الله را شکست داده که حزب الله به آتش بس تن داده است ولی علت زیربنائی این جنگ (تجاوزگری و زورگوئی اسرائیل) بجای خود باقیست و بنا براین در شرایطی که اسرائیل تجاوزگری را کنار نگذاشته باشد میتوان انتظار داشت که تنش و شعله های جنگ همیشه در یک قدمی ما خواهد بود.
بهزاد کریمی
آنچه که خامنهای در این سخنرانی از خود نشان داد فقط قابل توصیفبا صفت شیادی برای یک ورشکسته به تقصیر دچار وحشت است و بس. گاه در تشریح چیستی یک چنین صحنهای نه تنها میباید از قلم فاخر صرفنظر کرد، که بکارگیری بیان متعارف را نیز به ناگزیر باید کنار گذاشت. چرا که حفظ حرمت حقیقت، اقتضاء دارد هر طرز تبیینی متناسب با محتوی انتخاب شود. از اینرو، اینجا دیگر گفتنِ این به چنین کسی که شرم حسی است انسانی، خود اهانتی است نسبت به واژهی شریف شرم و لذا تنها میماند اینکه از درون دل مردم او را چنین گفت: «روتو بریم خامنهای»!
بهزاد کریمی
این فرصت، به راستی طلایی است و دریغ خواهد بود هر آیینه اگر سوزانده شود. سوزاندن هم نه به این معنی که برآمدی رخ ندهد، چون رخداد قطعی است و شتابگیری جامعه در مسیر نافرمانی مدیون نظامی است با عقلی بنیادگرا و روشهای ابلهانه. سوخته شدن در این معنی که، این پتانسیل اجتماعی رو به تراکم، نتواند رهاورد سیاسی درخور سکولار دمکراسی بار آورد، حال آنکه میتواند چنین بری به بار بنشاند. شرط کامیابی در این روند رو به رشد، آنست که تشویق جسارت ورزی برای نافرمانی مدنی به انواع طرق با امر هم پیوندی تشکلهای دمکراتیک توام شود.
رضا ت.
انقلاب «زن، زندگی، آزادی» نهتنها بهدنبال برابری جنسیتی و پایان دادن به خشونت علیه زنان است، بلکه یک انقلاب اجتماعی و سیاسی است که در آن، زنان و مردان با هم برای تحقق آزادی، برابری و عدالت در ایران مبارزه میکنند. این انقلاب، که بهویژه در میان زنان و مردان مبارز نمایان شده است، بهعنوان یک حرکت ضد سرکوبگرانه و مدافع حقوق بشر در تاریخ ایران ثبت خواهد شد.
بهزاد کریمی
محکومیت جنایتکارانی از میان انواع جنایتکاران در جهان از سوی دادگاهی بین المللی هستیم، نخستین واکنشی که میتواند و باید سکویی برای تداوم روشنگریهای لازم علیه شر شود و انگیزهی مبارزاتی در این سمت را تقویت کند، آنست که با صدای بلند این چنین گفت: تصمیم دیوان عالی لاهه، دستاورد کمی برای صلح و احقاق حقوق نبود و نیست.
آری، جهان ما در آشوب است، آیندهی بشریت اما محکوم به تیرگی نیست
آری، جهان ما در آشوب است، آیندهی بشریت اما محکوم به تیرگی نیست