سیاست
بهزاد کریمی
ولایت، شگفت پدیدهای است و آن نوع "اکسیر"ی که هر "طلا"یی را تواند مس سازد! این، مسند و منصبی به نام ولایت است که شر اصلی می باشد و نه کسی که بر آن نشسته است. ولی فقیه نیست که ولایت می آورد بلکه ولایت است که ولی فقیه می پروراند! بهترین را هم بر آن بنشانند، بدل به هیولا می شود! ولایت فقیه، از خمینی شاعر فرمان قتال بیش از چهار هزار زندانی طی چند روز را می گیرد و از خامنه ای شعر دوست یک ستمگر اخموی کنونی می سازد.
دنیز ایشچی
کارزار اخیر تظاهراتی پان ایرانیست ها در روزهای اخیر در اقصا نقاط جهان و در کشورهای مختلف، بخصوص آمریکا و اروپا نشان داد که از یک طرف هزینه قابل توجهی روی این قضیه گذاشته بودند، دوما حرکت آنها بصورتی مستقل و مجزا از جریان های دیگر سکولار و دموکرات هدایت ، سازماندهی و اجرا میشد. این در شرایطی بود که آنها از بقیه میخواستند که به صف آنها بپیوندند و زیر پوشش رهبری آنها به اعتراضات خویش برعلیه جمهوری اسلامی ایران بپردازند
محمد اعظمی
با چنین رویکردی است که جمهوری اسلامی داستان خودکشی زندانیان را بدون شرم اعلام می کند. این حکومت و مقامات امنیتی و قضائی اش برای خاموش کردن حرکت مردم هنوز در این توهم اند که می توان با سرکوب حرکتی را که در اعماق جامعه و در گستره کل کشور سر برآورده، خاموش کنند. اینکه رژیم مرگ در زندان را به خود زندانیان متصل کرده است، نه برای فریب مردم، که در اساس برای کاشتن تخم ترس و ارعاب در دل مردم است. می خواهند عقوبت یک اعتراض در جمهوری اسلامی را گوشزد نمایند. می خواهند مرگ را سزای اعتراض به فساد و رانت خواری و استبداد در اذهان مردم بنشانند و وحشت را در چشم
احمد هاشمی
از آنجایی که شکاف سیاسی موجود در ایران بر محور تضاد بین دموکراتیزه کردن جامعه و اقتدارگرایی است. سناریو های احتمالی، سناریو هایی در مسیر گذار دموکراتیک در جامعه ایران هستند، اما این بدان معنی نخواهد بود، که همه سناریو ها اجبارا به دموکراسی منجر خواهند شد، زیرا مجموعه ای از پارامتر های مختلف در دایره ای از تاثیرات متقابل قرار دارند و با دینامیسم مختص به خود، با یکدیگر در ارتباط هستند.
بهزاد کریمی
شما اگر بخواهید همچنان اصلاح طلب باقی بمانید ملزم به ایستادگی بر الزامات آن هستید.اصلاح طلبی در پایین ترین سطح خود یعنی پافشاری بر اجرای هر آنچه که در قوانین موجود، توسط مستبدان حاکم مهجور و مسدود مانده است. شما درست از چنین نقطه عزیمتی موظفید که نسبت خود با ولی فقیه و ذوب شدگان در ولایت او را تعیین کنید. آخر تا کی سر دزدیدن و سکوت منفعلانه کردن و دنباله روی از "اعتدال"؟
ناصر فکوهی
شیوه درست آن است که پیش از «تخریب» هر چیزی، به امکان «ساختن» جایگزین آن اندیشید؛ اینکه یکی از این دو (تخریب) ساده و در دسترس و دیگری (ساختن) سخت و دور از دسترس است. از این دریچه دید و برخلاف گروهی از نظریههای تاریخگرایانه و به همین میزان سادهانگارانه اتوپیایی، اگر هدف، دگرگونی مثبت جامعه باشد، مهم نیست در جامعهای در مقطعی خاص، کدام گروه یا گروهها حاکم هستند و کدام در زیر حاکمیت؛ مهم این است که مشخص باشد برای این هدف، در کوتاه یا درازمدت چه کارهایی و با کدام ابزارها میتوان انجام داد؟
سهراب مبشری
از آغاز دهه ۱۹۸۰، رژیم اسلامی بخش متشکل چپ ایران را به شدت سرکوب کرده است، نیرویی که می توانست محتمل ترین نقش آفرین در سازماندهی اعتراضات فعلی باشد. در دهه ۱۹۸۰، هزاران عضو سازمانهای چپ ایران، از گروه های طرفدار شوروی گرفته تا مائوئیستها، از تروتسکیستها گرفته تا سوسیال دمکراتها، زندانی، شکنجه یا اعدام شدند. اوج این سرکوب بیسابقه چپ در تاریخ ایران، اعدام صدها زندانی سیاسی چپ در سال ۱۹۸۸ بود.
سیمین کاظمی
چشمانداز این حرکت بستگی به میزان انگیزهی معترضان و رفتار حکومت دارد. معترضان پیام خود را به دولت منتقل کردهاند و منتظر پاسخ مناسب هستند. بزرگترین اشتباه در شرایط کنونی نادیده گرفتن مطالبات و فراموش کردن دلیل واقعی اعتراضات است. تلاش عجولانه برای جمع و جور کردن سریع اوضاع و فرونشاندن آن و نسبت دادن اعتراض به عوامل بیرونی به انباشت خشم و نارضایتی بیشتر و بروز دوباره آن در موقعیتی دیگر منجر خواهد شد
دنیز ایشچی
احزاب و جریانهای سیاسی فعلی در ایران همگی در این زمینه که بتوانند بصورتی راستین این جنبش مردمی را نمایندگی و رهبری نمایند اشکالات جدی دارند. نه تنها باید شما نسلی که پلاتفورم انقلابی سیاسی نسل نیروی سوم را مطرح میکنید، این مسئولیت تاریخی را بر عهده بگیرید، بلکه بخشهائی دیگر از نیروهای چپ سنتی را کنده و به جریانی حرکتی خویش بیافزائید.
جمعی از هواداران سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت (داخل کشور)
خیزش تودهای جاری در کشور که استبداد مذهبی، نظام ولایتفقیهی و فساد ساختاری رژیم را نشانه گرفته است، هم از نظر فراگیری و گسترش سریع به نقاط مختلف کشور، هم به لحاظ نوع شعارهای مطرح شده و هم مرزبندی با هر دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا، در نوع خود قابل تعمق و توجه ویژه است. هیچ کدام از خیزشهای اعتراضی دهههای اخیر در کشور بر بستر مطالبات اقتصادی و معیشتی و ارتقا آن به سطح مطالبات رادیکال سیاسی علیرغم بار سنگین امنیتی حضور معترضانه در خیابانبه این سرعت فراگیر نشده بود
محمد اعظمی
در این تظاهرات نقش و رد پای نیروهای متشکل چپ و ترقی خواه چندان قابل مشاهده نیست. همه نشانه ها حاکی از امکان انفجار و برآمدهای توده ای است. برای تقویت نقش و اثرگذاری نیروهای آزادیخواه می بایست بسیار پیش از این ها کاری صورت می گرفت، نهالی کاشته می شد تا امروز به بار نشیند. ما چنین عمل نکرده ایم. اگر امروز هم دست به کار شویم هر چند دیر است، اما می توان امیدی را در دل ها زنده کنیم.
بهزاد کریمی
و قضیه برای اپوزیسیون اینکه، آیا نباید از پنجره این کشمکش ها، حدت بحران در حکومت و بی آیندگی آن را ببیند و نیز بر متن زنده جامعه، حد انفجاری پتانسیل اعتراضی در جامعه را؟ آیا اپوزیسیون قادر است واقعیت نزدیک شدن امکان گذار کشوراز نظام ولایی به بن رسیده را دریابد؟ آیا متوجه است که جامعه در آستانه وضعیت "توده ها نمی خواهند" و "بالایی ها نمی توانند" قرار دارد؟ و آیا بر این درس برگرفته از تجارب پرشمار خود ایران و جهانیان هم می ایستد که هر قرار گرفتن جامعه در دروازه گذر از بن بست موجود، الزاماً به معنی عبور از آن نیست؟
ديويد ريچاردسون
حقیقت آن است که هیچ راهی برای خروج از سرمایهداری پیشرو نداریم و درست به همین دلیل، باید در پی راهی در داخل چارچوب سرمایهداری باشیم. این همانجایی است که تحلیل مارکس از تناقضات واجد اهمیت میشود؛ چراکه تناقضات سرمایهداری همان اهرمی است که میتوان برای تغییر از درون به کار بست. بنابراین من فکر نمیکنم برای مثال انقلاب یا چیزی شبیه آن ما را از مشکلات جهانی که در آن به سر میبریم نجات دهد. ما باید بهراستی تمامی تلاش خود را به دگرگونی اوضاع در درون چارچوب سرمایهداری معطوف سازیم.
صادق کار
امروزە قدرت کشورها را با وضعیت اقتصادی شان و رفاە و آزادی مردمانشان می سنجند نە صرفا با قدرت نظامی شان. نفوذ کشورها هم بیشتر بخاطر قدرت اقتصادیشان است. قدرت نظامی نیازمند قدرت اقتصادی است و هیچ قدرت نظامی بدون پشتیبانی قدرت اقتصادی قابل دوام نیست. قدرت نظامی سپاە بە قیمت ورشکستگی اقتصادی و فقر و فلاکت مردم و تشدید استثمار نیروی کار کشور بە دست آمدە، اما تامین این هزینە ها نە عقلانی و نە دیگر امکان پذیر است. از همین رو بایستی بە هر شکل ممکن با ادامە دخالت های حکومت در کشورهای دیگر مخالفت کرد و خواستار پایان دادن بە آن ها شد.
بهزاد کریمی
اکنون اما به نظر می رسد که ماهیت و حدود و ثغور اختلافات در جریان "راه کارگر" دارد از ورای چند نوشته اخیر رفقایی متعلق به این طیف روشن می شود. و این خوب است و کمک کننده به بلوغ فکری چپ ایران. من در زیر با اجازه این رفقا بدون اوردن عنوان رفیق و یا آقا جلو نام آنها فقط به اسم از آنها یاد خواهم کرد. و نیز این کسب اجازه از هر کدام آنان که جریان متبوع شان را با همانی یاد کنم که در جنبش جا افتاده است.
صادق کار
نیروی چپ معتقد بە عدالت اجتماعی باید تلاش کند با حداکثر انسجام ممکن و ایجاد جبهەای وسیع از همە عدالتخواهان و حمایت از مطالبات عدالتخواهانە و بر حق تودەهای بە جان آمدە از بیعدالتی حاکم پرچم مبارزە عدالتخواهانە و رهبری آن را بە دست بگیرد و...
بهزاد کریمی
مطابق رسم مرسوم در خانواده، اخوی معمم، دعایی در حق ابوی می خواند! اما فضا سرد است و مهآلود. دلخوری از هم، در چهره هر دو مشهود و در صداها محسوس. اشتها برای تناول اما وصف ناپذیر! در پی فرو رفتن هر لقمه چرب، مرحبای آخوندی از طرف مهمان و تعارف لفظ قلمی میزبان! آیت الله به اقتضای عمامه مکرم، حین تناول تنقلات، حدیثی هم از امام جعفر صادق در التذاذ از سفره مهمان می آورد! نگاههای معنی دار در همدیگر اما، خبر از خیز برای زد و خورد کلامی می دهد!
مهدی فتاپور
اهداف یک سازمان و یا حزب ماهیت و موقعیت آنرا در عرصه اجتماعی معین میکند که با تاریخ و رابطه آن با نیروهای اجتماعی تعین مشخص تر می یابد. اهداف و سمت گیری های عمومی اجتماعی نسبتا پایدارتر بوده و تابع تحولات سیاسی روزمره نیست و در برنامه حزب منعکس است. در اینجا ما باید معین کنیم که برای چه تغییراتی میکوشیم و خواستار چه روابطی (در چارچوب عمومی دمکراتیک و ویژه چپ) هستیم
محمد اعظمی
انتخابات آزاد، مفهومی تعریف شده است. پیرامون آن اگر اختلافی هست، که هست، در درک اهمیت و چگونگی تحقق آن است. در ارتباط با ضرورت و اهمیت آن، بر این باورم که در جامعه هر گرایش و فکری می بایست امکان طرح نظر خود را داشته باشد تا در نهایت با رای، تکلیف این نظرات روشن شود. بدون وجود یک چارچوب دموکراتیک نمی توان به راه حلی نهایی برای پاسخگوئی به مسائل اجتماعی رسید. و این چارچوب دموکراتیک حاصل نمی شود مگر این که همه افراد و جریانات تن به داوری صندوق رای بدهند و...
مسعود فتحی
راهبرد سیاسی ما در گذار از استبداد به دمکراسی، مبتنی بر کاربست اشکال مسالمت آمیز و خشونت پرهیز مبارزه، با تاکید بر استفاده از تمام ابتکارات مبارزاتی متناسب با شرائط و سطح رشد جنبش مردم است. اتکاء ما بر جنبش های اجتماعی و نهادهای مدنی و تقویت جنبش های مطالباتی و مقاومت مدنی در برابر استبداد است.
استفن مت کلف
نولیبرالیسم، سلاح واژه مناسبی برای نامگذاری ایدئولوژی اقتصادی معاصر ماست، روندی که منطق بازار را نمایندگی میکند اما از اصولیکه مارا بعنوان بشر تعریف میکنند دور میشود.
صادق کار
مبالغە نیست هرگاە گفتە شود کە کارگران و مزدبگیران در چند سال اخیر علاوە بر بە دست گرفتن پرچم عدالت اجتماعی، پرچم مبارزە مدنی را نیز برافراشتە نگاە داشتەاند و مطالبات مدنی بە تدریج بواسطە نسبتی کە با مطالبات اقتصادی و تحولات دمکراتیک دارد، بیشتر و بیشتر با مطالبات صنفی پیوند خوردە و ضرورت مبارزە برای کسب حقوق مدنی بویژە در قطعنامەها و بیانیەهای تشکلها و فعالین کارگری جای والایی پیدا کردە و از این طریق بە میان تودە کارگران راە یافتە است
بهزاد کریمی
چپ دمکرات در ایران امروز ما، میباید چهره سکولار دمکراتیک روشنی علیه این حکومت دینی مستقر داشته باشد. با دفاعی که از حقوق شهروندان ایرانی، و پدیداری، پایداری و گسترش نهادهای مستقل صنفی و طبقاتی در کشور به عمل میآورد، به این شناسا شود که نیروی مخالف هر شکل از دیکتاتوری و امتیاز و رانت سیاسی است.