Direkt zum Inhalt

رحمان

سیه جامگان
زخم
کندو
تاریکم
با قلبم...
نغمه ها و حنجره ها
حالِ عبور زندگان (دو شعر از رحمان)
نامت را به یاد می آورم
شعله هایِ اول ماه مه
مرا ببوس
سخن عشق
از سوخته‌زاران می‌آمد...
در حنجره ام خشمی گره خورده...
مهم نیست کجایی
با گلویی بیقرار
بترسید از... سر بدارها
رقص میانه میدان
سخنی با عشق
گلوله ها و... شکوفه ها
در قامتِ کوه
زخمین- ام
تو بمان
image-20220713181331-2
جماعتی که نظر را حرام می‌گویند نظر حرام بکردند و خون خلق حلال...
image-20220713181331-2
کابوس
image-20220713181331-2
به کدامین گناه
فانوس
اندوهِ واژه ها
ترنم باد
سایه، آخرین مانده ی آن جمع پریشان هم رفت
سخن عشق