Skip to main content

دیدگاه‌ها

دنیز ایشچی
اگر دورنمای بحران افغانستان نشان میدهد که از طریق مذاکرات معمولی و اتکاء به قدرت نرم جهت تشکیل شورای حکومتی آشتی ملی، یا وحدت همگانی ممکن نیست، حضور چه نوع و کدامین قدرت منسجم، استوار و کلان میتواند تأمین کننده استقلال، امنیت، آزادی، سعادت و ترقی در شرایطی سکولار برای مردم افغانستان باشد؟ اگر این قدرت یک نیروی خارجی باشد، نیروهای صلح سازمان ملل، یا یک ائتلاف امنیتی تامین صلح از نیروهای نظامی کشورهای همسایه، و یا ارتش یک کشور خارجی که به دعوت خود دولت افغانستان وارد آن کشور گردد، میتواند این کشور را در مسیر سالم تری هدایت نماید؟
عباد عموزاد
ستون پایه اجتماعی ملاتاریا، متلاشی می شود هرگاه این استبداد، با تمام توان از شبکه تارعنکبوتی، بنا بر این، از ضعیف ترین گروه بندی های شرکت کننده در ستون پایه این استبداد، حمایت نکند. از این رو، امتیازهای آنها بر حقوق انسان و حقوق جمهور مردم تقدم مطلق دارد. چنانکه در درون نظام نیز، شبکه های تارعنکبوتی مافوق بر شبکه های تارعنکبوتی مادون تفوق مطلق دارند. در درون نیز، شبکه ها نسبت به یکدیگر انعطاف ناپذیر هستند زیرا می دانند هرگاه موقعیت خود را در تناسب قوا از دست بدهند
تقی روزبه
ه این ترتیب دوشاخه اصلی پیشروی عبارتند از سراسری شدن اعتراض ها و اعتصاب های مطالباتی و سراسری شدن خیزش ها و اعتراض های سیاسی. و در این راستا در گام نخست به شکل سراسری شدن نبردها و اعتراضات موضعی و شاخه ای به وساطت نارضایتی فراگیر و فراینددوقطبی شدن جامعه و نظام، فرایند پیوستن خیابان و کارخانه (کار) به یکدیگر (پیوندوجه سیاسی و اقتصادی) برای گردآوری نیرو و تکوین مسیرسراسری شدن و البته خنثی کردن خشونت برهنه که در بسترتکانه های فزاینده بحران و در راستای تغییرتوازن قوا وعبور از مرحله تدافع به تعرض صورت می گیرد
مهرداد درویش پور
در چند گفتگو (از جمله با کانال جمهوری ایرانی، تلویزیون کلمه، ایران اینترناسیونال) دربررسی اعتصاب کارگران و اعتراضات عمومی اخیر به قطع برق وکمبود آب وچشم انداز آن که به چالش هرچه بیشتر نظام در "میدان" در عصر "پسا انتخابات" منجر شده است، از جمله به نکات زیر پرداختم.
اردشیر قلندری
در این میان واقعیت دردناک افغانستان تنها شامل مردم این کشور نیست، این واقعیت فاجعه امیز کل منطقه است، که بی تردید بار سنگین ان با دخالت رژیم شبه فاشیستی ولایی بر دوش مردم ایران نیز خواهد بود. مشابه سیاستی که در سوریه ... اتفاق افتاد، میدانی برای بازیگران قدرتمند، جهت نابودی ثروت ملی که رژیم ولایی به ان منطقه برده است. همچنین فرصتی برای اسراییل فراهم ساخته تا با بمباران های پی درپی جایگاهی برای دولت صهیونیستی در میان مردم خود بیابد. از آرای آنها برخوردار شود.
م. پناهی
در آینده بسیار نزدیک با تکمیل پازل قدرت و با تصمیمات مشرف به بعضی تعدیلات اقتصادی همه اعتراضات کارگری و جنبشهای اجتماعی کف جامعه کنترل گرفته خواهد شد و با انتقال ثقل حاکمیت از رهبری و قوای سه گانه به شورای امنیت ملی به رهبری سپاه و اتاق فکر آن سمت و سوی سیاست داخلی با گروهی از تعدیلهای اقتصادی و سیاست خارجی احتمالا با رویکرد مذاکره مستقیم با آمریکا و به حاشیه راندن اروپاییها در پیش گرفته خواهد شد.
تقی روزبه
واقعیت آن است که آن ها به دلیل کوته بینی مفرطشان، متوجه نیستند که دوران ا ین گونه «بازی ها» تمام شده و طشت رسوائی اشان از آسمان به زمین افتاده است و از قضا با باصطلاح یکدست کردن قدرت، زمان پاسخگوئی اشان فرارسیده و آن شمشیری که تاکنون علیه دیگررقبا بکار می رفت اکنون نوبت نوازش خودشان توسط آن فرارسیده است.
عباد عموزاد
کودتای ۳۰ خرداد ۶۰ سرآغاز تحول اجتماعی و تغییرات سیاسی داخلی و خارجی و جریان انحطاط اقتصادی و شکل گرفتن تام و تمام استبداد دینی بود. تجربه دو سال و نیم انقلاب بر رهروان استقلال و آزادی مشخص شده بود که اگر رهبر سیاسی بخواهد به گروه های حاکم جامعه وابسته بماند، چاره ای جز استقرار استبداد ندارد.
دنیز ایشچی
اهمیت دیگر این اعتراضات بخاطر نقش سیاسی آنها است. هنوز بطور تقریب، بیش از یک سوم بودجه دولتی ایران از طریق فروش نفت حاصل میگردد. هم حاکمیت جمهوری اسلامی ایران بر اهمیت نقش صنعت نفت در اقتصاد کشور واقف است، هم کارگران شرکت نفت، به اهمیت نقش خویش در چرخه های اقتصادی سیاسی کشور آگاه هستند. گرچه این اعتراضات به فاز سیاسی کشیده نشده اند، اما پتانسیل ها و قدرت کنش های سیاسی کارگران، برای خودشان و همگان واقف است.
تقی روزبه
بحران عمومی بازتولیدقدرت مهمترین ویژگی بحرانی است که کل پارادایم اسلام سیاسی را از جمله با قرائت ولایت مدارانه) به مرزگندیدگی کامل کنونی کشانده و در تمامی تلاش های رژیم ردپای این بحران افول اتوریته و ناتوانی در بازتولیدآن، اعم از گفتمان و ارزش های اجتماعی و فرهنگی، اقتصادسیاسی در تمامی مؤلفه های کلانش و در عرصه دیپلماسی جهانی مشهود است.
ابوالفضل محققی
چنین شد که حماسه نه به جمهوری اسلامی، نه به انتخابات فرمایشی سال هزار وچهارصد شکل گرفت وحوزه های رای گیری را به حوزه نمایش اراده مردم در ندادن رأی و نه به جمهوری اسلامی بدل کرد. حوزه های خالی، اعتراض چشمگیر در عرصه دنیای مجازی، در افکار عمومی، حضور آگاهانه جوانان در صحنه مجادلات سیاسی در رسانه ها، کلاب هاووس بازگشت به غرور ملی که در این چهل سال پیوسته تحقیر شده بود مشخصه امروز انتخابات بود! همراه با ورشکستگی حکومت اسلامی که دیگر اعتبار و وجاهتی درقلب مردمان این سرزمین ندارد.
علی جلال
مردم شریف ایران! از هم اکنون آثار همبستگی بزرگ شما درسرای "جمهوری اسلامی " پدیدار است . خامنه ای وقتی که می ترسد آرام حرف می زند، با موذی گری خاص خویش، می کوشد خود را "سید مظلوم و بی طرفی ، که کاری جز نصیحت و خیر خواهی ندارد" بنمایا ند، او آخرین سخنرانی خودرا چنین طراحی کرده بود.
اردشیر قلندری
"نه" به انتخابات را باید پس از 42 سال یک پیروزی برای مردم دانست و تمرینی برای دمکراسی فردا!. باید اقرار کرد که پس از 42 سال اتحادی ذهنی میان همه اقوام ایرانی از بلوجستان تا .... بوجود امده، برخی از این اتحاد هراسانند. این در جای خود یک پیروزی است. باید اقرار کرد که ترسها ریخته، به هماند اندازه رژیم هراسان شده است، سیاست سوریه شدن، نگذاریم جلاد رئیس جمهور شود ... رنگ باخته، خود دستگاه سوریه و جلاد در نزد مردم گشته است، این یک پیروزی است. باید اقرار کرد، که رژیم فهمیده است که مشروعیت ندارد، منبعد دچار اشتباهاتی فاحش خواهد شد، و این یک پیروزی است.
بهزاد کریمی
او همه تاکیدات را در این سخنرانی بر این گذاشت که مسئله این "انتخابات" معیشت مردم است و دولت آینده هم باید این معضل را پاسخ دهد، تا بدینترتیب عامل اصلی فلاکت مردم ناگفته بماند. تا این حقیقت پرده‌پوشی شود که این نه فقط فلان یا بهمان سیاست اقتصادی بلکه موجودیت نظام سیاسی و ساختاری است به نام جمهوری اسلامی که ولایت اس و اساس آن را تشکیل می‌دهد. گرچه او هراس خود از عدم شرکت طبقات و اقشار زحمتکش در "انتخابات" را نشان داد ولی لب از لب نگشود
علاءالدين فتح راضی
 تبعات رد صلاحیت فله ای درمیان اصول گرایان در دراز مدت بروز خواهد کرد. چرا که کینه و نفاقی که خامنه ای با رد صلاحیت ها درمیان اطرافیان خود کاشته ست رویای جانشینی پسرش را مبدل به کابوس خواهد کرد. پس از مرگ خامنه ای، رقابت و دشمنی در میان اربابان قدرت، از فرماندهان سپاه بگیرید تا صاحبان مناصب دینی و دولتی که هر یک به منابع مالی عظیمی دست یافته اند نیازی به حدس و گمان ندارد. در جو فاسدی که بر فضای سیاسی و اقتصادی کشور حاکم است ایجاد تفرقه در میان اطرافیان، هریک از آنها را بسوی دیگر اربابان خواهد راند و همبستگی درمیان آنها را برای حمایت از پسر خامنه ای، غیر ممکن خواهد ساخت.
ابوالفضل محققی
حال در آستاته آخرین روز های مانده به انتخابات، بی تفاوتی وسیع مردم به آن چه که به عنوان جعبه رأی بر پاگردیده، بی تفاوتی به مناظره‌های تلویزبونی، به وعده وعیدهای کاندیداها، فضای سرد و خالی از نشاط، سکوت وهم برانگیز جامعه قطع امید کرده از حاکمیتی که هیچ مسئولیتی در مقابل مردم احساس نمی کند، و جوابش به اعتراض مردم سرکوب های وحشیانه، شکنجه، زندان، و اعدام است و بس . تمامی این ها دست در دست هم داده، روی گردانی هر چه بیشتر مردم، بخصوص نسل جوان را از حکومت اسلامی بیشتر و بیشتر کرده است.
پیمان ملکی
در هیچ یک از دوره های انتخاباتی پیش از این، امکان تبدیل گفتمان تحریم انتخابات به یک گفتمان و یا تصمیم کلان ِ ملّی وجود نداشت. از این رو گریزی از این حقیقت نبود که حاکمیت سیاسی را تنها با ایستادن بر روی نقاط مرزی آن (درون و بیرون حاکمیت) میتوان بحرانی کرد (مثل انتخابات ٨٨ که از دلش یک جنبش فراگیر رقم خورد که مازادش به شکل یک جنبش در خیابانها سر ریز کرد) بنابر این در آن روزها نمیشد از بیرون مطلق ضربه زد.
علی جلال
تحریم انتخابات با "شرکت نکردن در رای گیری" تفاوت دارد. تحریم انتخابات یعنی تحریم رژیم؛ یعنی تحریم رژیم در همه جا وهمه زمینه ها؛ یعنی اقدام همگانی برای منزوی کردن رژیم، یعنی آغاز رسمی روندی که در طی آن رژیم روز بروز به کنجی رانده می شود و دربرابرش توده های مردم انبوه و انبوهتر صف آرایی می کنند. بدیهی است، تحریم انتخابات همچون بخشی از روند تحریم همه جانبه و دامنگستر رژیم، عملی درراه برای سرنگونی است. هنگام جنگ، طرفی که نیرو و امکانات بیشتر فراهم می کند بخت پیروزی اش بیشتر است.
عبدالستار دوشوکی
با وجود رعب گسترده و جو شدید امنیتی و حضور گسترده سپاه و بسیج بخش وسیعی از مردم بلوچ از منظر روانشناختی احساس می کنند اسیر یا به عبارتی"گروگان یا زندانی" نظام هستند. عارضه یا سندرُم استکهلم پدیده ایست روانی یا نوعی مکانیزم دفاعی در ضمیر ناخودآگاه افراد که در آن گروگان یا زندانی اسیر و درمانده و نومید و ناتوان حس یکدلی و همدردی و احساس مثبت نسبت به گروگان‌گیر پیدا می کند و از روی ٤٢ سال تجربه ناکامی و استیصال به این امید واهی دل بسته اند که بقول حافظ "درد از اوست و درمان نیز هم".
یداله بلدی
ازجمله وعده هائی که این هفت شیاد در دو مناظره اخیر اعلام کردند: رسیدگی به وضعیت کولبران و سوختبران بود. درحالیکه سال‌هاست پرونده کولبران در مجلس همچنان راکد مانده است وهیچکدام از این ریاکاران اقدامی درجهت تصویب وحتی مطرح کردن آن انجام نداده اند. بیشتر کاندیداها دراین مناظرات در وهله اول به شرایط و رنج کولبران و سوختبران اعتراف می‌کنند، سپس نوید برنامه ریزی برای بهبود شرایط آنان‌ را مطرح می‌کنند.
دنیز ایشچی
سیر حرکت طلاق از سوسیالیسم و ازدواج با ایدئولوژی الگوی دموکراسی غربی استالتنبرگ ها و تونی بلیر ها یک شبه اتفاق نمی افتد. این جریان از یک روند آغازین "پذیرش ایدئولوژی دموکراسی غربی" بعنوان بهترین و مناسبترین جایگزین اجتماعی شروع گردیده، با تعریف غیر خودی هایی که نظام های ارزشی متفاوتی دارند، و نظام های اجتماعی سیاسی خویش را بصورت الگوبندی های دیگری غیر از نظام کلان سرمایه داری امپریالیستی به پیش میبرند، در قالب دشمن دموکراسی توع اروپایی و غربی تعریف می کنند.
ابوالفضل محققی
لعبتکان بر آمده از صندوق شورای نگهبان که رشته نخ هایشان در دست مردی خود شیفته وغداری است که به هیچ چیز جز قدرت ، فرمان روائی و جانشینی خود فکر نمی کند. جانشین برحق خمینی. که می گفت: "اگر روزی برسد که من احساس خطر برای اسلام بکنم، آن روز این‌طور نیست که باز من بنشینم نصیحت کنم دست همه را قطغ خواهم کرد!"
ما جمعی از فعالان سیاسی و مدنی و صنفی خواهان عدم شرکت در اين انتخابات فرمایشی حکومت اقلیت بر اکثریت هستيم، نتایج آن را به رسمیت نمی شناسیم و از این طریق صدای بلند «نه» خود را به مدنی‌ترین و مسالمت‌آمیزترین شکل به گوش حاکمان می‌رسانیم.
مجید عبدالرحیم پور
هسته اصلی قدرت به رهبری آقای خامنه ای به شکل ناعادلانه و مستبدانه همه روزنه ها برای مشارکت برابر حقوق و آزاد شهروندان و نیروهای سیاسی کشور در انتخابات را بسته است. اما برخلاف منویات رهبر و اعمال استبداد ، تلاش و مبارزات بی وقفه و گسترده در کشور برای تحقق حقوق اولیه و مسلم انسانی و شهروندی و دفاع از نهاد انتخابات به مفهوم دمکراتیک و معاصر آن ، ادامه دارد.
مهرداد درویش پور
مهرداد درویش‌پور، استاد دانشگاه و فعال سیاسی جمهوری‌خواه همراه ما و شما می‌گوید: رای_نمیدهم
مهدی عربشاهی
مهدی عربشاهی، عضو همبستگی جمهوری‌خواهان ایران همراه با ما و شما می‌گوید: «رای  نمیدهم»
بابک امیر خسروی
پیام اقای بابک امیر خسروی از بنیانگذاران حزب دمکراتیک مردم ایران در حمایت از تحریم فعال و هدفمند انتخابات رياست جمهوری ۱۴۰۰ و کارزار «رای نمیدهم»
الف. جمشیدی
حساب کردن روی رقیب دزد و قلمداد کردن آن در مقام رفیق قافله، به بهانه ی ترفند دامن زدن و تشدید تضادهای ممکن، ابلهانه ترین عافیت نگری و کشاندن مسیر از چاله به چاه می باشد. سپردن قافله بدست دزد زیرک تر و نزدیک تر است. همیشه، یک مرزبندی روشن و بویژه سطح بندی بدون ابهام برای نمایاندن دوست و دشمن برای توده مردم، اساس کاربرد این ترفند است. ارزیابی سهم حزب در وسعت دادن و شدت بخشیدن تاثیر مثبت آن، باید هزینه – فایده گردد و.... بازی در آغوش و آویزانی، تنها روش استفاده از این ترفند سیاسی کاری نیست.
محمد صادق علی اصغری
بیائید تا با تحریم انتخابات فرمایشی ریاست جمهوری دوره سیزدهم شعار"رأی ندهیم!" را هر چه بیشتر فراگیرتر کرده و بیش از پیش در جهت افشای نظام جمهوری اسلامی و تقویت نهاد های مدنی در داخل کشور، حرکت کنیم
دنیز ایشچی
کارگران و زحمتکشان، با هدف بهروزی تمام مردم ایران و تضمین آزادی های مدنی و قدرتمداری مردمی بدون اینکه قدرتهای خارجی و ارتجاع داخلی بتوانند دوباره مسیر سیاسی کشور را در قهقرای دیگر سوق بدهند با مساله انتخابات مواجه میگردند. در شرایطی میتوان این روند را بصورت بدون بازگشت تضمین گردد، که کارگران و زحمتکشان سنگین ترین وزنه را در معادلات سیاسی کشور به خود اختصاص داده باشند.
محمود میرمالک ثانی
تنها ارزیابی مثبتی که میتوان از حرکت تاجزاده ارائه داد، عبور از خط قرمزهای اصلاح طلبان بود و نه چیزی بیشتری. وجه مثبت دیگر این حرکت می تواند متشکل کردن آن بخش از اصلاح طلبانی باشد که نان را به نرخ روز نمی خورند و می خواهند راهشان را از اصلاح طلبانی که همیشه میان دو صندلی نشسته اند جدا کنند. حال تا چه حد آقای تاجزاده در این راه موفق خواهد بود، آینده نزدیک به آن پاسخ خواهد داد.
عبدالستار دوشوکی
رئیس جمهور و سپس رهبر شدن ابراهیم رئیسی برای ایران و ایرانی فاجعه ای بس عظیم و فراتاریخی خواهد بود. زیرا آیت الله منتظری که قرار بود جانشین آیت الله خمینی بشود, در جلسه مرداد ماه ١۳٦۷، به حسینعلی نیری، مرتضی اشراقی، ابراهیم رئیسی و مصطفی پورمحمدی هشدار می دهد و می گوید: "بزرگترین جنایتی که در جمهوری اسلامی شده و تاریخ ما را محکوم می کند به دست شما انجام شده و نام شما را در آینده جزو جنایتکاران در تاریخ می نویسند".
فرامرز دادور
اینجا نظر بر این است که با توجه به پیچیدگی های اجتماعی و فرهنگی و مقاومت از سوی قدرتهای ارتجاعی داخلی و خارجی در این عصر، به احتمال زیاد تحولات رادیکال اجتماعی و اقتصادی در دنیا، بطور ناگهانی و همزمان انجام نخواهد گرفت. بلکه، سمتگیری سوسیالیستی با محتوای طبقاتی و سازماندهی متفاوت افتصادی در مقابله با منافع انباشت گرانه سرمایه داران و نهادهای دولتی و امنیتی آنان و در عوض برای نیل به نیازهای همگانی و ایجاد جامعه ای بدون ستم و استثمار اقتصادی و اجتماعی، تنها در یک پروسه آکنده از وجود آمادگی وسیع فکری و ارتقاء در همبستگی بین فرایندهای متنوع ذهنی (جنبشهای کارگری و مردمی) و ایجاد ارتباطات ارگانیک بین عوامل عینی در جامعه، عملی میگردد.
یداله بلدی
در میان قهرمانان و ورزشکارانی که بیانیه حمایت از "رئیسی" را امضا کرده اند، چند چهره شاخص به چشم می خورد؛ از جمله این چهره‌ها یکی از مربیان سرشناس فوتبال و اهل خوزستان است؛ این مربی محبوب به خوبی می‌داند که جوانان ماهشهری درآبان سال ۹٨ قتل عام شدند؛ اگر این قتل عام را محکوم نمی‌کنید، حداقل از قاتلان حمایت نکنید؛ از همه دردناکتر، دختران قهرمانی هستند که بیانیه را امضا کرده اند
بهزاد کریمی
جامعۀ ایران در حالی به سمت انتخابات ریاست جمهوری می‌رود که نظرسنجی‌ها حاکی از ناامیدی مردم از رای دادن در انتخابات است. حق انحصاری ولی فقیه در تعیین سیاست‌های کلی نظام، کثیری از مردم را به این نتیجه رسانده است که رای آن‌ها در جمهوری اسلامی اهمیت استراتژیک ندارد و حداکثر به کار تغییر دولت‌مردانی می‌آید که سکاندار این نظام نیستند و لاجرم نمی‌توانند نظام سیاسی را از مسیر غرب‌ستیزی و بنیادگرایی اسلامی خارج سازند؛ مسیری که به انزوای ایران و فلاکت اقتصادی جامعۀ ایران منتهی شده است.