Direkt zum Inhalt

تاریخ

ابوالفضل محققی
خطش خوش است، شعار می نویسد؛ گاه اعلامیه‌ای توزیع می‌کند با هم به کافه «آذری» می‌رویم. می‌خواهد چیزی بپرسد! این‌پا و آن‌پا می‌کند، بی مقدمه می‌پرسد: " چطور می‌توانم یک «فدایی» شوم؟ به دقت به چهره هیجان‌زده و چشمان سیاه‌اش خیره می‌شوم. می‌گویم: "شنیدی که «پریسا» در فیلم چی‌ می‌خواند! "که ای صوفی، شراب آنگه شود صاف که در شیشه بماند اربعینی".
ابوالفضل محققی
در چشمانم خیره می‌گردد، می‌گوید: "پسرم اینجا نه ایست، زودتر برو، هر چه زودتر دست زن و بچه‌ات را بگیر و از این سر زمین نفرین شده دور شو! برو جایی که دست این اجامر و اوباش به تو نرسد! دیگر اضطراب، طاقت دستگیری تو را ندارم! زمان شاه می دانستم که زندانت را تمام می‌کنی و بیرون میايي! اما این‌ها به هیچ‌کس رحم نمی‌کنند! همه را می‌کشند! شما‌ها آخوند جماعت را نمی‌شناسید! خواهش‌می‌کنم برو! دوریت را تحمل می‌کنم، اما ماندنت در اینجا دیوانه ام خواهد کرد! برو! برو"!
ابوالفضل محققی
گاه فکر می کنم حضور دائم مرگ در دهان یک چریک در فاصله کوتاه فشردن دو دندان بر هم و تحقیر زندگی مانع از آن می شد که او حضور مرگ را در چنین بزنگاهی ببیند و از آن بهراسد. شاید او نیز با آگاهی از حضور مرگ چنین بی مهابا به درون آن گاراژ پا نهاد. "علی" نیم قرن پیش درآغاز جوانیم پرسیدی مضمون این نقاشیت چیست؟ این نقاشی آبستره با این همه رنگ و در انتهای آن این همه سکون!
سیامک سلطانی
هر یک از دانش آموزان بنا بر زرنگی و قد خود، یک یا چند تایی از این کاغذها را که برخی سالم و برخی نیم سوخته بودند را در هوا قاپ می زد و در دسته های چند نفری، مشغول خواندن متن روی کاغذها بودند. در آنجا بود که برای نخستین بار با نام "سازمان چریک های فدائی خلق" آشنا شدم.
ساسان آ.
ما دوباره ورزش دستجمعی را شروع کردیم و آنها دوباره همه آنهایی را که ورزش میکردند بردند بیرون و دوباره مجبور به عبورازهمان کوچه گوشتی شدیم، ولی اینبار این کوچه با کوچه قبلی کمی فرق کرده بود. این بار پاسداران با هر آنچه که دستشان میرسید از فانوسقه و کمر بند گرفته تا قرنیزهای چوبی دیوار که بعضا میخ هم داشتند مارا به به باد کتک گرفتند و به اتاقی در در طبقه پایین بردند. در عبور از این کوچه یکنفر بیضه اش و یکی شقیقه اش آسیب دید. البته اینها آسیب های جدی بودند وگرنه همه مان بسته بشانس مان و دم چک بودنمان کم و بیش پذیرایی شدیم.
دنیز ایشچی
تظاهرات ما با دانشکده های دیگر همگی به سمتی حرکت می کرد، که از آن بالا مشرف به زندان اوین بود. اینجا شعارهای بچه ها خروشان تر، بیش تر از همه بر آزادی زندانیان سیاسی متمرکز بود. همه با مشتهای گره کرده به سمت زندان نشان گرفته و فریاد میزدیم: زندانی سیاسی ازاد باید گردد!، زندانی سیاسی ازاد باید گردد!، ما حتما میخواستیم صدایمان به گوش رفقایمان در پایین دره ، در زندان مخوف اوین برسد. همانجا بود که رفیق من احمد در گوشم زمزمه کرد: رفقا بیژن جزنی و همراهان سال گذشته در همان تپه های روبرو تیرباران شدند.
بهمن مشفقی
بخصوص من از دهان همان دختر شنیدم که می‌گفت: آقای دکتر جون! نودونی او جوونون امه ره چقد منت گودن که ایشان آزادا کنیم؛ اوشون امه واسی زحمت کشدرن، ولی امه اوشون آه ناله گوش نودیم و اوشون جون مین سخ فرو بودیم! ( آقای دکتر جان! نمی‌دانید که آن جوان‌ها چه‌قدر از ما خواهش و التماس می‌کردند که آزادشان کنیم. با این‌که آن‌ها برای ما تلاش می‌کردند، بعد ما بدون توجه به آه و ناله‌شان، در تن‌شان سیخ فرو می‌کردیم!
فرید اشکان
جمعیت چند صد هزار نفری در تظاهرات شرکت کرده بودند. بعداز مدت‌ها در زمان نخست وزیری بختیار امکان چنین گردهمایی فراهم شده بود. همه گوش به سخنان بازرگان بودند. من همراه با چند نفر دیگر از رفقای گروه در جلوی دانشکده حقوق دانشگاه تهران در عرض مدت کوتاهی، شاید ۱۰ دقیقه، بر روی میله بلندی که ۱۲-۱۰ متر طول داشت و مخصوص این کار بود، پرچم را به اهتزاز در آوردیم . در یک آن جمعیت ناظر پرچم سرخ فدائی ها شد!
کمیته برگزاری پنجاهمین سالگرد
پنجاهمین سالگرد جنبش فدائی را در روزهای شانزدهم و هفدهم بهمن جشن میگیریم
سخنرانان:
- پروفسور یرواند آبراهامیان: مروری بر سیر تکوین و اثرگذاری «چریکهای فدایی خلق»؛
- پروفسور افشین متین عسگری: چریکهای فدایی و جنبش دانشجویی خارج از کشور؛
– دکتر سیاوش رنجبر دائمی: فدائیان خلق از ۱۹ تا ۲۲ بهمن ۱۳٥۷
- دکتر رقیه دانشگری: ناگفته هایی از نخستین سال جنبش قدایی؛
– پروفشور علیرضا بهتوئی: مروری بر کتاب «فراخوان به مبارزه مسلحانه»
تاریخ: شنبه ۱٨ بهمن ۱۳۹۹ برابر با ۶ فوریه ۲۰۲۱
زمان: ساعت ۲۰:۰۰ به وقت تهران
نجم کاویانی
"ما مطابق اصول دموکراسی، در راه کسب حقوق کارگران و زحمتکشان بر پايه عـدالت عليه طـبقات ممـتاز مبارزه خواهيم کرد. اولين هدف و آرمان نشريه ما ارتقاء کارگران و کسبــه ايـران بــه سطح زندگی مقتضی دوران کنونی و نيز گسترش دانش و معارف در ميان آنـها است. ما بــه هيـچ وجه در پی فـقير کردن ثروتـمندان و ضعيف نمودن قدرتـمندان نيستم".
یداله بلدی
نهادینه شدن خشونت در جامعه ما تأثیرات بسیار عمیقی را بر روابط بین انسانها برجای نهاده که هر روز نمونه های بسیار خشنی از رفتار خشونت آمیز در جامعه روی میدهد؛ و با توجه به روند رو به افزایش خشونت، در آینده شاهد جامعه ای خشن و روابط خشونت بار بیشتری خواهیم بود.
یرواند آبراهامیان
اسناد جدیدی که وزارت خارجه آمریکا در سال ۲۰۱۷ منتشر کرد که حدود ۱۰۰۰ صفحه است. آن‌ها اسناد وزارت خارجه، شورای امنیت ملی و اسناد «سیا» هستند. آن‌ها ادعای من را تقویت می‌کنند که نفت موضوع اصلی بود و کمونیسم نبود و پیشنهاد غرامت منصفانه‌ای از سمت آمریکا صورت نگرفت. این اسناد ادعای من را تائید می‌کنند.
ابوالفضل محققی
" درآذربایجان درفلان ده روستائیان به پاسگاه حمله کردند و در نتیجه زد و خورد هشت نفر کشته و تعدادی از سربازان و روستائیان مجروح گردیدند". خبری داغتر از این نمی شد! در سر خط اخبار قرار دادم. شب وقتی برنامه پخش گردید، دیدم رفیق روبروی خانه ما که تنها تلفن در آن خانه قرار داشت به سرعت آمد که بیا، رفیق مسئول رادیو با تو کار دارد؛ مسئول سازمان در رادیو بود. پرخاش، که چرا خبری به این مهمی را به من اطلاع ندادی تا بیایم و سرمقاله را به آن اختصاص دهم.
ابوالفضل محققی
بارها و بارها از خود می پرسم چرا هرگز شهامت برخورد نسبت به آن شیوه غیر دموکراتیک با نوشته ها را نداشتم؟ شهامت انتقاد از روابط حاکم در رادیو! دلایل زیادی داشت، اما از نظرمن با وجود اعتقاد عمیق به ایدئولوژی حاکم برسازمان و خط مشی آن. قرار گرفتن در سلسله مراتب حزبی، حفظ جایگاه، امید به ارتقا، در آن سیستم بده بستانی، یکی از اصلی ترین عوامل این سکوت بود. انسان موجود پیچیده ای است!
ابوالفضل محققی
نقطه ثقل و ستون اصلی برنامه ها همان تجزیه و تحلیل در سرمقاله سیاسی روزانه بود. کسی دیگر را اجازه ورود به این حریم ویژه دو مسئول که گویا تمام مسائل کشور و جهان را تحلیل می کردند و راه حل می دادند، نبود. واقعیت این است که نوشته و تحلیل هیچ فردی را در مقایسه با خود قابل قیاس نمی دانستند. نه مسئول حزبی و نه سازمانی حاضر به کوچکترین عقب نشینی، نه از فرم نوشتاری خود و نه نگاه خود نسبت به مسائل نبودند.
مسعود فتحی
فعالان چپ در ایران در آستانه‌ی قرن بیستم، موفقیت انقلاب اکتبر را موفقیت خود نیز می دانستند.اعضای حزب کمونیست از مدافعان انقلاب اکتبر بودند و از جمله نیروهایی محسوب می شدند که تردیدی در دفاع از نخستین انقلاب سوسیالیستی پیروزمند جهان نداشتند و بیشتر آن‌ها در حوادث بعد از انقلاب اکتبر مشارکت فعال داشتند.
محمد توسلی
ماجرای نخستین اشغال سفارت آمریکا در ایران چه بود؟ چه مناسبتی بین دو اشغال سفارت به فاصله ۹ ماه وجود داشت؟ چرا واکنش حاکمیت و در راس آن امام خمینی با دو ماجرای یکسان متفاوت بود؟ این پرسش‌ها را با مهندس محمد توسلی، از اعضای ارشد وقت نهضت آزادی ایران و نزدیکان مهندس بازرگان و دکتر یزدی در میان گذاشته‌ایم. حاصل گفتگوی «انتخاب» با او را در پی می‌خوانید.
یداله بلدی
وابستگان رژیم سابق و خود پرویز ثابتی طراح این جنایت هنوز ارتکاب چنین جنایتی را انکار می‌کنند، و چنین وانمود می‌کنند که این عده در حین فرار کشته شده‌اند. علت کشتار این زندانیان در حالی که قبلا به زندان‌های طولانی مدت محکوم شده بوند را در چند علت می‌توان یافت
ارانی در دفاع شجاعانه، منطقی، و علمی‌اش در دادگاه، محکومیت رژیم استبدادی رضاشاه را مستند کرد و با زدن داغ ننگ و نفرت ابدی بر پیشانی "قانون سیاه"، بطلان تاریخی آن را اعلام داشت. او در دادگاه باشهامتی بی‌نظیر گفت: "فقط آن قانونی مقدس است که حافظ منافع توده‌ها باشد."
ابوالفضل محققی
حسین جواهری با هیجان به داخل می آید. از مسئولین پیشگام مرکزی است. دستش را بر گلویم می گذارد. به شدت هولم می دهد گوشه دیوار. اشک تمام چهره‌اش را پوشانده:" بهروز، چه می کنیم؟ بچه‌ها دسته دسته زخمی می شوند. اینها رحم ندارند، هرچه لات چاقو کش است خیابانها را پر کرده. با تیغ موکت بری به دخترها حمله می کنند. باید تمام کنیم. ما مسئول جان همه این بچه‌ها هستیم."
تاتیانا واسیلیوا
مطلب ذیل – صحنه ای تخیلی در راستای نشستن با لنین، طرح پرسش و پاسخ از سوی لنین است. تمامی پاسخ ها از متون اصلی آثار لنین استخراج شده اند.
مصاحبه‌ی معصومه طرفه با قربان بلوچ (یکی از شخصیت‌های اصلی رمان کلیدر) که پیش از این در نشریه‌ی «دفتر هنر» منتشر شده است (و البته نسخه‌ی اصلی آن در حال حاضر تقریباً نایاب است) نمونه‌ای از همین مطالب است. این مصاحبه در تاجیکستان انجام شده است.
سعید رهنما
عقب‌نشینی‌ها و راست‌روی‌ها پایه‌های مردمیِ حزب سوسیال‌دموکرات سوئد را تحلیل می‌برد، و حزبی که زمانی بیش از یک میلیون عضو داشت، با آن که این شانس را داشته که کماکان بزرگ ترین حزب کشور باقی بماند، اما امروزه اعضایش و نیز میزان آرایی که کسب می‌کند به حداقل رسیده، و در صورت ادامه‌ی وضع موجود، به سطوح پایین‌تری سقوط خواهد کرد.
علی صمد
از جمله کارهای اساسی او در وزارت امور خارجه، قطع رابطه سیاسی با انگلستان، بستن سفارت انگلیس در تهران و کنسولگری‌های آن دولت استعمارگر در شهرستان‌ها بود. دکتر فاطمی به عنوان وزیر امور خارجه دولت دکتر مصدق و مدیر روزنامه "باختر امروز" و از مخالفان سیاست‌های استعماری انگلستان بود.
سیف‌اله اکبری
 بررسی این فاجعه نیازمند پرداختن و بررسی رویدادهای یک صد سال اخیر از مشروطیت به این طرف است. نمی توان تصادم خونین مجاهدین را با دیگر هم مسلکان مسلمان خود مورد کنکاش قرار داد، بی آنکه سلطه دیر‌‌‌‌پای شریعت‌مداران حوزه های علمیه را بخصوص در این صد سال اخیر از نظر دور داشت.
یداله بلدی
هوشنگ عیسی بیگلو درکمیته مشترک، براثر صدمات وجراحات ناشی از شکنجه ها بارها دربیمارستان بستری شد، اما او هم‌چنان مقاوم، شکنجه‌ها را تحمل می‌کرد و آن‌چنان دربرابر شکنجه‌گران جسور و باشهامت بود که یک‌بار درحضور شکنجه گران گفته بود، اینجا روزی موزه مقاومت زندانیان و جنایات شماخواهد شد؛ پیش بینی او جامه‌عمل پوشید و کمیته مشترک تبدیل به موزه شد، اما دریغا که به‌جای تندیس‌های، بهروز دهقانی عیسی بیگلو، یحیی رحیمی، غلامرصا اشترانی و فاطمه امینی و صدها مبارز دیگر، تندیسهای، خامنه‌ای و رقسنجابی را در سلول‌ها جای داده اند.
علی شریفی
در مسیر خیلی صحبت کرد. از عزم سازمان برای استقبال از هواداران می گفت و از برنامه های سازمان برای نفوذ در کارخانه ها و ایجاد هسته های کارگری و بسیج حرکات توده ای در مسیر اهداف صنفی و سیاسی، از ضرورت سقوط دیکتاتوری و استفاده از فضای باز برای تقویت سازمان و افزایش نفوذ آن در میان اقشار مختلف مردم. از احتمال چاپ روزنامه و نشریاتی با نامهای مستعار و با اهداف سازمان، و ضرورت سازماندهی جدید برای کار سیاسی. نکته مهمی را با کم کردن سرعت مونور گفت که اگر در پس تاکتیکهای امپریالیسم و رژیم، فضای سیاسی باز شد، شاید یک تشکل توده ای و یک حزب دموکراتیک هم لازم شود راه بیاندازیم.
یداله بلدی
در جلساتی که پس از انقلاب برگزار می‌شد، یحیی همواره خطر یک دیکتاتوری به مراتب خشن‌تر را گوشزد می‌کرد. فعالیت‌های یحیی در ماه‌های پس از انقلاب خستگی ناپذیر بود و در تمام شهرهای کرمانشاه و کردستان و تهران در حال رفت و آمد و ارتباط گیری بود و در شهرها و روستاها سخنرانی می‌کرد
آرنولد آوگوست
مردم انقلابی کوبا شهرت نیکوی خود را از دل خون و عرق و اشک به دست آورده اند، از این رو شایسته حمایت کامل افراد دوست دار عدالت در سراسر جهان هستند. کوبا فاقد کالاها و مزایای مادی بسیاری است. اما اکثریت بزرگی از مردم کوبا، هم به صورت فردی و هم به صورت جمعی، از مبارزه سخت برای برخورداری از چیزی که ما در کشورهای سرمایه داری نداریم برخوردارند: کرامت.
علی شریفی
خصوصیات مشترک این رفقای زنده‌یاد، مردم‌دوستی، وفاداری به توده‌ها، شرافت اجتماعی و خانوادگی، داشتن آرمان‌های بلند برای غلبه بر رنج و بیماری کودکان و برای رسیدن به مختصاتی که نشانه‌های عمومی همه‌کسانی است که در دهه پنجاه خورشیدی در گذرگاه رشد و شکوفایی قرار داشته‌اند، و تحت تأثیر «جنبش فدایی» به فعالیت درراه آزادی و عدالت و رسیدن به سوسیالیسم از هیچ تلاشی فروگذار نکردند.
صادق شکیب
به باورمن عاشورای تاریخ معاصر ایران، دوم تیر است. روزی که بهترین فرزندان این سرزمین زیر سخت‌ترین شکنجه‌ها، کلمۀ مشروطه و عدالت‌خانه و آزادی را فریاد کشیدند. آن روز محمدعلی شاه فرو ریخت؛ چون باورش نمی‌شد که چند جوان فُکلی این همه بر سر مرام و عقیدۀ خود پایداری کنند.
یداله بلدی
اکنون 40 سال از سوم آبان 57 که مردم با اتحاد و همبستگی در زندان‌ها را به روی فرزندان خود گشودند می‌گذرد. دریغا آزادی وعدالت که خواسته و آرزوی زندانیان و مردم بود نه تنهابرآورده نشد، بلکه نطام جمهوری اسلامی، خودکامگی، ستم و شقاوت را در جامعه نهادینه کرد و زندان، اعدام و شکنجه ابعاد گسترده تری یافت؛ عملکرد جمهوری اسلامی در سال‌های اولیه انقلاب نشانگر این واقعیت رنجبار بود که مردم میهن ما فقط مدت کوتاهی بهار آزادی را تجربه کردند و آرمان‌های بیش از 90درصد زندانیان به ثمر نرسیدند.
نادر عصاره
مرداد ماه 1332 سازمان سیا با همکاری سرویس اطلاعات مخفی بریتانیا (sis) معروف به MI6  با سازماندهی گروهی از افسران زرهی ارتش ایران و سیاهی لشکری به پیشوایی شعبان بی مخ و طیب، کودتا کرد و بر ملی شدن نفت و حاکمیت ملی و استقلال ایران  نقطه پایان نهاد
نادر عصاره
کودتا روز 2 تیر 1287 مطابق 23 ژوئن 1908 به قوع پیوست. فرمانده کودتا سرهنگ لیاخف رئیس قزاقخانه بود. توپخانه قزاقخانه به علاوه بخشی از اردوی باغشاه مجلس و مدرسه سپهسالار را محاصره کردند. سربازان داوطلب دفاع از مجلس را  یکصد و پنجاه تا ششصد تن برآورد کرده اند. آن ها مجهز به تفنگ بودند با فشنگ محدود