رفتن به محتوای اصلی

رحمان

پشتِ کلمه ها
زیر پایمان را خالی کردند
قلبهایِ شعله ور
زمستان عقیم
شبِ شهر
در رثایِ زنانِ میهنم
ستاره ها
عطرِ گلِ سرخ
آوار!
غزه آخر دنیا
سپیدارِ جوان
برای غزه
آوردگاه
شبروانِ پاییز
سیه جامگان
زخم
کندو
تاریکم
با قلبم...
نغمه ها و حنجره ها
حالِ عبور زندگان (دو شعر از رحمان)
نامت را به یاد می آورم
شعله هایِ اول ماه مه
مرا ببوس
سخن عشق
از سوخته‌زاران می‌آمد...
در حنجره ام خشمی گره خورده...
مهم نیست کجایی
با گلویی بیقرار
بترسید از... سر بدارها