Direkt zum Inhalt

دیدگاه‌ها

تقی روزبه
بی تردید بهره گیری از فرصت های موجود در وضعیت و فشار برای بسط آزادی و دموکراسی برای پیشروی امری نادرست نیست و بخشی از ملرومات نبرد و کنشگری بشمار می رود، اما شرط آن ایستادن جامعه تحت سلطه و استثمار روی پای خود و در زمین خود و مواجهه با وضعیت از آن منظراست نه در هم آمیزی با آن. سوای واقعیات فوق آقای خیابانی به نوعی بین دمکراسی و قدرت رابطه اینهمانی برقرار می کند. در حالی که بین آن ها رابطه نا اینهمانی و تضادپایدار و تاریخی وجود دارد که تقویت یکی مستلزم زوال دیگری است.
نسیم آزادبخت
 ضربه قطعی به امپریالیسم ممکن نیست فرود آید مگر در کشورهای غارت شده و نه در غرب. چنین است که در این کشورها ملیت و سوسیالیسم بر هم منطبق می­شود و این ضربه ­ی قطعی برای نهضت محرومان سراسر جهان معتبر است. پس همیشه و در هر مورد پرولتاریای صنعتی غرب را پیشرو انقلاب جهانی دانستن استنتاجی­ست نادرست و مهمتر از آن شانه خالی کردن ازبار وظایف است.
عباد عموزاد
هر عمل هستى سوز، ضد رشد است. مى‏ توان گفت: انسانى كه كار مى ‏كند، نيروى كار خويش را از دست مى ‏دهد. تن او فرسوده مى ‏شود. بنابراين، تحصيل علم نيز، با تخريب تن و نيرو آغاز مى ‏شود. اين سخن ظاهر فريب است كه جامعه ‏ها را به پرستش اسطوره رشد در آورده ‏است. از راه فايده تكرار، يادآور مى ‏شوم كه نيرو بى‌كار نمى‏ ماند. نيروئى كه در ساختن بكار نمى‏ رود، در ويرانگرى بكار مى ‏رود.
تقی روزبه
پیوندخیابان و کار ( و جنبش های خیابانی و مطالباتی) که تجربه خیزش اصفهان نمونه برجسته ای از آن است. سوای ویژگی های منحصر به فردخود در اساس به عنوان الگوئی موفق و الهام بخش از مسیر و اهمیت پیوندبین دوشاخه اصلی مبارزاتی یعنی جنبش های خیابانی و مطالباتی در سطح استانی که تکرار و تکثیر آن ها، چه در قالب استانی و در راستای بر پاکردن کانون های خیزش متعدد در مناطق مختلف، و چه ایجادبستری عینی برای زیرساخت های یک خیزش سراسری در تحقق پیوند این دو شاخه اصلی.
تقی روزبه
بازگشت به برجام در شرایط کنونی که رژیم در حوزه داشته های هسته ای بسیارجلوتر رفته است، در واقع مذاکره حول بازگشت به آن برای رژیم به معنای یک بازی از پیش باخته و نوعی عقب نشینی و خلع سلاح شدن خواهد بود که حناح حاکم و تندرو حاضر نیست حداقل به این سادگی ها و بدون گرفتن امتیازاتی زیربارچنین «خفتی» برود.
اردشیر قلندری
دمکراسی در شرق، سرزمین پیدایش انواع مذاهب، سخنی است سنگین. تصور اینکه یک مسلمان زیر سایه دمکراسی بنشیند، امریست سخت. مسلمان شخصیتی ایست، بشدت در اسارت زنجیر خرافات، احادیث و داستانهای دینی تخیلی. طبیعتا دمکراسی در این احادیث و توهمات خرافاتی وی نمی کنجد، او نیز برپایه باور خود از ان گریزان است. دقیقا همین امر نقطه عطف ناکارامدی پدر و پسرپهلوی در راستای حل این معضل گردید.
تقی روزبه
ادامه وضعیت غیرعادی و اضطراری به عنوان مهمترین ویژگی جهان پساکرونا!. حتی اگر فرض کنیم که پاندومی کرونا تا حدمعین و بطورنسبی کنترل شده باشد که هنوز قطعیت ندارد، اما این نه فقط به معنی بازگشت جهان و نظام حاکم به وضعیت عادی نیست بلکه بدلیل انباشتگی زنجیره واربحران های گوناگون و حل نشده، آن را باید به معنای گشوده شدن جعبه پاندورای بحران ها دانست که به سبب تراکم و حل نشدگی به موقع و مداوما به تعویق افتاده سربازکرده اند و با خصلت ساختاری و سراسری ناشی از جهانی شدن سرمایه داری، جهان را در معرض یک وضعیت اضطراریِ زمان بندی شده قرارداده اند.
عباد عموزاد
به قصد برانگیختن ایرانیان به برخوداری از حقوق و تن ندادن به جزئی از حقوق، این واقعیت را به آنها خاطر نشان می کنم: شما مردم از جامعه مدنی بسیار شنیده اید. اما لازم است بدانید این جامعه را دولت بوجود نمی آورد بلکه این ملت است که با عمل به حقوق و تصدی امور خویش، قلمرو دولت را محدود و توان سرکوب را از آن می ستاند. یک جامعه مدنی کامل جامعه ایست که امکانات لازم را برای برخوداری اعضای خود از حقوق خویش ایجاد می کند. بنا بر این، در خانه، در مدرسه، در دانشگاه، در بازار، در محله، در روستا، (سندیکاه ها و اتحادیه ها و ...) حتی در سازمان های اداری، می توان دست بکار بنای جامعه مدنی و بنا بر این، خشونت زدائی شد.
مهرداد درویش پور
نقطه عزیمت پژوهش‌های ما به جای تاکید بر نقش تفاوت‌های فرهنگی در بررسی مشکلات مهاجرتباران و همپیوستگی، تمرکز بر روابط اتنیکی همچون رابطه نابرابر قدرت و موقعیت طبقاتی پائین و تبعیض‌های ساختاری است که حاشیه نشینی بسیاری از مهاجران را در بر داشته است. از نظر ما قومیت نه برپایه ویژگی‌ها بلکه همچون نوعی از رابطه قدرت شکل گرفته و بیشتر مفهومی سوبژکتیو و نوعی از ساختمان بندی اجتماعی است که جز زبان مشترک (آنهم نه همیشه) بیشتر بر پایه حس تعلق و برداشت مشترک از تاریخ و فرهنگ استوار است تا یک عینیت اجتماعی.
ابوالفضل محققی
 فاجعه آبان نه داستان کشتار فیزیکی فرزندان این سرزمین بلکه فاجعه عظیم در هم ریختگی روحی یک نسل است! یک ملت است. جامعه ایران طی چهل سال حکومت رعب و وحشت، حکومت قتل های زنجیزه ای، سرکوب‌های سازمان یافته، اعدام ها بی وقفه، انبوه زندانیان، گسترش خشونت نهادینه شده در جامعه با اطمینان می نویسم نهادینه شده. چرا که وضعیت روحی مردم به درجه ای از ناامیدی، بی چشم اندازی، تحمل انواع فشار های اخلاقی از دروغ گرفته تا دزدی، فساد اخلاقی تجاوز، زورگوئی، میدان داری کثیفترین عناصراجتماعی...
اردشیر قلندری
در پی اعمال فشار، بلاروس امکاناتی جهت رفتن به اروپا از کشور های خاور میانه را فراهم ساخت که سیل مهاجر به کشور آغاز شد. اینک جمعیتی بسیار زیاد در منطقه میان دو مرز لهستان و بلاروس که در شرایطی سخت قرار گرفته اند، هر روز نیز بیشتر می گردد. لهستان نیز با آوردن ارتش به نوار مرزی مانع رسیدن مهاجران به المان (که مقصد اکثریت آنهاست) شده، وضعیت می‌رود به سمتی که فاجعه بیافریند. با گذر از میان جنگل و باتلاق های میانه راه مهاجرین متحمل دشواری‌های بسیار می گردند.
عباد عموزاد
درخور یادآوری است که حقوق انسان ذاتی حیات او هستند و با حقوق بشری که بخشی از آن حقوق موضوعه است، متفاوت هستند. مخالفت با ولایت فقیه مخالفت با قدرتمداری خمینی و اختیار مطلق او بر کشور بود. مخالفت با انتصاب‌ ها بخاطر نقض قانون اساسی توسط خمینی و مخالفت با مجلس بخاطر تقلب در انتخابات و مخالفت با قوه قضائی بخاطر تبدیل کردنش به وسیله سرکوب بود. احکام «حکام شرع» ناقض «اسلام فقاهتی» نیز بودند و جز اعمال خشونت کور نبودند. اما ملی‌گرائی و جانبداری از مصدق ایستادگی بر دو حق استقلال و آزادی هر شهروند و جمهور شهروندان بود.
عباد عموزاد
آن آرمان شهری به کار الگو شدن می ‌آید، که هم در بی‌نهایت قرار بگیرد و هم بنای آن ‌را انسان ‌ها هم اکنون و همین جا آغاز کنند و با نشاندن تنظیم رابطه با حق برجای تنظیم رابطه با قدرت و با نشاندن ترکیب علم و فن و دیگر نیروهای محرکه با حق، برجای ترکیب نیروهای محرکه با قدرت، این مهم را تصدی کنند. هرگاه چنین کنند، در می ‌یابند که چنین تصدی ‌ای نیازمند بیان استقلال و آزادی بمثابه اندیشه راهنما است.
ابوالفضل محققی
یک روز ترس از سوریه ای شدن و در این مقاله اخیر خلع قدرت که معلوم نیست چه عواقبی خواهد داشت؛ اظهار نظر هائی که وادارم می سازد اعتراض کنم. چرا اگر چنین نکنم در حق خود ظلم کرده ام . ظلم از این رو که بیشرمانه نتیجه عمل کرد چهل ساله رژیم در کشاندن مردم به دلسردی ،نهیلیسم، عصبیت و نهایت اعتراض را که از طرف آقای زید آبادی بپای نویسندگان خارج از کشور نهاده شده پذیرفته ام . اتهام سنگین تشویق جوانان به مهاجرت و بیزاری از وطن را؛ واقعا قباحت دارد اتهام به کسانی که تمام جوانی وزندگی خود را در پای عشق به میهن ومردم آن نهاده اند.
تقی روزبه
آینده قابل زندگی امکان پذیر است. ما مجبور نیستیم درون چارچوب نظامی زندگی کنیم که در آن قوانین مالیاتی تغییر کرده تا میلیارد‌ها مالیات کم تری را نسبت به دیگر شاغلان بپردازند. ما مجبور نیستیم درون شکلی از سرمایه داری دولتی زندگی کنیم که در آن ۹۰ درصد به نفع چند درصد دیگر غارت شده باشند. روش‌هایی برای اصلاح نظام موجود اساسا در چارچوب نهاد‌های موجود وجود دارند. این نهاد‌ها باید دچار تغییر شوند، اما این کار باید در یک بازه زمانی طولانی مدت رخ دهد.
عباد عموزاد
تنها صنعت نیست که خصلت ملی را از دست داده است؛ در جریان عظیم ریشه کن شدن فرهنگ و به تبع آن اقتصاد، این خصلت را از دست می دهند. کشاورزی که پایه خیالی و در قسمتی واقعی جامعه های جدید شمرده می شد، دارد ناپدید می شود. آنچه از آن مانده بیش از پیش «بدون زمین» عمل می کند و بدینسان آخرین پیوندهای سمبلیک با سرزمین را از دست می دهد.
تقی روزبه
بی تردید نقد و مبارزه و نفی و پژمرده ساختن نفوذدین اهمیت زیادی در آزادشدن انرژی سازنده و مثبت بشر دارد و از همین زاوبه هم تلاش های آرامش دوستدار به سهم خویش اهمیت خود را دارد. اما نمی توان صرفا از درون آن و با تکیه به انتقاداز خودآن به نابودیش همت گماشت. نقدآسمان بدون نقدرمین و رفع وارونگی از این طریق ناممکن است. چنان که به گفته مارکس نقددین مقدمه نقدهای دیگراست.
روح‌اله قاسم‌زاده
در حالی که کشورهای جهان برای برآوردنِ استانداردهای اتحادیه جهانی ارتباطات دوربرد (ITU) و ارتقای پدیده‌های نوین ارتباطی و اطلاعاتی (ICT)در رقابت هستند محدودسازیِ پهنای باند و رصد مخالفان و منتقدان در فضای مجازی و ممانعت از «گردش آزادانه‌ی اطلاعات» همواره در صدر پروژه‌های راهبردی وزارت ارتباطات قرار دارد که هماهنگی تنگاتنگی با وزارت اطلاعات و پلیس « فتا» دارد. از تابستان سال جاری نیز رژیم با طرح موسوم به « صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی » به‌دنبال تشدید هرچه بیش‌ترِ محدودیتهایی جدی برای دسترسی به شبکه‌ها و پیام‌رسان‌هایی محبوبی همچون اینستاگرام و واتس‌اپ است.
تقی روزبه
بر این باورم که تحلیل وی از ساحت خیابان و صورت بندی گفتمانی که به قول خودوی از منظرجنبش معطوف به رهائی مطرح می شود، از یکسو به دلیل بناشدنش بر یک سری برداشت های انتزاعی و فراتاریخی به ویژه همان مقولات سه گانه ای که برشمرده است و به عنوان عناصریک رویکردرهائی بخش چالش برانگیزاست و از سوی دیگر تحلیلی است نقطه ای و تقلیل گرا از کلیت وضعیت پیچیده سیاسی کشور به «خیابان» در حالی که بخش بزرگی از جامعه در اشکال دیگری درحال کنشگری است
احمد هاشمی
مطالعه گزارش سیاسی به کنگره‌ی دوم حزب چپ (ارزیابی از اوضاع سیاسی کشور و چشم اندازها) نشانگر این است که تا آنجا که به تبیین، توصیف وتشریح شرایط و رویدادها در ایران بر می گردد، در مجموع گزارشی منسجم و گویا ازشرایط پیچیده در ایران است. اما شفاف سازی اهداف دربرنامه سیاسی، در مجموع کلی و فاقد تفکر و گزینش راهبردی است؛
فرخ نگهدار
تحلیل وضعیت سیاسی جاری نشان نمی‌دهد که همگرایی و اجماع نیروهای ناراضی و معترض به وضع موجود فعلا بتواند تغییری در حکومت، یا اراده آن پدید آورد. اما با مسیری که حکومت فعلی در پیش گرفته تعمیق شکاف طبقاتی، تداوم فشار تحریمی، فساد فراگیر، بی‌پولی مفرط دولت و تورم و فقر فزاینده روندهایی گریزناپذیر خواهند بود. و هرگاه بحران‌های ناشی از بی‌آبی، و پی آمدهای کرونا را هم بر آن بیفزاییم، احتمال بروز تلاطمات اجتماعی، از دست رفتن یک‌پارچگی حکومت و بحرانی شدن وضعیت سیاسی لزوما در چشم انداز قرار خواهد گرفت.
احمد هاشمی
دو جمله در سند یعنی " اجتماعی‌سازی(سوسیالیزاسیون) زیر بناهای راهبردی اقتصادی" و " ما از حق مالکیت خصوصی هر شهروند در داشتن مسکن و وسایل رفاهی دفاع می‌کنیم." این دوجمله به این معنی است که در جامعه جایکزین نویسندگان سند، بعد از برکناری جمهوری اسلامی، مالکیت خصوصی در کلیت ممنوع است و شهروندان می توانند تنها یک مسکن و وسائل رفاهی داشته باشند و سایر بخش ها همه دولتی می شوند.
عباد عموزاد
دکتر بنی صدر استقلال‌ ها و آزادی‌ هایی که هر انسان از آنها برخوردار است را معیار تغییر ساخت و سازمان بنیادهای جامعه می شمارد. برای مثال، استقلال و آزادی انسان را در انتخاب اندیشه راهنما، آزادی انتخاب دین و مرام می‌‌ خوانند. غافل از این‌که انسان در بند روابط مسلط – زیر‌سلطه، استقلال، بنا براین، آزادی گزینش دین و مرام را نمی‌یابد. آزادی چنین انسانی بخاطر نداشتن استقلال، صوری است.
اردشیر قلندری
جهان پیرامون متضاد است، بدین خاطر اندیشیدن برپایه کلیشه منطق ارسطویی در نهایت خود به اشتباه ختم میگردد. همچنین در استلال های شهودی انها، تصنعی، فرمالیسم و غیرواقعی است. هرپدیده ای در فرایند فرگشت بطور دائم در تضاد با خود است. بطوری که در خیابانهای ایران مردم معترض همان مردمی که زمانی انزجار و نفرت خود را از رژیم سلطنتی ابراز میکردند، امروزه شعار "رضاشاه روحت شاد" سر می‌دهند. یا در جهان اروپائیان تولرانس، پس از جنگ جهانی دوم بجای نسل کشی نشسته است. در واقع از تضاد در راسیسم افراطی نسبت به ساکنان به تحمل انها رسیده است.
تقی روزبه
پرسشی که در اینجا مطرح است این است که اگر این تنش ها و رابطه جمهوری آذربایجان با اسرائیل امرتازه ای نیست، و در تحولات اخیر از قضا نقش ترکیه و تاحدکمتری پاکستان برجسته تراست، پس دلیل شدت گرفتن بحران در این مقطع زمانی چیست؟ به نظر می رسد که تحولات اخیرمنطقه در پی کاهش حضورمستقیم آمریکا در منطقه، و قطب بندی ها و تشدیدرقابتهای قدرت ها منطقه ای و تحولات مربوط به افغانستان و راهبرد تهاجم آمیز سیاست خارجی رژیم ایران در این دوره از عوامل عمده آن باشند.
تقی روزبه
مخاطبان اصلی توصیه های دبیرکل همان کسانی هستند که جهان را به این روزکشانده اند. دخیل بستن به خود عاملان بحران برای حل آن ها، در حالی که همان سیاست ها ادامه می دهند، به چیزی بیش از یک خوش خیالی نیاز دارد: خود و دیگر فریبی. چرا که اولاً این بحران ها از آسمان نازل نشده اند، بلکه اساساً بیلان خروجی دولت ها و طبقات حاکمه است؛ به ویژه بیلان دوره پسا فروپاشی جنگ سرد و جهانی سازی چهارنعل توسط سرمایه داری رهاشده از مهار که کل سخنان دبیرکل متوجه آن است.
دنیز ایشچی
امروزه خیزش های جدید توده ای و نوین جنبش های آنارشیستی را در حرکت ها و جنبش های نسل جدید، جنبش های دانشجویی و جوانان، در قالب هایی مانند مانند " تسخیر وال استریت" و جنبش های ضد جنگ، جنبش های ضد تبعیض جنسی و غیره شاهد میباشیم، که غالباً توسط نسل جوان سازماندهی شده و کلیت نهادها و ارگان های اصلی قدرتمداری های کلان سرمایه داری جهانی را مورد هدف قرار می دهند.
گفتگو با مهرداد درویش پور و شهریار آهی
دنیز ایشچی
اختلافات ما بین آنارشیستها و دولت جمهوری، که عملا تحت کنترل کمونیست ها بود، به درگیری های پلیسی، امنیتی و نظامی کشیده میشود. کمونیستهایی که پیرو خط مسکو بودند، به موازات تروتسکیستها و کمونیستهای مستقل از خط مسکو ، که "پوم" ( پ او یو م) نامیده میشدند، در جمهوریت نقش داشتند. جنگ های داخلی میان جمهوری جوان که بیشتر دست کمونیست ها و سوسیالیستها بود، با آنارشیستها را ترور سرخ، و جنگ میان فاشیستها و فالانژیستها را با جمهورت و آنارشیسم را به نام ترور سفید می نامند. البته که کشتار ترور سفید دهها برابر ترور سرخ بود.
عباد عموزاد
 زمانی که اعضای جامعه ملی شهروند می‌شوند، بر توان ملت بس افزوده می‌شود. چرا‌که این بار، اعضاء با استعدادها و توان خویش در تحقق هدفی شرکت می‌کنند که خود بر می‌‌گزینند. از سوی دیگر، وجدان بر تعلق به یک جامعه و یا جماعت و یا امت، ترجمان وجدان بر دموکراسی است هرگاه آدمی را از سلطه سیاسی یا اجتماعی برهد. از آنجا که وجدان بر تعلق به جامعه ملی نقش تعیین کننده در ایجاد بنیادهای آزاد دارد، در امریکا و انگلستان و فرانسه، این وجدان از روحیه و رویه دموکراتیک جدائی ناپذیر است.
دنیز ایشچی
شرکت آنارشیست ها از نقاط مختلف دنیا، از جمله آمریکا در مکزیک، از جمله داستان نویسی های کوتاه جک لندن، شکت خود اما گولدمن از جمله ویژگیهای انقلاب مکزیک بود. انعکاس جهانی آن در اروپا و جاهای دیگر میان جنبش های انقلابی و آنارشیست ها خیلی زیاد بود. به طوری که کراپوتکین" از رهبران جنبش آنارشیستی روسیه و اروپا، از تجربیات جنبش دهقانی و انقلاب مکزیک در فورمولبندی نظریات خویش برای جنگ های دهقانی استفاده می نمود.
سعید مقیسه ای
دمکراسی بر آمده از گذار دمکراتیک فقط حکومت اکثریت نیست و بلکه حکومت اکثریت با دفاع از حقوق اقلیت های سیاسی است، حتی آن اقلیت اگر حکومت دیکتاتوری قبلی باشد‌. جریانات سیاسی که قادر هستند حکومتی را سرنگون کنند، حتما قبل از آن و راحت تر از سرنگونی، قادر خواهند بود که حکومت موجود و خودکامه را مجبور کنند که تن به یک انتخابات آزاد و منصفانه بدهد.
دنیز ایشچی
آنارکو سندیکالیسم، از طریق رهایی کارگران و زحمتکشان از بند کار ستمگران، مستقیما وارد فاز آفرینش جامعه بدون طبقاتی خویش می‌گردند. آنها در این زمینه با خلاقیت، ابتکار و توان و قابلیت های کارگران در شرایطی متکی هستند که دیگر اثری از قدرتمداری سیاسی، الهی و مالکیت اقتصادی موجود نیست.
دنیز ایشچی
درس بزرگی که آنارشیستها از تجربه کمون پاریس آموختند، این بود که اگر چه آنها با شیوه های مسالمت آمیز و مدنی هم بخواهند با ساختاربندی جامعه ایده آل سوسیالیستی خویش اقدام نمایند، یا حتی به اعتراضات و اعتصابات مسالمت آمیز جهت دست یافتن به خواسته های خویش دست بزنند، با خشن ترین شیوه های کشتار و سرکوب قدرتمداری های حاکمه مواجه خواهند بود.
روح‌اله قاسم‌زاده
در تحلیل ما از مناسبات موجود و در واکاوی کارنامه اپوزیسیون باید میان «اثبات هستی» و «اعلام چیستی» تفاوت نهاد؛ اپوزیسیون در اثبات اینکه «ما هستیم» از راه برگزاری آکسیون و تبلیغات تاحدی موفق و ایجابی عمل نموده است ولی در اثبات اینکه «ما چه هستیم» تنها سلبی و ناموفق عمل نموده است و گزاره‌های ایجابیِ چندانی ارائه ننموده است به‌گونه‌ای که در فضای کنونی، چپ‌ستیزی و گلاویزشدن با چنددهه تاریخ پرفرازونشیبِ مبارزات مسلحانه و مسالمت‌آمیز چپ‌گرایان ایرانی به‌عنوان شاخصه‌ای ذاتی برای اثبات لیبرال بودن به‌کار گرفته می‌شود